هادي خانيكي در نشست ايران و ميراث هاشمي:
هاشمي در توسعه كشور با اميركبير همنوايي كرده است
گروه سياسي| سياست ايران پس از آيتالله هاشميرفسنجاني موضوع مورد بحث بسياري از گروهها است. ديروز اما نشست ايران و ميراث هاشمي؛ تاملي آكادميك بر كارنامه سياسي «آيتالله» توسط انجمن علوم سياسي ايران با همكاري خانه انديشمندان علوم انساني و انجمن علمي مطالعات صلح ايران برگزار شد. نشستي كه در آن حسين راغفر، مجتبي مقصودي، هادي خانيكي و كيومرث اشتريان سخنرانهاي پنل سياسي داخلي بودند و داوود هرميداس باوند، سيدجلال دهقاني فيروزآبادي، اميرمحمد حاجي يوسفي و محمدرضا دهشيري نيز سخنرانهاي پنل سياست خارجي اين نشست علمي بودند. به گزارش ايسنا، هادي خانيكي در اين برنامه با طرح موضوعي تحت عنوان هاشمي و انديشه توسعه در ايران، اظهار كرد: معمولا مبارزان سياسي كمتر به توسعه ميانديشيدند؛ به اين دليل كه مبارزات سياسي در ايران چشمانداز خيلي روشني نداشته است. از سوي ديگر مفهوم توسعه و كاربرد توسعه با نوعي اختلافنظر و اغتشاش معنايي در الگوها مطرح ميشده است. وي ادامه داد: حال سوال اين است كه در اين ميان جايگاه هاشميرفسنجاني با چنان تجليلي كه مردم از رفتنش كردند كجاست و چگونه بايد مورد مطالعه قرار گيرد. از همين روست كه ميتوان گفت بد نيست كه به نسبت هاشميرفسنجاني و اميركبير بدون الگوسازي تاريخي نگريست. خانيكي در همين راستا افزود: خود اين موضوع كه هاشمي چه قرابت ذهني با اميركبير پيدا كرده كه در مورد او نوشته قابل مطالعه است. چطور ميشود كه زماني اميركبير موضوع و دغدغه هاشمي ميشود و در فراز و فرودهاي مختلف فكري او اثر ميگذارد. وي همچنين گفت: اينكه اميركبير در كجاي راه توسعه كشور ايران قرار گرفته است بحث مهمي است به ويژه مشابهتسازي عاميانهاي كه ميان ايران با اميركبير و ژاپن با ميجي صورت گرفته است بر اهميت اين موضوع ميافزايد. اين فعال سياسي اصلاحطلب با بيان 11 نكته از كتاب اميركبير نوشته هاشمي به تحليل شباهتهاي عقيدتي هاشمي و اميركبير پرداخت. وي در همين راستا گفت: هاشميرفسنجاني به لحاظ تبارشناسي اميركبير را در امتداد آزاديخواهان بزرگ دنيا مانند گاندي ميداند. هاشمي قائل است كه اميركبير درك درستي از استعمار و استبداد داشته و او را داراي برنامه ميداند. او همچنين معتقد است كه اميركبير فقر را محل اصلي رشد استعمار ميداند. خانيكي در ادامه بيان كرد: هاشمي تصريح ميكند كه اميركبير در زمانه خودش به ضرورت وجود متخصصان در كشور پي برده است و از همين روست كه دارالفنون را تاسيس ميكند. از نظر هاشمي، اميركبير به مستشاران خارجي اعتقاد نداشت و به جاي اينكه از خارج كارشناس وارد كند استاد ميآورد تا خود ايرانيها را به يك كارشناس تبديل كند. در همين راستا اميركبير معادن را هم به دست متخصصان داخلي داد و به منابع داخلي به جاي منابع خارجي تكيه كرد. اين استاد دانشگاه افزود: اميركبير براي صنعتي كردن كشور تلاشهاي بسيار كرد و به وجود يك ارتش نيرومند تاكيد داشت از همين روست كه او را مرد عمل ميدانند. من به بخشهايي از كتاب اشاره كردم كه هاشمي نيز با اميركبير در آن موضوعات همنوايي كرده است. وي با بيان اينكه هاشمي عرصه سياست مدرن را درك كرده بود، گفت: در عرصه سياست مدرن موضوعاتي براي مطالعه پيش ميآيد. به نظر ميآيد كه ميان دين و آزادي، ميان منافع ملي و فردي و امثال آن در وهله اول ناسازگاري وجود دارد اما در ادامه در مييابيم كه با تلاش اين منازعات در يك چارچوب فلسفي و نظري حل خواهد شد. خانيكي ادامه داد: وقتي كشور ما درگير چنين مسائلي شد هاشمي به راهحلهاي قاطع نظري رسيد و براي اين انديشه دست به مسامحه زد. اول دست به مسامحه درون حكومت و جناحهاي سياسي ميزد و در وهله بعدي با توجه به رابطهاي كه با جامعه داشت اين مسامحه را در جامعه ايجاد ميكرد.