تشديد جنگهاي نيابتي؛ محصول تعليق همكاريهاي روسيه و امريكا
در واقع، تعليق مذاكرات روسيه و امريكا به معناي پايان مذاكرات نيست زيرا امريكا و روسيه از رهگذر ايجاد شده ميكوشند داشتههايشان را بيشتر كنند و آنگاه دست برتر را در مذاكرات آتي داشته باشند. با اين وجود، افزايش اختلافات روسيه و امريكا درباره سوريه و تعليق همكاريهاي سياسي و نظامي در اين باره، تنها به افزايش وزن جنگطلبان و كساني كه معتقد به راهكاري سياسي در سوريه هستند، منجر خواهد شد. البته اين مساله به معناي آن نيست كه امريكا بخواهد در ماههاي اخير زمامداري باراك اوباما وارد جنگ نظامي گسترده شود. اوباما خود با شعار مخالفت با جنگ نظامي وارد كاخ سفيد شد و حالا ورودش به جنگ نقض آن شعارهايش است. از طرفي، امريكا از داستان عراق درس گرفته و نميخواهد بار ديگر هزينه فجايع عراق اينبار در سوريه متحمل شوند. در اين راستا، شايد امريكا بخواهد به صورت محدود آن هم در شمال سوريه كه نيروهاي نظامي تركيه در آنجا حضور دارند، تحركاتش را افزايش دهد. از طرفي، آنها براي پاسخ دادن حملات روسيه و ارتش سوريه به گروههاي معارضه حمايتهايشان را از آنها بيشتر و بيشتر خواهند كرد. در واقع، دورنمايي كه از تشديد اختلافات ميان روسيه و امريكا در سوريه ترسيم ميشود، تنها و تنها افزايش درگيريها و جنگهاي نيابتي در سوريه است. هر كس در اين راستا تلاش ميكند تا زورآزمايي بيشتري داشته باشد و بتواند طرف مقابل را به عقب براند. با اين وجود، تعليق همكاريهاي روسيه و امريكا در سوريه موجب شده است تا برخي اين نظر را داشته باشند كه امريكا براي حل معادلات سوريه به سمت ايران خواهد آمد. من گمان چنين تحولي را ندارم. اگر امريكا هم اين تمايل را داشته باشد، ايران پاسخ مثبتي به اين مساله نخواهد داد كماآنكه قبل از حضور روسها در سوريه نيز ايران به چنين تمايلي نه گفته بود و اين پاسخ را هم طي ماههاي گذشته تكرار كرده است. هماينك ميان تهران و مسكو درباره سوريه يك نوع همكاري تقريبا راهبردي نانوشتهاي وجود دارد. تهران و مسكو نيز نظرات تقريبا مشابهي با يكديگر دارند و حتي در ايران در برخي از زمينهها نظرات قاطعانهتري نسبت به روسيه درباره سوريه وجود دارد.