افزايش بازيگران بازار بين بانكي
محمدحسن حقيقي
كارشناس اقتصادي
بازار بين بانكي يكي از مهمترين بخشهاي نظام مالي كشور است كه ميتواند اثرگذاري بالايي در بازارهاي پول و سرمايه به همراه داشته باشد. بر اين اساس، استفاده از ظرفيت اوراق بدهي جهت تعميق بازار بين بانكي اقدامي مثبت تلقي ميشود. بازار بين بانكي، هسته اصلي بازار پول را تشكيل داده و منظور از آن بازاري است كه در آن بانكهاي داراي مازاد، منابع خود را براي بازه زماني مشخص در اختيار بانكهاي داراي كسري قرار ميدهند. به لحاظ سررسيد، عمده مبادلات بازار بين بانكي زير يك هفته و بخش مهمي از آنها اصطلاحا «شبانه» است. دو مورد از اصليترين كاركردهاي بازار بين بانكي عبارت از مديريت نقدينگي و سياستگذاري پولي است. بر اين اساس، بانكها و بانك مركزي، بازيگران اصلي بازار بين بانكي را شكل ميدهند. علت حضور بانكهاي تجاري و غيرتجاري در بازار بين بانكي، تامين منابع در كوتاهمدت است. به اين معني كه ممكن است مثلا يك بانك تجاري در پايان يك روز كاري، با كسري منابع مواجه شود و نتواند چكهايي كه موظف به تسويه آنها است را پاس كند؛ يا اينكه به هر دليل، منابع نقد جهت توديع هفتگي سپرده قانوني نزد بانك مركزي در اختيار نداشته باشد. در اين شرايط، بانك تجاري داراي كسري به بازار بين بانكي مراجعه كرده و منابع نقد را از بانكهاي داراي مازاد دريافت ميكند.
اما هدف اصلي بانك مركزي از حضور در بازار بين بانكي، نظارت بر بازار و سياستگذاري پولي است. در واقع بانك مركزي از يك طرف بر تمام معاملات و فعاليتهاي انجام شده در بازار بين بانكي نظارت ميكند و از سوي ديگر جهت اثرگذاري بر متغيرهايي چون كلهاي پولي يا نرخ سود كوتاهمدت، وارد مبادلاتي با بانكهاي حاضر در بازار بين بانكي ميشود. در نظام اقتصادي كشور، هر چند بازار بين بانكي از سال ۱۳۸۷ تشكيل شده و به فعاليت مشغول است، اما همچنان مشكلات مهمي در رابطه با فعاليت اين بازار مشاهده ميشود. اين چالشها سبب شدهاند كه بازار بين بانكي نتواند كاركردهاي اصلي خود (مانند جهتدهي به نرخهاي سود سپردهها، تسهيلات و غيره) را به صورت صحيح انجام دهد. با توجه به اين توضيحات، پيشنهادهاي ذيل جهت تقويت كاركردهاي بازار بين بانكي و به ويژه استفاده مناسب از اوراق بدهي جهت افزايش كارايي اين بازار، قابل ارايه است: الف- اوراق بدهي از ظرفيت بالايي جهت كمك به متنوعسازي ابزارهاي موجود در بازار بين بانكي برخوردار است. در واقع، انواع گوناگوني از اوراق بهادار دولتي (مانند: اسناد خزانه اسلامي، صكوك مرابحه، صكوك اجاره و صكوك استصناع) از شايستگي كافي جهت ورود در بازار بين بانكي برخوردار بوده و ورود اين ابزارها به اين بازار به تقويت و تعميق هر چه بيشتر آن كمك خواهد كرد. ب- ميتوان از ظرفيت اوراق بدهي جهت بالا بردن تضمين معاملات در بازار بين بانكي استفاده كرد. در واقع، اگر بانكها بتوانند در بازار اوراق بدهي وارد شده و اين اوراق را جهت مديريت نقدينگي خود خريداري كنند، اين امكان فراهم خواهد شد تا در مبادلات بين بانكي، از اين اوراق به عنوان وثيقه تسهيلات استفاده كرد. در اين شرايط، ريسك معاملات بازار بين بانكي و همچنين نرخ سود بازار كاهش خواهد يافت. پ- يكي از مسائل كليدي در توسعه بازار بين بانكي، الزام بانكهاي دولتي به تامين نيازهاي نقدينگي خود از اين بازار است. در واقع، در حال حاضر برخي بانكهاي دولتي به دليل آنكه به دريچههاي اعتباري بانك مركزي (مانند: خطوط اعتباري و اضافه برداشت) تقريبا به راحتي دسترسي دارند، از انگيزه كافي جهت ورود در بازار بين بانكي برخوردار نيستند. مثلا در شرايطي كه بانك الف اين امكان برايش فراهم است كه كسري نقدينگي خود را با اضافه برداشت از منابع بانك مركزي تامين كند و جريمه ۳۴ درصدي نيز در عمل بخشيده خواهد شد، عملا انگيزهاي جهت حضور در بازار بين بانكي و دريافت منابع با نرخهاي سود بازار از ساير بانكها، نخواهد داشت. ت- آخرين پيشنهاد در اين رابطه، افزايش تعداد اعضاي بازار بين بانكي است. در واقع تجارب بينالمللي در اين رابطه نشان ميدهد كه هر چند بانكها اصليترين بازيگران بازار بين بانكي را شكل ميدهند، اما موسسات ديگري نيز با تاييد بانك مركزي ميتوانند در اين بازار حضور يابند. ليزينگها، تعاونيهاي اعتبار، بيمهها، صندوقهاي بازنشستگي و غيره، برخي از اين موسسات را شكل ميدهند (به شرطي كه حجم گردش مالي فعاليتهايشان از حداقل مشخصي كه توسط بانك مركزي معين ميشود، بالاتر باشد). در بازار بين بانكي كشور نيز گرچه در حال حاضر صرفا بانكها و موسسات اعتباري غيربانكي حضور دارند، اما مناسب است بانك مركزي زمينه حضور موسسات شايسته ديگر را نيز فراهم كند. بازار بين بانكي يكي از مهمترين بازارهاي موجود در نظام مالي كشور است كه ميتواند اثرگذاري بالايي در بازار پول و سرمايه به همراه داشته باشد. بر اين اساس، تعامل سازنده اين بازار با بازارهاي بدهي و سرمايه، از اهميت بالايي برخوردار است. در واقع، بازارهاي مذكور ظرفيتهاي خوبي فراهم ميكنند كه ميتوان با استفاده از آنها به توسعه بازار بين بانكي كشور اقدام كرد.