• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3640 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۱۲ مهر

هر كتابي كه نمي‌خوانيم

ديبا داودي

هر كتابي كه مي‌خوانيم، هر قصه‌اي كه در كنج خانه حافظه‌مان ضبط مي‌كنيم... چه آن بي‌رحم‌ترينش كه سر آخر كلاغ هزار ساله را خوش و خندان به خانه‌اش نمي‌رساند و در پستوهاي ابهام و تلخي و سردي رها مي‌كند چه آن دوست داشتني‌ترين شان كه پنجره‌هاي دل را رو به باغ‌هايي آباد، آوازهايي بلند و خوشي‌هايي تمام نشدني باز مي‌كند... هر كدام تصويري مي‌شوند فراموش نشدني. لحظه‌هايي رها نشدني. با كتاب، با قصه، مي‌شود تمام آنها كه بايد يك عمر مي‌شنيديم و نشنيديم را تجربه كنيم. همان عشقي كه منتظرش بوديم و به خاطرش دست‌مان را زير چانه عمود كرديم و نگاه‌مان را به دورها خيره، حس كنيم. با هر بار خواندن «به راستي صلت كدام قصيده‌اي اي غزل» نبض‌مان به بودن دوباره بتپد و با هر حادثه، نگران آينده پيش رو شود.  هر كتابي كه مي‌خوانيم، عمري مي‌شود طولاني كه مستتر در حيات روزمره، آن را خواهيم زيست. و هر كتابي كه نمي‌خوانيم... زندگي‌هايي كه مي‌توانستيم زيسته باشيم و آنها را نزيسته‌ايم. خنده‌هايي كه مي‌شد به آسمان روانه كنيم و هرگز از ته دل سر نداديم. كودكاني كه نزاييده‌ايم... محبوباني كه دوست نداشته‌ايم... اشك‌هايي كه نريخته‌ايم.  . كتاب‌ها مي‌مانند. با تمام بالا و پايين‌ها... دانستني‌ها و ندانستني‌ها. شور‌ها و شورمندي‌ها. خشم‌ها و بزنگاه‌ها. آنها را نمي‌خوانيم و يكسره از دست مي‌دهيم. لذت تجربه زندگي‌هاي از سر نگذرانده همچون حسي ازلي ابدي در جاي خود باقي مي‌ماند. چه ميليون‌ها نفر آنها را سهيم شوند و چه نه. همانطور كه طلوع خورشيد، هميشه و همواره، تا هست و نيست ما، زيباست؛ چه حتي هميشه بودنش را در خواب به غفلت بگذرانيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون