• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3758 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۱۰ اسفند

ترامپ و ايران، فرصت‌ها و تهديدها

فريدون مجلسي

بخواهيم يا نخواهيم اكنون ترامپ رييس‌جمهور امريكاست. او در دوران مبارزات انتخابي خود ادعاهايي كرد و قول‌هايي داد كه با رعايت اولويت‌هايي بر محورهاي زير قرار داشت: مبارزه با تروريسمِ به گفته او «اسلامي»، برخورد جدي با ايران و برخورد با كشورهاي حامي تروريسم، جلوگيري از مهاجرت‌هاي غيرقانوني به امريكا حتي با كشيدن ديوار ميان امريكا با مكزيك، قايل شدن سهم بيشتري براي كشورهاي عضو ناتو در دفاع مشترك از كشورهاي عضو، لزوم پرداخت هزينه‌هاي نظامي امريكا از سوي كشورهاي مورد حمايت (مانند عربستان و احتمالا عراق و ژاپن و ساير عرصه‌هاي عملياتي امريكا)، توسعه اشتغال كارگردان امريكايي با اتخاذ سياست‌هاي حمايتي از توليدات داخلي، از جمله حذف امتيازات تعرفه‌اي تجاري ميان كشورهاي امريكاي شمالي (نفتا) و با كشورهاي اروپايي، وضع عوارض خاص روي كالاهاي وارداتي از چين و... اين سخنان در شرايطي كه وضعيت اشتغال طبقه كارگر در امريكا مناسب نيست يا متزلزل است عوام‌فريبانه و براي آنان دلچسب بوده است. در مورد مبارزه با تروريسم بايد گفت كه اقدامات حاد گروه‌هاي جهادي القاعده و داعش عليه امريكايي‌ها و سربريدن‌ها و انفجارها و كشتارها حتي در داخل امريكا از قبل زمينه لازم براي حمايت از اين شعار را فراهم آورده است، در مورد ايران نيز سابقه چهل سال خصومت‌ورزي دوجانبه و تبليغات وسيع ايران هراسانه به بهانه پرچم سوزاني و شعارهاي ضد امريكايي و خصوصا ضد اسراييلي كه زمينه تبليغاتي آن به كمك لابي عربي- اسراييلي از چند سال پيش فراهم شده و موجب استقبال تقريبا تام و تمام كنگره امريكا از حضور خودنمايانه نتانياهو نخست‌وزير اسراييل شده بود، دست به دست هم داده و به موجب نظرسنجي‌ها ايران را به عنوان دشمن شماره يك نزد امريكاييان مطرح كرده است. اينكه امريكا به دلايلي و در روزگار ديگري القاعده را علم و آن را عليه شوروي تجهيز كرد، بحث جداگانه‌اي است، اما اينكه القاعده برخاسته از عربستان سرانجام در مقابل امريكا ايستاد و با حمله وحشيانه 11 سپتامبر 2001 بزرگ‌ترين حادثه تروريستي تاريخ را رقم زد و ادامه آن حركت در قالب خودنمايي داعش كه باز برخاسته و تجهيز شده از سوي عربستان سعودي و تركيه بود و منجر به جنگ داخلي گسترده در سوريه و اشغال نيمي از عراق شد، واقعياتي است كه امريكاييان را به خشم آورده است. به همين دليل ترامپ حتي پيش از انتخابات امريكا به عربستان و تركيه هشدار داده و به روسيه كه در حال جنگ با سلفيون بود، چراغ سبز نشان داده بود. به همين دلايل عربستان و تركيه پيش از گزينش ترامپ به رياست‌جمهوري بهتر ديدند از سياست‌هاي انحرافي و كج‌دار و مريز نسبت به نيروهاي سلفي در سوريه و عراق دست بردارند و دم از همكاري و همگامي بزنند و اكنون كه تهديد جدي‌تر امريكا را متوجه ايران مي‌بينند براي رفع شبهه نسبت به خودشان و تحت فشار و محاصره قرار دادن ايران، او را به سوي مبارزه اصلي با ايران كيش مي‌دهند. ترامپ براي جدي نشان دادن خودش از همان روز نخست با صدور فرمان‌هاي بي‌سابقه و بدون توجه به اصول قانون اساسي امريكا دستور منع مسافرت ايرانيان و اتباع شش كشور اسلامي ديگر را صادر كرد كه بلافاصله با صدور حكم دادگاه‌هاي بدوي و تجديدنظر فدرال متوقف ماند. سپس تهديدهاي خود را تكرار كرد و حتي خواهان تحريم سپاه پاسداران ايران شد. اين ادعا نيز با هشدارهاي محافل امنيتي امريكا كه وجود پاسداران را مانع اصلي پيشرفت تروريست‌هاي داعشي و تحريم آنها را موجب عواقب نامعلوم دانسته بودند، متوقف ماند. ناگفته نماند كه برخي محافل در ايران از آغاز روي كارآمدن ترامپ را به خانم كلينتون ترجيح مي‌دادند. اينان شايد به اعتبار دست راستي بودن ترامپ و نزديكي او به محافل ضديهود و فرقه افراطي كوكلوكس كلان تصور مي‌كردند كه او نسبت به اسراييل مواضع سخت‌تري در پيش بگيرد. اين امر درحالي است كه نتانياهو در ديدار مشتاقانه‌اش از ترامپ او را بيش از همه روساي جمهور امريكا پيشين امريكا حامي اسراييل دانست و حتي سياست دو كشوري فلسطيني و اسراييلي در كنار يكديگر را منتفي اعلام كرد، ترامپ نيز ضمن سخناني نامفهوم هم از سياست دو دولتي و هم يك دولتي كه مطابق تمايل دوطرف باشد، حمايت كرد!در واقع شتابزدگي ترامپ در صدور فرامين و نامتوازن بودن افعال و اعمال و نظراتش نشان مي‌دهد كه او ضمن موفق بودن در كسب و كارهاي خود، از عمق و دانش و بينش كافي در امور حقوقي و سياسي واقتصادي برخوردار نيست. مانند اغلب انسان‌هاي سطحي و در عين حال عوامفريب به مغالطه‌اي متوسل مي‌شود كه پيش از آنكه عوام‌فريبانه باشد، خودفريبانه است. به همين دليل عقايدش را با اعتماد به نفسي بيان مي‌كند كه تاثيرگذار است. مهم‌ترين جنبه آن اشتباه گرفتن معلول با علت است. ظواهري را كه ذكر مي‌كند، تقريبا همه وجود دارند و به آنها اشاره مي‌كند، اما توجه ندارد كه اين پديده‌ها و ظواهر معلول عللي عميق‌تر و اصولي‌تر اقتصادي و سياسي هستند كه براي او قابل رويت و درك نيستند. مبارزه با معلول مانند مسكن دادن به سر دردي است كه ممكن است ناشي از سرماخوردگي يا غده سرطاني باشد! مي‌تواند دردي را موقتا بزدايد، اما علت اصلي برقرار مي‌ماند و عود مي‌كند. از قضا، تصميمات ضد ايراني ترامپ در زماني است كه دولتي اعتدالي، برخلاف شعارهاي دولت احمدي‌نژاد كه منجر به صدور قطعنامه‌هاي تحريمي شد، اعلام كرده است كه تجهيزات اجتناب‌ناپذير موشكي ايران تدافعي است و «ايران در جنگ با هيچ كشوري پيشقدم نخواهد شد.» اما بايد توجه داشت كه در امريكا سامانه‌اي حاكم است كه تصميم‌گيري‌ها را در بسترهاي عقلاني و با رعايت منافع آن كشور قرار مي‌دهد، يعني حتي به رييس‌جمهوري داغ و تازه‌كار حالي مي‌كند كه چه كارهايي عملي و چه كارهايي زيانبخش است. در چنين شرايطي شكيبايي و آگاهي دادن به رييس‌جمهور جاه‌طلب و تازه كار درباره اينكه ايران را به راستي خطر تلقي نكند، بلكه نيروي اقتصادي و انساني در حال برخاستن بداند كه براي توسعه و باليدن خود نياز به آرامش و تعامل چه با همسايگان و چه با شركت‌هاي نفتي و هواپيماسازي امريكايي دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون