زماني براي پاسداشت خبرنگار
ابراهيم عمران
خبرنگار و روزنامهنگار تا جايي كه به حيطه كارياش مربوط است، ميتواند به مسائل ورود پيدا كند و نميتوان خرده و ايرادي به اين موضوع گرفت چون جوهره كار خبر، شناساندن و در حقيقت «رو» كردن برخي مسائل ناشناخته و مغفول مانده نزد مسوولان است كه به هر دليل از ديد و نظرشان پنهان مانده و چه فردي بهتر از خبرنگار كه واسطهاي باشد بين اين موارد و صاحبان امر و تصميمگيران واقعي...
مراد از اين مقدمه كوتاه نقبي است به گزارش «گورخوابها» كه هفته گذشته منتشر شد و ميتوان جدا از مسائل جناحي و آفاتي كه به اين نگاه بر ميگردد به آن نگريسته شود. وقتي اين گزارش كار و ديده شد بالطبع آناني كه در پي حل مشكل هستند، در پي كار خويش ميروند و اگر قدرت اصلاح امور داشته باشند، به رفع معايب و مشكل خواهند رسيد. اگر هم در توانشان نباشد با تبصرههايي كه خود، آگاه به آنها هستند سعي در كتمان مورد پيش آمده دارند كه هدف اين نوشته نيست. بحث و در واقع روح اين چند كلمه نگاهي است كه بايد در بين مسوولان امر وجود داشته باشد به خبرنگار.
و چه فرصتي بهتر و زيباتر از اينكه حركتي پيشدستانه براي «تقدير» صورت بگيرد و اندكي از ديوار بلند سوءتفاهمها برداشته شود و كار و كردار خبرنگاران به وضوح ديده شود و فقط در گاه نمايش مطبوعات يا روز خبرنگار تجليل نمادين از آنان صورت نگيرد.
حاليه به گفته جناب رييسجمهور كه نامه كارگردان نامي و جهاني ايران زمين به ايشان «دردناك» بود؛ زمان مغتنمي است تا به واسطه دركي درست از اهميت واكاوي مشكلات توسطه نشريات، جايگاه از دست رفته مطبوعات در حال نزار اين روزهاي كشور، بازيابي و بازسازي شود و هيچ فردي هم بهتر از سكانداران فرهنگي نميتوانند پيشقراول اين كار سترگ شوند براي خبرنگاراني كه نه در پي جاه و بزرگداشت هستند و براساس رسالت خبري دست به قلم ميبرند و به قول ابن شاذان عميد بلخ كه در مقام توصيه به نويسندهها گفته بود: «تو «كاتبي» قلمي تو را بس»، رفتار ميكنند.