سيدمهدي طباطبايي:
شوراينگهبان دردوره اخيرموفق نبوده است
اصلاحطلبان گاهي براي حفظنظام بهتر از اصولگراها كار ميكنند
گروه سياسي| اكنون ديگر چهرههاي اصولگرا لب به سخن گشودهاند و به همفكرانشان هشدار ميدهند. حالا ديگر نتايج انتخابات سال 84 بر جبهه اصولگرايي به روشني خود را هويدا ساخته است. شايد اگر اصولگرايان ميدانستند كه با روي كار آمدن احمدينژاد و قدرت گرفتن جرياني همچون پايداري چه انشقاقي را برايشان رقم خواهد زد روز 3 تير سال 84 چندان هم خوشحال نبودند. اگرچه در اين سالها نتايج حضور احمدينژاد بر جريان اصولگرايي نمايان شده بود اما بسياري اين نتيجه را تنها در عدم اتحاد اين جبهه ميدانستند. امروز اما يك عضو جامعه روحانيت مبارز از بياثر شدن اصولگرايان در جامعه سخن ميگويد و نسبت به آن هشدار ميدهد.
سيد مهدي طباطبايي هميشه جزو چهرههايي بود كه نسبت به تخريب آيتالله هاشمي انتقاد داشته، چه از سوي اصلاحطلبان و چه از سوي اصولگرايان، امروز هم بيشترين دفاع را از هاشمي ميكند و ميگويد هاشمي براي خودش حرمت قايل نيست بلكه براي نظام حرمت قايل است. به گزارش خبرآنلاين مهمترين جملههاي سيد مهدي طباطبايي را در ادامه بخوانيد.
اصولگرايان تا وقتي تريبونهاي حساس و موثر را در اختيار دارند حذف نميشوند. فرق است بين حذف شدن يا بياثر شدن. اينجا لازم است يك هشدار بدهم. آنهم اينكه تريبونهاي حساس در حال بياثر شدن هستند، نميخواهم بيشتر توضيح دهم اما فعلا همين قدر بگويم كه آنچه امروز در حال پيش آمدن است، نشان ميدهد تريبونهاي مهمي كه براي اصل حكومت اسلامي مفيد است با جناح بازي در حال ناكارآمد شدن است و مطمئن باشيد اگر چيز ديگري جايگزين آن شود خطر آن براي حكومت علني و واضح خواهد بود.
نفوذ بر جامعه روحانيت در اين شرايط چه منافعي ممكن است براي افراد داشته باشد، هاشمي روش بسيار پخته و متيني دارد كه كمتر به آن توجه ميكنند. هاشمي به جايي كه روي امور جزيي وقت بگذارد، كلان بين و بزرگ بين است و آنچه در نظام خيلي مهم است، دنبال ميكند. حتي فداكاري ميكند و از هستي خودش هم ميگذرد. آنجا كه نظام خيلي لطمه نميخورد، يك آرامشي دارد، حتي توهيني هم به او كردند براي رضاي خدا ايشان صبر ميكند.
اخيرا مصاحبهاي با ايشان كردند كه گفتند من زندگيام با قرآن بوده است، سعي ميكنم صبور باشم، لذا كسي به من بد هم بگويد كاري ندارم. آقاي هاشمي براي خودش حرمت قايل نيست براي نظام حرمت قايل است.
هاشمي بزرگتر از اين حرفهاست. برخي از آدمها خود كودكانه فكر ميكنند و جامعه را هم كودكانه ميبينند، او در فكر حفظ نظام است، حالا جامعه روحانيت و مدرسين باشد يا نباشد اما اين نيست كه دنبال آنها بخواهد راه بيفتد. او حقايقي را مطرح ميكند و ميداند حق طلب و حق جو دنبال حق است. من تذكري در باب ديانت و سياست ميدهم اينكه هميشه ميگويند كه تو بگو كاريت نباشد تو برو كارت نباشد. اين خيلي مهم است، يعني اگر زيادي توجه به اطراف كني از حقيقت ميماني. آقاي هاشمي بينش قوي دارد و براساس ديدگاه آيندهنگري حركت ميكند، لذا من فكر ميكنم به اين چيزها توجه نميكند.
ديدگاه من اين است كه اصلاحطلبان خيلي جاها براي حفظ نظام بهتر كار ميكنند. شكل كار فرق ميكند. منتها خيلي از اصولگراها با تنگ نظري نگاه ميكنند كه اصلاحطلبان به فكر نظام نيستند در حالي كه نظام نياز به هر دو نگرش دارد. طبيعي است كه بپذيريم طبيعت مردم متفاوت است و اين اختلافات نرم وجود دارد ولي باز هم مثل گذشته تند نيست.
من نظرم را در مورد آقاي مصباح گفتهام. در مورد فعاليت سياسي ايشان هم صريح حرفهايم را زدم اما آنچه به تحليلگران سياسي ميتوانم بگويم اين است كه تا لحظه آخر ممكن است حرف اين آقايان تغيير كند، معيار خاصي ندارند و البته اقتضاي روحيه فلسفي ايشان هم همين است.
خيلي معتقد نيستم كه اين آقايان موفق باشند، اين حرفم علت دارد، رهبري اخيرا نكته مهمي را درباره رجل سياسي فرمودند، تاكيد كردند كه مفهوم رجال سياسي مشخص و روشن شود. در زمان انتخابات آقاي احمدينژاد من تنها آخوندي بودم كه اعلام كردم كه احمدينژاد رجل سياسي نيست، چون شامل اين قانون نميشود. ما ميتوانيم به يك آدم مشهور راي بدهيم آيا به مشاهير بايد راي بدهيم يا رجل سياسي. ممكن است يك سخنگو داشته باشيم كه در جامعه محبوب شود كه همه پاي تلويزيون بنشينند تا ببينند ايشان چه ميگويد، خب اين فرد سخنش مطلوب است ولي معلوم نيست سياستش هم مطلوب باشد. اين چيزها را خيلي در اجرا نميشود تكيه كرد، اگر مفهوم رجال سياسي مشخص شود خيلي از آقايان حذف ميشوند.
من هيچوقت در شوراي نگهبان موفقيتي خصوصا دوران اخير نديدهام، يعني از اول انقلاب شايد حدود دو الي سه دوره موفقيت ديده بودم اما از زمان آقاي جنتي بررسي كنيد ببينيد نتايج و اثرات را بسنجيد حتي حرفهاي آقايان را در مورد كساني كه خودشان اختيار تاييد يا رد آنها را داشتند، ببينيد متوجه ميشويد كاملا ناموفق بوده است. ضمن احترامي كه به همه ميگذارم اعتقادم اين است كه حتما شوراي نگهبان براساس قانون بايد بيايد نظر دهد نه براساس ذهنش.
بايد بگوييم روحاني رييسجمهور خوبي است. هر چند مصلحت را هم بخواهيم بسنجيم باز هم همين نتيجه را ميگيريم.