«اعتماد» به مناسبت روز جهاني معلم بررسي ميكند
توجه به نقش و جايگاه معلم
بها دادن به معلمان يك خواست بينالمللي و ضرورت ملي است
گروه مدرسه «اعتماد»
5 اكتبر روز جهاني معلم است. سازمان جهاني علمي و آموزشي يونسكو امسال هم همانند سالهاي گذشته جامعه جهاني به ويژه دولتها را مورد خطاب قرار داده است تا به نقش و جايگاه معلمان در جهان توجه بيشتري داشته باشند و براي ارتقاي كمي و كيفي اين جايگاه تلاش كنند.شايد تصور عمومي بر اين باشد كه در نظام سنتي تعليم و تربيت نقش معلم مهم بود و حالا با گسترش فناوريهاي ارتباطي و توسعه تكنولوژيهاي آموزشي اين نقش و جايگاه چندان اهميتي ندارد و هر كس تلاش بيشتري كند و از اين امكانات و تجهيزات بهره بيشتري ببرد، موفقتر خواهد بود.اين تصور سطحي كه موجب كمتوجهي در برخي جوامع از سوي دولتها و ملتها به نقش و جايگاه معلمان شده است، نظامهاي آموزشي را از مسير كارآمدي خارج ساخته است چرا كه با اين پيشفرض نادرست در فرآيند جذب، نگهداري و ارتقاي معلمان رويكردها و برنامههاي درستي وجود ندارد و اين نظامهاي آموزشي از معلمان توانمند و باانگيزه بيبهره هستند لذا بدون برخورداري از چنين معلماني نظامهاي آموزشي نيز ناكارآمد بوده و به موازات نظامهاي رسمي آموزشي ميبينيم نظامهاي آموزشي غيررسمي براي پاسخگويي به نيازهاي كودكان و نوجوانان شكل گرفته است.نظامهاي آموزشي غيررسمي كه گاهي بيش از نظامهاي رسمي توسط خانوادهها بودجه صرف آن ميشود تا اهداف آموزشي مورد نظر آنها تامين شود، جالب است كه خانوادهها در همين نظامهاي آموزشي به دنبال آموزشگاههايي هستند كه از معلمان توانمند و با انگيزه برخوردار باشند. معلماني كه در اين سيستم بيشتر مورد توجه قرار ميگيرند، هم به نيازهاي معيشتي آنها پاسخ داده ميشود و هم بيشتر احساس منزلت ميكنند.به طور كلي تجربه جهاني نيز اين واقعيت را به اثبات رسانده است كه عنصر كليدي در فرآيند تعليم و تربيت و نظام آموزشي، «معلم» است و به همين دليل همه ساله نهادهاي بينالمللي به بهانه «روز جهاني معلم» بر ضرورت اين عنصر كليدي تاكيد دارند، ما نيز در گروه مدرسه «اعتماد» به اين مناسبت به ابعاد نقش و جايگاه معلم از ديدگاههاي مختلف پرداختيم و واكنشها به اين مناسبت را مورد توجه قرار داديم تا در توجه دادن دولت و ملت به اين امر مهم سهمي داشته باشيم.روز جهاني معلم، فرصت و بهانهاي است تا دستاندركاران رسانهها به سهم خود، معلم را مورد توجه قرار داده و از يك سو بر اهميت و نقش و جايگاه او تاكيد كنند و از سوي ديگر بر مشكلاتي كه در مسير حرفه معلمي وجود دارد و به مسايلي كه معلمان با آن درگير هستند بپردازند تا قدري توجهها به اين سمت جلب و ارادهها براي گشودن گرههاي حرفه معلمي مصممتر شود.
هفتاد سال پيش وگام نخست يك معلم امريكايي
در كشورهاي گوناگون گراميداشت معلم به روشها و در زمانهاي گوناگون برگزار ميشود. اما نخستين گامهاي جهاني شدن اين روز، در سال۱۹۴۴ به وسيله آموزگاري در امريكا به نام خانم «متي ويت» برداشته شد. وي در پي آن بود كه دولتمردان را راضي كند، روزي را به عنوان روز معلم تعيين كنند. در اين راه بسيار تلاش كرد تا اينكه بعد از 9 سال – يعني در سال ۱۹۵۳- كنگره امريكا نخستين روزِ ماه مه را به عنوان روز معلم و هفته نخست آن را به عنوان هفته معلم نامگذاري كرد.
گام دوم معلمي نماينده چين
محمد رضا نيك نژاد در يادداشتي كه در سايت فانوس آمده است با اشاره به پيشينه روز جهاني معلم ميافزايد: در سال ۱۹۴۷ نيز- يعني سه سال پس از نخستين تلاشهاي خانم ويت – نماينده چين در نخستين جلسه كنفرانس جهاني يونسكو با طرح امتيازاتي براي معلمان جهان و با ارايه پيشنويسي خواستار فراهم شدن شرايط بهتر مادي و معنوي براي معلمان شد. در سالهاي آينده از دل اين پيشنويس سفارشنامهاي در سيزده فصل و ۱۴۶ بند بيرون آمد كه سازمان جهاني يونسكو با همكاري سازمان جهاني كار، براي دفاع از حقوق معلمان جهان تهيه كرد. ۵ اكتبر ۱۹۶۶ در شهر ژنو اين سفارشنامه در نشست مجمع عمومي به تصويب رسيد. در سال ۱۹۹۴ در چهل و چهار مين نشست وزراي آموزش و پرورش كشورها و به پيشنهاد رييس وقت سازمان جهاني يونسكو، روز تصويب اين سفارشنامه به عنوان روز جهاني معلم به راي گذاشته شد. در آن روز پيشنهاد به تصويب نمايندگان كشورهاي جهان، از جمله ايران رسيد. از آن تاريخ تاكنون هر سال، يونسكو با برگزاري مراسم گوناگون، تهيه پوستر و طرح شعارهايي، مقام معلم را گرامي ميدارد و روز جهاني معلم مورد پذيرش جهانيان قرار گرفت.
اقدامي ارزشمند پس از سالها بيمهري
نيك نژاد در بخش ديگري از يادداشت خود مينويسد: گرچه سالها بود كه اين روز از سوي وزارت آموزش وپرورش ايران مورد بيمهري قرار گرفته و ميگيرد! و اين روز در تقويم رسمي آموزشي هيچ جايگاهي ندارد. البته دو سال است وزير آموزش و پرورش دولت يازدهم با صدور پيامي اين روز را يادآوري كرده و گرامي ميدارد كه به جاي خود پسنديده و ارزشمند است، اما بيگمان بايد تلاش بيشتري در اين زمينه انجام گيرد.
نياز جهان امروز به معلماني دانا و توانمند
در بخش ديگري از اين يادداشت آمده است: در عصر فراصنعتي كه هدف آموزش، پرورش شهرونداني دانا و توانا و با نگرشي جهاني است، آموزش نوين بر پايه دگرگوني در بينش نوآموزان سامان داده شده است. هدفها هر چه باشد، نيازمند معلماني آشنا با آنها و روشهاي آموزش است. از اين روست كه نقش معلم در جهان كنوني نقشي بيهمتاست. اهميت بيش از پيش معلم در رشد اجتماعي، اخلاقي، اقتصادي و فرهنگي شهروندان بر هيچ كس پوشيده نيست. جهان امروز بيش از هر زمان ديگري به معلماني دانا و توانا نيازمند است، زيرا نخستين جرقههاي انديشه، دانايي و پيشرفت و توسعه پايدار و همه سويه در مدرسهها زده ميشود.
نكوداشت معلم بايد از شعار فراتر رود
اين فعال رسانهاي و صنفي در بخش پاياني يادداشت خود ضمن انتقاد مينويسد: در اين جهان، گراميداشت معلم يكي از ضرورتها به نظر ميرسد. اما اين نكوداشت بايد از سطح شعار بالاتر رفته و نگاه ويژه خويش را به زندگي مادي و معنوي معلمان متمركز كند. معلمِ درگير در پيش پا افتادهترين نيازهايش توان و انگيزه درخور براي هدايت نوآموزان به سوي اهداف آموزشي را ندارد. امروزه گرفتاريهاي جهاني مانند آلودگي هوا، بالا رفتن دماي كره زمين و آب شدن يخهاي قطبي، بيماريهاي جهاني مانند ايدز، سرطان، جنگهاي خشونت بار منطقهاي و فرامنطقهاي، به ميدان آمدن تندروهايي مانند داعش و القاعده و... و هزاران گرفتاري ديگر نقش آموزش را بيش از گذشته به رخ انسان ميكشد و بيگمان معلم در اين آشفته بازار آلودگي و بيماري و خون و خشونت ميتواند مانند پيامبري، همه مردم جهان را به سوي آرامش و آسايش رهبري كند.
ضرورت تربيت معلم
دكتر نجفقلي حبيبي در يادداشتي كه ماهنامه صداي اميد شماره اول مهر 95 آن را منتشر كرده است ميآورد: بدون شك، يكي از اركان تربيت، معلم است اما خود معلم هم بايد تربيت شود تا چنين مسووليت بزرگي را به عهده بگيرد. از اين جهت به اين موضوع توجه ميدهم كه برخي در استخدام معلمان چنين نظري ندارند. در اوايل دهه شصت كه مسووليت دانشگاه تربيت مدرس تازه تاسيس را به عهده داشتم يك نظر اين بود كه چون فارغالتحصيلان بايد به امر تدريس در دانشگاهها بپردازند، كافي است كه در يك رشته تخصصي مهارت علمي كسب كنند. نظر ديگر اين بود كه معلمي يك هنر و مهارت است كه بايد آموزش داده شود و بنا بر اين بايد دروس خاصي را تحت عنوان دروس تربيتي كه موجب كسب مهارت معلمي ميشود براي دانشجويان در نظر گرفت.
دكتر شريعتمداري، استاد برجسته و ارجمند تعليم و تربيت يك مثال ساده ميزد: يك جگركي تا شاگردي نكند نميتواند به اين شغل بپردازد، چطور ميشود كسي كه ميخواهد شغل معلمي پيشه كند، نبايد براي اين شغل مهم تربيت شود!
منزلت معلمي و تامين معيشت
وي در ادامه مينويسد: در باب معلم علاوه بر تربيت خاص براي اشخاص خاصي كه براي معلمي انتخاب و تربيت ميشوند، لازم است يك حريم و منزلت اجتماعي خاص در نظر گرفته شود: حقوق مادي او بايد به اندازهاي باشد كه او بتواند بيدغدغه نيازهاي اوليه مادي به معلمي بپردازد. البته اگر فردي شايستگي ورود به كسوت معلمي را يافت ثروت مادي براي او اصل نيست و از تجملات مادي پرهيز ميكند؛ اما بايد جامعه يك حد معقولي از معيشت را براي او تدارك كند تا او بيدغدغه نيازهاي اوليه خانواده، به انجام رسالت الهي معلمي بپردازد. بايد از هر كاري كه به شخصيت معلم آسيب ميزند خود داري شود تا او در ذهن دانشآموزانش بزرگ جلوه كند و موثر واقع شود. وقتي او براي تامين مايحتاج خود و خانوادهاش مجبور شود براي تدريس خصوصي به منزل شاگردانش برود، چه شأني براي او نزد آن شاگرد كه احساس ميكند خرج معلمش را ميپردازد، باقي ميماند يا وقتي معلمان براي احقاق حقوق خود به مراجعي رجوع ميكنند و با انواع اهانتها مواجه ميشوند چنان كه در اين سالهاي اخير در مراجعه جمعي از آنان به مجلس شوراي اسلامي پيش آمد و مايه شرمندگي جامعه شد و من خجالت ميكشم اين درد را بگويم! معلم تحقير شده چه جايگاهي در ذهن دانشآموز خواهد داشت؟! و دانشآموز چگونه ميتواند از چنين معلمي الگوي نيكو بگيرد؟
هزينه براي حقوق معلم سرمايهگذاري است
دكتر حبيبي در بخش پاياني يادداشت خود تاكيد ميكند كه در برنامهريزي ملي و تنظيم بودجه سالانه كشور، هزينههاي تعليم و تربيت و از جمله حقوق معلمان، بايد به عنوان سرمايهگذاري تلقي شود و نه هزينه. توضيح آنكه دولت و مجلس در تنظيم بودجه براي بعضي امور مثل راهسازي و كارخانههاي صنعتي و ساختمانهاي دولتي مورد نياز براي فعاليتهاي عمومي، هزينههاي آنها را سرمايهگذاري تلقي ميكند و براي تحقق و اجراي آنها آسانتر و بيشتر و بهتر بودجه و اعتبارات تصويب ميكند، اما هزينههاي آموزشي و از جمله حقوق معلمان و استادان را هزينه ميداند كه بايد هرچه ميتواند صرفهجويي كند. در حالي كه عمر خدمت موثر يك معلم يا يك استاد حتي بيش از عمر يك كارخانه صنعتي است كه با تحولات صنعتي خيلي زود بايد با فناوري جديد جايگزين شود. بنا بر اين بايد اين ديدگاه براي سرمايهگذاري در امر تعليم و تربيت تغيير كند تا از جمله جايگاه معلم ارتقا يابد.