رفع دلواپسي يا ايجاد آرامش، مساله اين است
علي اصغر دشتي
كارگردان و مدرس تئاتر
واقعيت اين است كه درباره تغيير وزير ارشاد دچار نوعي دوگانگي هستم. از سويي برخي از اخبار اينگونه عنوان ميكنند كه آقاي روحاني، رييسجمهوري به دليل انعطافهايي كه آقاي جنتي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در مقابل فشارها داشته است، ايشان را تغيير داده اما از سوي ديگر در بعضي خبرهاي ديگر اينگونه عنوان شده كه آقاي رييسجمهور، خود در برابر فشارها ضعف نشان داده و آقاي جنتي را تغيير داده است. به همين دليل مهمترين نكته اين است كه در وهله اول آقاي روحاني بايد دليل تغيير وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي را توضيح دهد زيرا هر يك از اين تحليلها آقاي جنتي را در يك موضع به خصوص قرار ميدهد در حالي كه در شرايط فعلي، هيچ نميدانيم دليل اين تغيير چه بوده است و نميتوانيم موضع مشخصي بگيريم.
نكته ديگر اينكه با توجه به اينكه كمتر از يك سال تا پايان دولت فعلي زمان داريم، در اين مدت نبايد متتظر تغيير و تحولات شگرفي در وزارت فرهنگ و ارشاد باشيم زيرا زمان باقيمانده به هيچوجه كافي نيست مگر اينكه اميدوار باشيم چهار سال بعدي هم همين دولت سر كار باشد و باز هم همين وزير بر مسند وزارت ارشاد بماند. با اين ديدگاه اين يك سال ميتواند مقدمه خوبي براي چهار سال بعدي باشد اما اگر قرار باشد در دوره بعدي دولت آقاي روحاني، باز هم فرد تازهاي بر مسند وزارت فرهنگ و ارشاد قرار بگيرد، شخصا اين تغييرات مداوم را به نفع فرهنگ و هنر نميدانم زيرا تغييرات دايمي در جريانات فرهنگي فارغ از مسوولان اين وزارتخانه، نشان داده حوزه فرهنگ و هنر بيش از پيش شكننده ميشود چراكه هر بار وزيري عوض ميشود، ناگزير تمام زيرمجموعههاي وزارتخانه نيز تغيير ميكنند و اين اندازه تغيير و تحول، الزاما كمككننده نيست. در اين سالها ديدهايم با تغيير در راس وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامي، زماني طولاني صرف شده تا تمام لايههاي زيرين نيز تغيير و تحولات خود را سپري كند و اين تغييرات تا پايينترين سطوح نيز گسترش مييابد.
اين تغييرات پياپي نه تنها وضعيت ذهني مديران ردههاي گوناگون را متزلزل و معلق نگه ميدارد بلكه اين معلق بودن به هنرمنداني كه هريك با بخش خاصي از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي سر و كار دارند، نيز تسري پيدا ميكند. معتقدم در اين وضعيت رييسجمهوري وظيفه دارد به جامعه، مردم و به زيرمجموعههاي هر يك از سه وزارتخانهاي كه وزيرانشان تغيير كرده است، چرايي اين تغييرات را توضيح دهد چون تنها با اين شيوه ميتوان به دفاع يا نقد عملكرد هر يك از اين سه وزير مستفي پرداخت اما فعلا اين معلق بودن فقط ما را سرگردان ميكند و به تحليل درستي نميرساند. فقط مدتي ما را درگير تحليلهاي غيرقابل استناد ميكند چراكه اين دو زاويه نگاه، آنقدر از هم دور است كه در يكي از آنها بايد رييسجمهوري را ستايش كرد و در ديگري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي را.