• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3724 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۳۰ دي

نامه‌ها-16

نامه‌هاي سال بلو؛ راه فراري از «بي‌كفايتي ضمير خودآگاه محرمانه»

ميچيكو كاكوتاني ترجمه بهار سرلك

 

 

هرتزاگ، شخصيت محوري رماني به همين نام اثر سال بلو، نويسنده امريكايي است. در اين داستان هرتزاگ 47 ساله را مي‌بينيم كه به تازگي دومين طلاق خود را پشت سر گذاشته است اما بحران ميانسالي گريبانش را گرفته است. هرتزاگ زمان خود را صرف نوشتن نامه‌هايي مي‌كند كه هرگز قصد ندارد آنها را براي‌ گيرنده ارسال كند؛ نامه‌هايي به دوستان، رقبا، بستگان و غريبه‌ها؛ حتي گاهي براي مرده‌ها يا كساني كه هرگز قصد ديدن‌شان را ندارد، نامه مي‌نويسد. نامه‌هايي كه ميل او را به «توضيح حرف‌هايش، به اينكه رك‌ور است دلخوري‌هايش را بگويد، خواسته‌هايش را توجيه كند، رفتارها را مقايسه كند، موضوعي را روشن كند، يا جبران كند» نشان
 مي‌دهند.
 به فراخور حرف‌هاي هرتزاگ نامه‌ها لحني پرخاشگرانه، درخشان، زيركانه و معقول به خود مي‌گيرند؛ و اين نامه‌ها به تراوشات مردي كه افكار و شكوه‌هايش طغيان كرده تبديل مي‌شوند؛ مردي كه پيچيدگي‌هاي زندگي و ابهامات سمج جهان اطراف، او را از پاي درآورده است. بنابراين نامه‌ها به رشته‌اي تبديل مي‌شوند كه هرتزاگ نااميدي‌هايش را روي آن حك كرده است؛ نااميدي‌هايي كه از برخورد و كلام ديگران شكل گرفته يا عذرخواهي از اينكه خودش ديگران را نااميد كرده است.
اما نامه‌هاي حقيقي خالق هرتزاگ يقه خواننده را مي‌گيرد و نمي‌گذارد از جايش تكان بخورد. گرچه بلو (2005-1915) از بي‌استعدادي‌اش در نامه‌نگاري- و كم‌گويي ناخوشايندي او را رنج مي‌دهد - بارها عذرخواهي مي‌كند، اما خواننده نامه‌هايش را متقاعد مي‌كند كه به اشتراك گذاشتن تجربيات و افكارش با دوستان را راه فراري از «بي‌كفايتي ضمير خودآگاه محرمانه»اش مي‌داند.
برخي از نامه‌هاي او همان معادل ديروزي ايميل هستند؛ او در اين نامه‌ها‌گيرنده‌هايش را درگير مسائل روزمره و دلخوري‌هاي درشت و گاه ناچيزش مي‌كرد. برخي نامه‌هاي او تعمقي فلسفي بر ادبيات، سياست، سياست‌هاي ادبي، وضعيت جهان معاصر هستند؛ انديشه‌هايي كه يادآور عشق بلو به عهد عتيق، شكسپير، رمان‌هاي بزرگ قرن نوزدهم روسيه و اعتقاد او به اينكه ادبيات داستاني بايد به پرسش اخلاقي وجود انساني اشاره داشته باشد و «چرايي شرايط رازگون هستي را شرح دهد.»
اين نامه‌ها ادعاي بلو را كه همه كتاب‌هاي امريكايي از جمله آثار خودش، يك نفس به دنبال معني مي‌دوند، تقويت مي‌كنند.
 نامه‌ها همزمان بر ميل او به مباحثات روشنفكري و بي‌طاقتي او از اقدامات تشكيلات ادبي و چيزي كه او به آن «افراطي‌گري مد روز» مي‌خواند- «پادفرهنگِ آكادميك خنده‌دار، سطحي و نادان»- تاكيد مي‌كنند و اين نامه‌ها به منابع به‌شدت شخصي آثار او اشاره مي‌كنند؛ بلو در نامه‌اي تندوتيز براي همسر سابقش، سوندرا مي‌نويسد: «نزديك بود من را بكشي. از آن [موضوع] عبور كردم اما ريزترين جزييات را فراموش نكرده‌ام. هيچ چيزش را، بهت قول مي‌دهم. از رنج‌هايي كه تو مسببش بودي، در (داستان «هرتزاگ») چيزهايي گفته‌ام.»
بلو همانند قهرمان‌هايش، مكررا ميان قطب‌هاي افسردگي و سرزندگي در رفت و آمد است. بلو «هم رود برف است و هم كوه آتشفشان.» او گاهي خودش را خرسي مي‌داند كه «سر آدم‌هايي كه از جلويش رد مي‌شوند را گاز مي‌گيرد» اما در عين حال خودش را موجودي مي‌داند كه پرواز مي‌كند، گرچه «براي پرنده بودن خيلي سنگين است و براي اينكه فرشته‌ باشد
 خيلي گناهكار.»
The New York Times

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون