• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3641 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۱۳ مهر

آي به خودمان و ديگران كه آدميم

ابراهيم عمران

اگر نتيجه و ثمره وصلت را «فرزند» معنا مي‌بخشد و پدر و مادرهم به تبع آن در اين فرآيند همنظر باشند در فرجام و پايان آن ديدن و به بار نشستن اين عطيه خداوندي، شهدي است كه همه پدر مادران دنيا آرزومند آن هستند و نيست والديني كه بتوانند ناراحتي جسمي و روحي نوگل زندگي‌شان را مشاهده كنند. بيماري و رنج بعد از آن و فرآيند سخت درمان از جمله مواردي است كه گريبان بسياري از خانواده‌ها را گرفته و تعداد زيادي از آنان در اثر فقر مادي كه پيش‌زمينه‌اش متاثر از فقر فرهنگي است، نمي‌توانند از عهده مخارج «خانه و زندگي خراب» كن آن بر آيند... همه اينها نوشته شد تا پيش‌مقدمه‌اي باشد بر آخرين ساخته فيلمساز دغدغه‌مندمان «رخشان بانوي بني‌اعتماد» با نام «‌اي آدم‌ها»... . ‌
«آي آدم‌ها» همان‌طور كه از واژه و كلمه‌اش برمي‌آيد و هر طوري كه خوانده شود جز «تلنگر و به خود» آمدن معنا نمي‌يابد؛ ساخته تكان‌دهنده‌اي است از بيماري كودكاني كه عموم آنها دست‌كم در اين تصاوير واقعي و بي‌روتوش از مناطق داراي فقر مادي و فرهنگي، سر برآورده‌اند. كودكاني كه با انواع «ناموزوني» در شكل و صورت، دست و پنجه نرم مي‌كنند و به واسطه بافت ضعيف فكري و نداشتن آموزش والدين به هر حال به چنين بيماري‌هايي دچار شده‌اند...
حرف اصلي اين فيلم مستند برگرفته از مركز زنجيره اميد است كه اين مكان براي كودكاني ايجاد شده كه از انواع بيماري‌هاي جسمي و حركتي و شكلي رنج مي‌برند. پزشكاني هم كه در اين واحد مشغول كار هستند همگي به طور داوطلبانه و به دور از حب و بغض نژادي و قومي و قبيله‌اي براي كاستن از آلام بشري (در اينجا كودك) به فعاليت علمي و پژوهشي مشغول هستند و مراوده‌هايي هم با كشورهاي ديگر دارند... چون اين فيلم كاراكترهاي واقعي دارد و دستي بر آن برده نشده از براي واقعي نشان دادن امري مجازي؛ پس لازم است هر تماشاگر پيگير و حرفه‌اي و حتي عادي سينما به تماشاي آن بنشيند و زياده گفتن از آن جايز نيست.
 روا نيست از جهت آنكه اين تلنگر و به خود آمدن با گفت اين و آن حاصل شود و تا زماني كه عموم مردم به تماشاي آن ننشينند، مراد واقعي از آن به دست نخواهد آمد و ‌اي كاش كه تلويزيون در يك حركت انسان‌دوستانه اقدام به تبليغ اين فيلم با شرايط ويژه كند تا ميل و اشتياق بيشتري ايجاد شود و بزرگان همه عرصه‌هاي هنري، فرهنگي، ورزشي و به خصوص اقتصادي هم در اين پويش شركت كنند...  به باور اين قلم و به حتم باور سازندگان اين فيلم، به هر جهت يك بيماري‌اي به وجود آمده و در اين ميان به دنبال مقصر گشتن هم تكرار بديهيات است و بس و حاليه كه اين رنج مضاعف حادث شده بايد دست‌هاي مدرسان دولتي و شخصي به ميدان آيند و فراخور موقعيت شان به نيازهاي احداث بيمارستاني كه براي اين كودكان داراي نارسايي، قرار است ساخته شود، كمك رسانند.
به قول دكتر اين فيلم پروفسور مزدا كيوان كه آرزو كرده بود روزي برسد كه اصولا احتياجي به زنجيره اميد نباشد، ما هم اين توان و نيرو را در خود و ديگران به وجود آوريم كه چندين سال پيشتر به قول نيما، «نان درسفره و جامه بر تن»،  به فكر همنوعي باشيم كه ديدن تصاوير آنان در اين فيلم اگر به فكر وادارمان نكند و به قول كارگردان فيلم در شب اكران براي اهالي رسانه و قلم در روزنامه ايران، حسي را برنينگيزد، بايد به حال خودمان افسوس خوريم و بس، كه گويا در سكانسي گفته شده بود به جز زمين كه اهدايي است اگر «چهل و پنج» ميليارد موجود باشد كار بيمارستان تا حدود زيادي به اتمام مي‌رسد.
عددي كه در اين روزهاي فيش‌هاي نامتعارف و نجومي و زمين‌هاي نجومي‌تر، شايد به اندازه خرج يكي دو تيم فوتبال به اصطلاح حرفه‌اي‌مان است! بايد ‌اي آدم‌ها را ديد و توصيه به ديدنش كرد و در هر محفل و سرايي از آن به نحو نيكو داد سخن داد كه: «يك نفر در آب مي‌خواند شما را/ موج سنگين را به دست خسته مي‌كوبد».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون