شکستي که پيروزي
قلمداد ميشود
علي شكوهي
نشست انتخاباتي يكي دو روز قبل «جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي» از سوي اصولگرايان به مثابه يك پيروزي تفسير شده است. براي ارزيابي موفقيتآميز بودن اين نشست انتخاباتي، توجه به چند نكته مفيد است:
1- از منظري ميتوان اين حركت را يك پيروزي دانست زيرا اصولگرايان تاكنون عادت نداشتند از پايين به بالا تصميم بگيرند و همين يك گام اگر واقعا برداشته شده باشد و راي بدنه اجتماعي اصولگرايي جايگزين تصميم از بالاي مراكز خاص شده باشد، يك پيروزي جدي گفتماني و ساختاري است. اما بسياري با اين ادعا مخالفند و ميگويند اساسا تشكيل اين جبهه يك كار سازماندهي شده مراكز قدرت است كه رنگ مردمي بودن به آن داده شد تا رسيدن به وحدت اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري سال 96 را ممكن كنند.
2- اصولگراها از نظر تشكيلاتي در اوج تفرقه قرار دارند بهحدي كه وحدتبخشي به آنان با عناوين و ساختارهاي سابق ناشدني است و به همين دليل اين جبهه تازه را ايجاد كردند تا جبران اين نقيصه را بكنند. اين جبهه اگر به اين هدف نرسد در واقع شكست خورده است.
3- جبهه مذكور در حوزه جمع کردن اصولگراها ناموفق بوده است. در اين نشست عمدتا جبهه پيروان خط امام و رهبري، تحولخواهان، ايثارگران و يكتا (جداشدگان از دولت احمدينژاد) محور بودند و چندين فرد شاخص و نيز چند جريان اصولگرا در اين نشست حاضر نبودند. افراد شاخصي مثل احمد توكلي، دكتر ولايتي، جليلي و بسياري ديگر غايب بودند. نيروهاي همسو با جبهه پايداري در اين نشست حاضر نبودند. هواداران دكتر علي لاريجاني شركت نكردند. طرفداران احمدينژاد از قبل خودشان را كنار كشيدند. بنابراين اين نشست فراگير نبود و همه اصولگرايان را دربر نميگرفت.
4- آيا نتيجه تصميم اين جبهه را همه اصولگرايان ميپذيرند و نامزدهايي كه عملا فعاليت انتخاباتي خود را شروع كردهاند حاضر به كنارهگيري خواهند شد؟ به نظر ميرسد اين جبهه عليرغم برنامهريزي محافل قدرت و كانونهاي رايساز، قادر نيست اصولگرايان را به نامزد واحدي برساند و اين احتمال كه اصولگرايان با چند نامزد در انتخابات شركت كنند خيلي زياد است. با اين حساب به چه دليل بايد از موفقيت اين نشست سخن گفت؟