پيشتازي اردوغان و خطاي بزرگ كردها
محمدعلي دستمالي
پس از كودتاي نافرجام اخير، كم نبودند شمار تحليلگراني كه تصور ميكردند تركيه زير بار سنگين فشار ناامني و چالشها و تنشهاي پرشمار داخلي، به سمت و سويي جديد ميرود كه در آن، حزب عدالت و توسعه (AKP) صاحب اقتدار و جايگاه اجتماعي و سياسي نباشد. كاريزماي اردوغان در كنار سازماندهي حزبي قدرتمند آكپارتي، كاري كرد كه ظرف مدتي كوتاه، نه تنها، ثبات نسبي و اقتدار به دولت و حزب بازگشت بلكه بنعلي يلدرم و ياران او توانستند با قدرتي كه به يمن فضاي حماسي- ملي پساكودتا به دست آورده بودند، در بسياري از حوزهها به پيروزيهاي جديد دست يابند. يكي از اين حوزهها، كسب اعتماد و حمايت كامل حزب حركت ملي(MHP) به رهبري دولت باغچلي است. اين حزب راست افراطي، شرط حملات قاطعانه ارتش تركيه به نيروهاي پ.ك.ك و ندادن امتياز به نمايندگان كرد را پيش كشيد و اردوغان نيز در اين مسير كوتاهي نكرد و به اين خواسته مهم باغچلي عمل كرد. حملات بسيار گسترده نيروي هوايي تركيه به مواضع پ.ك.ك در اقليم كردستان عراق و همچنين حملات تند نيروهاي ژاندارمري و پليس در مناطق شهري و روستايي به پ.ك.ك در دو سال اخير، منجر به كشته شدن بيش از دو هزار نفر از نيروهاي اين گروه چپگراي كردي شد و به جرات ميتوان گفت، پ.ك.ك زمينگير و ناتوان شد و علاوه بر آن، بسياري از نمايندگان كرد وابسته به پ.ك.ك نيز از مجلس راهي زندان شدند. در فاز بعدي، اردوغان در شمال سوريه، با كسب حمايت تبليغاتي و سياسي مليگراياني همچون باغچلي، دست به حركات زميني عميق و گستردهاي در جرابلس و الباب زد و روياي پ.ك.ك براي پيوند دادن سه منطقه كردنشين از هم گسسته سوريه (جزيره، كوباني و عفرين) در جوار مرزهاي تركيه، عملا بر باد رفت و بالاخره در فاز نهايي اين همكاري و همراهي كمنظير بين اردوغان و باغچلي، بسته پيشنهادي آكپارتي براي تغيير قانون اساسي، برگزاري رفراندوم و تغيير نظام سياسي تركيه از پارلماني به رياستي، از تصويب نمايندگان گذشت و در بهار پيش رو، در تركيه شاهد برگزاري همهپرسي بسيار مهمي خواهيم بود كه ميتواند بر سرنوشت سياسي و اجتماعي تركيه، اثر جدي و ماندگار بگذارد. جالب است كه در اين معادله سياسي- حقوقي، كردها، پارسنگ مهمي بودند كه معضلات و مسائل مرتبط با آنها، هم بر روابط اردوغان و باغچلي اثر گذاشت، هم بر مساله تصويب پيشنهادنامه قانون اساسي تركيه! براي درك اهميت اين موضوع و همچنين درك خطاي استراتژيكي كه كردها مرتكب شدند، بايد فلاشبكي بزنيم به انتخابات سراسري تركيه در سال 2014 ميلادي. يعني همان سالي كه ميتوان آن را به عنوان نقطه عطف مهمي در تاريخ كردها به شمار آورد. چراكه نمايندگان وابسته به پ.ك.ك كه پيشتر به خاطر قوانين سختگيرانه موسوم به حدنصاب 10 درصد، ناچار بودند كه به شكل مستقل در انتخابات شركت كرده و پس از پيروزي، نهايتا فراكسيوني با 35 كرسي تشكيل دهند، در سال 2014 ريسك بزرگي كرده و به شكل حزبي وارد رقابتها شدند و در شرايطي كه بزرگترين آرزوي آنان، كسب 10 درصد از آرا و گذر از حدنصاب قانوني بود، در كمال ناباوري توانستند 13درصد از آراي مردم تركيه را به دست آورده و 80 كرسي از 550 كرسي پارلمان را تصاحب كنند. صلاحالدين دميرتاش، رهبر جوان حزب دموكراتيك خلقها (HDP) كه حزب او بهعنوان يكي از نهادهاي اقماري قانوني پ.ك.ك صاحب چنين پيروزي ارزشمندي شده بود، در همان دقايق نخست بعد از پيروزي، خطاب به اردوغان، اعلام كرد: «اجازه نميدهيم رييس شوي!» اما پس از مدتي ورق برگشت. سران پ.ك.ك كه از برجسته شدن نام سياستمداران كرد آنكارانشين همچون دميرتاش و رفقاي او به هراس افتاده بودند، باز هم جنگ عليه تركيه را شروع كردند و در دور بعدي انتخابات، حزب دميرتاش بيش از 30 كرسي خود را از دست داد. چرا كه بخش مهمي از كردهاي طرفدار اردوغان و همچنين بخشي از تركها، راي خود را اصطلاحا به شكل اماني و به عنوان دستمزد دميرتاش در مذاكرات صلح و پايان دادن به جنگ، به حزب دموكراتيك خلقها داده بودند و در انتخابات بعدي، راي خود را پس گرفتند و در شرايط فعلي نيز، اردوغان بدون نياز به حمايت دميرتاش و با كسب پشتيباني كامل باغچلي، در مسير رييس شدن پيش ميرود. تحليل پسزمينهها و شرايط سياسي- اجتماعي حاكم بر تركيه، اين واقعيت را نشان ميدهد كه اردوغان، با وجود تمام تندرويهايش و با وجود آنكه عملا در شرايط كنوني، پرونده كردها را از روي ميز برداشته و حقوق آنها را به فراموشي سپرده است، اما در دوران مذاكرات صلح، امتيازات بسيار مهمي به كردها داد و در دوران حيات سياسي آكپارتي، مناطق كردنشين جنوب و جنوب شرقي، توسعه اقتصادي بينظيري را تجربه كردند. اما پ.ك.ك قدر اين فرصت طلايي و ارزشمند را ندانست و جناح جنگطلب اين گروه، با اصرار و پافشاري بر مواضع راديكالي و بيان اظهارات اغراقآميز در خصوص قدرت گرفتن كردها در شمال سوريه، كاري كرد كه عملا حكومت تركيه دچار هراس و وحشت شد و دست به واكنشهاي تندي زد كه بخش بسيار مهمي از دستاوردهاي سياسي و دموكراتيك كردها را به باد فنا داده و علاوه بر اين موجب توقف كامل مذاكرات صلح، افزايش بياعتمادي بين كردها و تركها و تشديد روند دوقطبي در جامعه تركيه شده است. حال آنكه بعيد نبود در همان شرايطي كه شاگردان اوجالان، سرمست از كسب 80 كرسي مجلس، در مورد دموكراسي و قدرت صحبت ميكردند، در صورت سازش با داوداوغلو و اردوغان، در دولت ائتلافي او سهم گرفته و صاحب چند وزارتخانه شوند. بنابراين، خطاي استراتژيك پ.ك.ك، نه تنها در تركيه، بلكه در سوريه نيز موجب از دست رفتن حقوق كردها شد و باعث شده كه تركيه فشارهاي سياسي و نظامي سنگيني را بر آنها اعمال كند. اين روزها حكومت آكپارتي در شرايطي خود را براي برگزاري همهپرسي و تغيير نظام سياسي تركيه مهيا ميكند كه براساس نصّ صريح اساس قانون اساسي اين كشور، همه شهروندان اين كشور، اعم از ترك، كرد، عرب و غيره و ذالك، جملگي «ترك» به شمار ميآيند و ظاهرا فعلا اميدي به تغيير اين وضعيت وجود ندارد.