• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3160 -
  • ۱۳۹۳ سه شنبه ۳۰ دي

چهارباغ اين روزهاي اصفهان و عصرهايي كه ساكت و سردند

سينماهاي خالي، عابران كور!

مريم قدسيه: كافي است چهارباغ و چهارباغ‌گردي اندكي براي‌مان جدي باشد تا بفهميم چهارباغ اين روزهاي اصفهان مدت‌هاست چيزي اساسي كم دارد! خيلي وقت است دلنشيني پياده‌روي در چهارباغ ديگر، مثل قبل‌ترها نيست.
خيال تان راحت باشد مدرسه چهارباغ و بازار هنر هنوز سر جاي شان هستند! و هنوز هم بلوار مياني چهارباغ محل عبور عابراني است كه حلقه صندلي‌هايش آنها را به توقف براي خوردن يك بستني سنتي دعوت مي‌كند.
اما روزهاي زيادي است كه چهارباغ براي همه خصوصا هنري‌ها و سينما‌روها جذابيت سابقش را ندارد؛ براي آنها كه با اشتياق خاصي به چهارباغ مي‌آمدند تا در جمع سينماهاي همسايه بگردند و فيلم يا فيلم‌هاي مورد نظرشان را در سالن‌ها ببينند. تجربه چايي و تحليل بعد از فيلم در صندلي‌هاي روبه‌روي سينما يا در پياده‌روي بلوار مياني‌اش خيلي وقت است كه با چهارباغ تا حدي غريبه‌ شده.
خاموشي چراغ دو سينماي قديمي اين ميدان براي آنها كه چهارباغ را جزء به جزء و به تفكيك كوچك‌ترين دارايي‌هايش مي‌شناسند از اين لذت‌هاي كوچك به‌شدت كاسته است.
انگار سينماهاي تاريك با تابلوهاي خالي سردرشان مثل يك افسوس بزرگ به عابران خيره مانده‌اند تا از اهالي شهر بپرسند كه بودنشان چقدر اهميت دارد؟! بپرسند كه چرا پرسش و اعتراض مردمي كه سال‌ها درشان خاطره‌سازي كرده‌اند، سكوت‌شان را نمي‌شكند؟! بپرسند كه از ميان اين‌همه رهگذر كه در مغازه‌هاي كناري و پياده‌روهاي روبه‌رو مدام مي‌روند و مي‌آيند چرا يك نفر پيدا نمي‌شود كه اينجا كنارشان بايستد، مشتش را به در بسته بزند و براي لحظه‌يي هم كه شده اين خاموشي سنگين را بلرزاند؟!
چند سالي مي‌شود كه از مجموع سينماهاي پايتخت فرهنگ و تمدن جهان اسلام كه تعدادشان به انگشتان دست هم نمي‌رسد؛ سه سينما تعطيل شده است!
ماجرا، از تالار انديشه خيابان نظر كه البته بيشتر سالن برگزاري جشنواره‌هاي هنري و گاهي هم نمايش فيلم ‌بود شروع شد و بعدا به سينما «فلسطين» با بهانه تعطيلي براي ساخت پرديس سينمايي و مجتمع فرهنگي كشيد؛ سينمايي قديمي كه به جز پخش فيلم زماني اجراي تئاتر را هم بر صحنه خود ديده بود و حالا بهانه قديمي بودن سالن و نامناسب بودن صندلي‌ها سرنوشتش را به تعطيلي و سكوت كشاند. مسوولان اداره ارشاد وقت اصفهان داعيه نظارت بر بازسازي و تعميرش را داشتند اما نه تنها اين جريان عملي نشد بلكه بعدا چراغ «ايران» ديگر سينماي اين جمع كوچك نيز خاموش شد.
طبق روال مورد انتظار، مطبوعاتي‌هاي اصفهان جريان را دنبال كردند، اخبار و گزارش‌ها نوشتند و قول و قرارها گرفتند تا عمليات ساخت مجتمع سينمايي و كارايي دوباره سينماي ايران و فلسطين انجام شود.
اما روز و ماه و سال گذشت و نه از عمليات ساخت‌و‌ساز و ايجاد تغييراتي در ساختمان سينماها خبري شد نه از بازگشايي و اكران دوباره فيلم درسالن‌هاي فعلي.
ايجاد بوفه شيريني‌پزي در سالن انتظار سينما، اختصاص فيلم‌هاي اكران دوم به برخي سالن‌ها كه نتيجه‌يي جز از رونق انداختن آنها نداشت، نداشتن سايت و نحوه اطلاع‌رساني و بليت‌فروشي به روز و نهايتا اقدام به تعطيلي و فروش سينماها به قصد هتل‌سازي و ايجاد مجتمع تجاري به جاي آن تنها جزيي از عملكرد برخي مديران غير‌هنري و غير‌فرهنگي در دولت قبلي و توسط مديران بي‌مسووليت و بي‌دغدغه بود. مديراني كه انتصاب برخي‌شان بر سينماهاي تحت نظر يكي از نهادها در مجتمع ايران فيلم نشاني جز عدم كفايت اين سازمان براي اداره سينماها و نداشتن تفكر فرهنگي آن در امر سينماداري نداشت‌! عدم كفايتي كه نهايتا نيز منجر به تعطيلي چند سينماي اصفهان و خارج شدن آنها از چرخه اكران شد. هر چند حضور برخي مديران وظيفه‌شناس و تلاش‌هاي بي‌شائبه‌شان همچون مدير فعلي ايران فيلم در سال جاري به رونق بيشتر سالن‌هاي موجود و پر‌رنگ‌تر شدن نقش آنها در جريان سينمايي شهر كمك كرده و اميدهايي براي برگشت سينماهاي تعطيل‌شده اصفهان ايجاد كرده است اما حرف و حديث‌هايي هم از جريان انتقال سالن‌ها از يكي از نهادها به حوزه هنري اصفهان شنيده مي‌شود كه هر چند باتوجه به نگاه زير‌ساختي و اقدامات مختلف اين ارگان براي سينماسازي و تجهيز آن در شهرستان‌هاي مختلف معقول به نظر مي‌رسد ولي نگراني‌هاي خودش را نيز با توجه به نوع تولي‌گري خاص حوزه هنري و تحريم و عدم نمايش برخي فيلم‌ها توسط اين نهاد در جريان تحت نظارت داشتن اغلب سينماها در اصفهان به دنبال دارد؛ نوعي نگراني كه خواست‌ دوستداران و دلسوزان سينما براي حضور يك سينمادار غير‌دولتي و ايجاد جرياني براي خصوصي شدن اداره سينماها را پر‌رنگ‌تر كند.
اين روزها اما داستان سينماهاي اصفهان هنوز همان كشاكش طولاني بر سر سالن‌ها و تعطيل ماندشان است. همان سكوت سرد درمقابل ده‌ها فيلم اكران‌نشده و بسنده كردن مديران سينمايي به انتخاب معدود فيلم‌ها با ارايه همان تبليغ قديمي در سالن كه به چسباندن يكي دو پوستر به رسم دهه‌هاي 60 و 70 ختم مي‌شود!
هر چند اكران فيلم‌هاي گروه «هنر و تجربه» در سالن سوره حوزه هنري و نمايش برخي آثار مستند در تالار هنر شهرداري اصفهان در زماني خاص قدري توجه اهالي جدي سينما را به خود جلب كرده است اما سالن‌هاي اصلي و قابل اصفهان در بهترين نقطه شهر هنوز تعطيلند و سكوت و بي‌تفاوتي مسوولان اداره ارشاد نسبت به زنده شدن دوباره آنها بيش از پيش جاي خالي نگاه‌هاي مسوول و نوگرا در زمينه فرهنگ و سياست‌گذاري‌هاي تازه را به چشم مي‌آورد؛ جاي خالي تفكري پيشرو كه غبار كهنگي را از چهره سينمايي اصفهان بزدايد و با ايجاد جريان‌هاي نو ريشه افكار ايستا و بازدارنده را براندازد.
 تاسف‌برانگيز است كه امسال هم پاييز و زمستان چهارباغ با حضور مخاطبان سينما گرم و پر‌حرارت نشد و تصوير سالن‌هاي متروك با تابلوهاي خالي سردر مثل يك علامت سوال بزرگ بر پيشاني چهارباغ باقي ماند؛ تصويري زننده از سالن‌هاي خالي با نگاهي خيره به رهگذران كه بي‌توجه، بي‌قيد و انگار كور سر در يقه باراني‌هاي خود چهارباغ‌گردي كردند!
غم‌انگيز است كه از تمام هياهو و روشنايي روزهاي دور براي اين سينماهاي سرگردان چيزي جز يك ساختمان متروك و در حال ويراني و نقل خاطره‌يي غم‌زده از تماشاي فيلمي در سال‌هاي دور و نزديك نماند.
افسوس كه حدود سه سال از زمان تعطيلي و سكوت سالن‌هاي سينماي اصفهان مي‌گذرد و در حالي كه آنها مرگي تدريجي را تجربه مي‌كنند عصرهاي چهارباغ چه آرام درعمق فاجعه، سرد و ساكت و خفقان‌زده مي‌گذرند.  

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون