• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3650 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۲۷ مهر

چه كساني دو بار مي‌ميرند؟!

احمد پورنجاتي

هركس يك بار به دنيا مي‌آيد و - دير يا زود - يك بار نيز چشم از اين جهان فرومي‌بندد. اين بديهي‌ترين قاعده مشترك حاكم بر سرنوشت همه انسان‌هاست. قانون‌گريز ناپذيري كه به گونه‌اي فراگير و فارغ از موقعيت‌هاي اجتماعي و اقتصادي و بزرگ و كوچكي قدرت آدم‌ها، مصون از همه انواع رانت و پارتي‌بازي و سهميه‌گذاري‌هاي روا يا ناروا – چنان‌كه افتد و دانيد- بي‌اعتنا به هر توصيه و مصلحت‌سنجي و معجزه‌هاي «يك بام و دو هوا» در مناسبات رايج، با خونسردي تمام، راه خودش را مي‌رود و كار خودش را مي‌كند و تاكنون حتي يك استثنا هم نداشته است!
اما به گمان اين قلم و به گواهي نمونه‌هاي فراوان از گذشته‌هاي دور تاكنون - دست‌كم از دوران اجتماعي شدن انسان - برخي انسان‌ها بيش از يك بار مي‌ميرند: دست‌كم دو بار. البته يك بار آن «مرگ بيولوژيك» است و بار‌هاي ديگرش گونه‌هايي ديگر.
برخلاف تصور اوليه، اين برخي انسان‌ها، اندك شمار هم نيستند. بسيارانند!
در يك عنوان كلي و مشترك، همه كساني كه به هرسبب، «شهرت اجتماعي» پيدا مي‌كنند و به اصطلاح، سرشناس مي‌شوند - خواه از سر شايستگي و برخورداري از هر فضيلت حقيقي يا منزلت اعتباري يا از رهگذر برخي فرصت‌هاي اتفاقي و معروف به «پرنده بخت» - ناخواسته در فهرست «چند بار ميرندگان» قرار مي‌گيرند.
سياستمداران و هنرمندان و انديشمندان و ورزشكاران و راهبران فرهنگي و اعتقادي در هر جامعه در زمره اين «چند مرگي‌ها» به حساب مي‌آيند. اينان همواره در خطر مرگند. نه آن مرگ بيولوژيك بلكه گونه‌اي از مرگ كه گاه سال‌ها پيش از مرگ بيولوژيك رخ مي‌دهد.
سياستمداري با هر اندازه شهرت و حتي محبوبيت اجتماعي، گاه با آشكار شدن و اثبات «دروغگويي»اش يا فساد اخلاقي يا مالي‌اش، در لحظه‌اي همچون سنگريزه‌اي رها شده از آسمان هفتم به ژرفاي چاه رويگرداني مردمان جامعه‌اش فرو مي‌افتد و جابه‌جا مي‌ميرد. گاه براي هميشه. تقلاي بيهوده‌اي‌ است، دست و پا زدن براي ماله‌كشي دروغ يا فساد يك سياستمدار يا چهره مشهوركه چه بسا اگر فردي عادي بود، تا به اين حد گرفتار بدبياري «افتادن طشت رسوايي از بام افكار عمومي» نمي‌شد.
همه «چهره‌هاي مشهور» در جامعه همواره بر لبه تيز چنين گذرگاهي قرار دارند. اگر براي مراقبت از تندرستي و طولاني كردن عمر بيولوژيك، هزاران نكته بهداشتي را بايد مورد توجه قرار داد و تازه در پايان نيز، گريزي از مرگ نيست، در زندگي آنان كه پا به عرشه كشتي «چهره مشهور» گذاشته‌اند، خطر «مرگ شخصيت» همواره بيخ گوش است.
هم ازاين روست كه اين گروه از آدم‌ها، نه تنها بايد «خود‌شخصي»‌شان را بپايند بلكه چهارچشمي بايد مراقب «خود اجتماعي» خويش نيز باشند و چه بسا از بسياري رفتارهاي مباح نيزاز موضع احتياط، پاپس بكشند و نه برعكس!
شوربختانه اما انكار نمي‌كنم كه گاه ممكن است ساده‌انديشي و كم‌اطلاعي و فريب‌خوارگي در يك جامعه چه بسا به ياري سياستمدار- يا هر چهره مشهور- ي سالوس و دروغگو يا فاسد و دغل بيايد و او را از مرگ پيش از مرگ، رهايي بخشد. اما به گواهي تجربه تاريخ اجتماعي بشريت، اين شتر «چند مرگي چهره‌هاي مشهور» سرانجام بر آستانه در خانه «شارلاتان ها» هرقدر هم زرنگ باشند خواهد خوابيد. اين روزها كه رقابت‌هاي انتخاباتي در امريكا در جريان است، مجال تامل و عبرت، بيش از هر زمان در ذهن و زبان اين قلم، خودنمايي مي‌كند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون