هادي نخعي از اساتيد دانشگاه اميركبير و از راويان جنگ تحميلي درگذشت
عروج روايتگر
دكتر هادي نخعي، يكي از راويان جنگ تحميلي بود كه نقش بينظيري در روايت تاريخ دفاع مقدس داشت. او روايت عملياتهاي انجام شده در جنگ تحميلي را از همان هنگام جنگ تحميلي شروع كرد و ضمن تاليف چندين جلد كتاب در زمينه روايت دفاع مقدس، شاگردان بيشماري را در دانشگاه صنعتي اميركبير و همچنين مركز مطالعات و تحقيقات جنگ تربيت كرد تا بتوانند به روايت و تحليل دقيق، صحيح و علمي روزهاي دفاع مقدس بپردازند. استاد هادي نخعي صبح روز جمعه 19 آذر، پس از تحمل چندين ماه بيماري به ملكوت پيوست. مراسم تشييع پيكر استاد نخعي راس ساعت ۹ و سي دقيقه صبح روز شنبه مورخ بيستم آذرماه از محل مسجد دانشگاه امير كبير - پلي تكنيك سابق - و محل خاكسپاري بهشت زهرا قطعه ۳۱۴ رديف ۷۲ شماره ۶۲ خواهد بود.
دكتر نخعي داراي اصالتي گلپايگاني است؛ اما به دليل اينكه داراي پدر روحاني بود سالهاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي را در قم زندگي ميكردند. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيز ايشان وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد و به دليل تواناييهاي فكري، تحليلي و تواناييهاي علمي جذب دفتر سياسي سپاه شد. دفتر سياسي در آن زمان نقش بسيار مهمي را در توليد فكر، اطلاعات مناسب، روشهاي علمي، تحليل و توانمندسازي نيروهاي سپاه براي مباحث بينشي و دانشي را بر عهده داشت.
تدريجا به يكي از نيروهاي اصلي و خوشفكر دفتر سياسي سپاه تبديل شد كه نقش بسيار موثري در كتابها و بولتنهايي كه دفتر سياسي توليد ميكرد، داشت. با شروع جنگ تحميلي نيز بخش مهمي از كار دفتر سياسي سپاه معطوف به بحث جنگ شد. همچنين مركز مطالعات و تحقيقات جنگ تدريجا شكل گرفت و با همان نگاه بسيار دقيقي كه فرمانده سپاه آن زمان يعني سردار محسن رضايي و بچههاي دفتر سياسي داشتند به اين نتيجه رسيدند كه تاريخ جنگ را در هنگام جنگ جمعآوري كنند. هادي نخعي نقش مهمي را در اين سازماندهي داشت. آموزش بسياري از دانشجوياني كه مايل بودند در اين عرصه فعاليت كنند در بحث گزارشنويسي و جمعآوري اطلاعات مربوط به جنگ تحميلي
بر عهده او بود.
كار بسيار مهمي كه مركز مطالعات جنگ در آن زمان انجام داد اين بود كه در كنار ردههاي اصلي عملكننده و همچنين سياستگذار جنگ، راوي جنگ قرار گرفت. يعني حتي زماني كه عملياتها شروع نشده بود و به صورت محرمانه طراحي ميشد راويان حضور داشتند و اين وقايع را ضبط و يادداشت ميكردند. در هنگامه عمليات نيز كنار فرماندهها بودند و تعداد قابل توجهي از بچههاي راوي در كنار برخي فرماندهان شهيد شدند.
اين تلاشها باعث شد كه بتوانند بخش عظيمي از تاريخ جنگ را در خود صحنه جنگ جمعآوري كنند. يكي از كساني كه نقش بسيار مهمي را هم در آموزش و هم طراحي اين كار داشت مهندس نخعي آن زمان بود.
تربيت يافته مكتب امام
ميتوانم بگويم كه دكتر نخعي تربيت يافته فرهنگ اسلام، انقلاب و امام خميني بود، چون با همه وجود به امام عشق ميورزيد. آن هم نه در حد شعار بلكه در دفاع از بنيادهاي فكري، اعتقادي و سياسي امام كار جدي كرده و به تشريح و ارايه آن پرداخت. با اينكه ايشان مشكلات جسمي داشت متعهد بود و حساسيت جدي داشت كه اين راه درست تبيين شود. او براي اين وسواس و تعهد خود حتي روزانه 18 ساعت كار جدي ميكرد. از دل اين تلاش خستگي ناپذير توليد فكر، تحقيق و ايده بيرون ميآمد. اين استاد برجسته سعي ميكرد كه شاگردان را با سختگيريهاي درست علمي آموزش، پرورش و رشد دهد.
از اين جهت ايشان نقش بسيار مهمي در تربيت نيروي انساني محقق داشت. به دليل همين سختكوشي و نكتهبينيهاي دقيقي كه داشت و به دليل حساسيتهايي كه در مسير كار ادامه ميداد، با همه مشكلات جسمي به تلاشهاي خود ادامه ميداد. وسواس علمي و تعهد اينكه آنچه بيرون ميآيد با واقعيت نزديك و دور از هر نوع شعارزدگي و احساسات غيرمعقول و حداكثر كار علمي ممكن روي آن انجام شده باشد، از ويژگيهاي ايشان است. نخعي همچنان نقش ويرايشگر، طراح و تدوينگر بسياري از كتابهاي علمي جنگ بود. اگر مركز مطالعات و تحقيقات جنگ كه يكي از مراكز مرجع در اين زمينه است و با استفاده از گنجينه عظيمي كه در جنگ اندوختند و آرشيوهاي ارزشمندي كه دارند آثار زيادي توليد ميكنند، نقش آقاي نخعي را در بسياري از اين كتابها و تحقيقات چه به شكل ناظر و داور و چه به شكل تاليف و طراحي ميبينيد.
ايشان در اين زمينه ميراث بسيار خوبي را برجاي گذاشت. همچنين رساله دكتراي نخعي يكي از كارهاي ماندگار است ايشان با وجود تعهداتي كه به مركز مطالعات و تحقيقات جنگ داشت، روزها در دانشگاه تدريس ميكرد و غروب به آن مركز ميرفت و گاهي اوقات مدتها در آن مركز ميماند و هم كار تحقيقات جنگ را مديريت و نظارت ميكرد و هم كار پايان نامه خودش را انجام ميداد. من داور رساله دكتراي او در دانشگاه تهران بودم.
به نظر من اگر نگويم بينظير شايد پايان نامهاي كه ايشان در رابطه با تبارشناسي جنبش دانشجويي از هنگام شكلگيري تا سال 59 و گفتمانهايي كه بر جنبش دانشجويي ما حاكم بوده و تحولاتي كه جنبش دانشجويي ما داشتند، نوشته، يك كار كم نظير است. به همين دليل هم كار پايان نامه ايشان شايد بيش از حد طول كشيد. اگر آنگونه كه بايد به اين عزيزان و كارشان توجه نشود، ما اصليترين راويان در صحنه جنگ را از دست ميدهيم و خسارت عظيمي به تدوين تاريخ جنگ وارد خواهد آمد.
بايد اين عزيزان را هم تكريم كنيم و هم از آنها كمك بگيريم كه نيروهاي جديدتري را تربيت كنند و ميراثي را كه جمعآوري كردند، به آنها منتقل كنند. شايد بيش از 15 هزار نوار مستقيم از صحنه عمليات و طراحي عمليات جمعآوري شده كه مشغول بازبيني آنها هستند و تبديل به آرشيوهاي تازه و نو و تحقيقات دوره جنگ ميكنند.
طبيعتا بايد اهتمام بيشتري به كار آنها شود. قطعا با فراموشي و غفلت از اين قضيه، يك سرمايه عظيم از كساني كه در صحنه اصلي جنگ حضور داشتند را از دست خواهيم داد و اين خسارت قابل جبران نيست.