در ميزگرد فعالان معلمي بررسي شد
تضادهاي كنشگري معلمان
گروه مدرسه
بهمن و اسفند خاطرات زيادي از كنشگري صنفي معلمان دارد. هر سال يادآوري آن خاطرات موجب ميشود در اين ماههاي سال فعالان معلمي و تشكلهاي صنفي به ويژه كانونهاي صنفي معلمان با محوريت بودجه آموزش و پرورش فعاليتهايي را انجام دهند تا صداي خود را به نمايندگان مجلس كه در حال بررسي بودجه هستند، برسانند. در اين ميان اختلاف نظرهايي ميان تشكلها و فعالان وجود دارد. با وجود اشتراك همه آنها در بحث ناچيز بودن بودجه و كم توجهي مسوولان نظام و كمكاري دولت و مجلس نسبت به بودجه آموزش و پرورش، در اينكه اعتراض خود را چگونه مطرح سازند نظرات متفاوتي دارند. برخي فعاليتهاي رسانهاي و نقد و بررسي بودجه را از زاويه كارشناسي بهترين شيوه ميدانند، عدهاي ديگر بر اين باورند كه بايد با مسوولان دولتي و نمايندگان مجلس تعامل برقرار و از اين طريق نقدها و پيشنهادهاي خود را مطرح و منتقل كرد و برخي ديگر كمپينهاي مجازي و جمع آوري امضا را راهكار اثر بخشي ميدانند و عدهاي هم كه از همه اين راهكارها نااميد هستند.
برخي هم ميگويند بايد در قالب تشكلهاي صنفي مطالبات را مورد بررسي كارشناسانه قرار داد و با بحث و تبادلنظر به راهكاري موثر دست يافت و سپس براي تحقق آن از روشهاي متناسب با شرايط استفاده كرد. در همين زمينه تعدادي از كنشگران صنفي و سياسي معلمي در گروه تلگرامي سازمان معلمان ايران به بحث و گفتوگو پرداختند كه ماحصل آن را در معرض نقد و نظر مخاطبان صفحه مدرسه اعتماد قرار ميدهيم.
كنشگري يعني خروج از انفعال كه حركتي مدني است
محمد داوري، عضو سازمان معلمان ايران در اين ميزگرد گفت: ابتدا در تعريف كنشگري بايد گفت به معناي عام منظور هر گونه فعاليتي كه فرد را از انفعال خارج كند و در معناي خاص يعني كنشهاي «زباني، قلمي و رفتاري» فرهنگيان در راستاي طرح و تبيين و پيگيري مسائل صنفي.
سيد محمد مرد، يكي ديگر از اعضاي سازمان معلمان و عضو شوراي مركزي نيز گفت: هر گونه دغدغه نسبت به جامعه يا حس مسووليت اجتماعي و فردي را ميتوان به عنوان مفهوم اصلي و انگيزه كنشگري تعريف كرد. اين مرز يك مرز شخصي است. افرادي كه حساسيت اجتماعي بالا دارند ممكن است بر اساس آگاهي باشد. اين افراد كنشگر اجتماعي و مدني ميشوند. ممكن است موضوع كنشگري يا به عبارتي شدت يك موضوع و اهميتش آنقدر بالا باشد كه اكثريت جامعه را به تحرك وادارد. در خصوص نيتها خيلي نميشود قضاوت كرد، هر فردي كه عمل اجتماعي انجام ميدهد را ميتوان كنشگر اجتماعي و مدني نام نهاد. نميتوان بر اساس نيتها و انگيزهها تقسيمبندي انجام شود اما اگر عمل فرد با گفتهاش تفاوت داشت ميتوان در مورد انگيزهاش از كنشگري قضاوت كرد.
عليرضاهاشمي سنجاني، دبيركل سازمان معلمان ايران با طرح پرسشي چنين ابراز نظر كرد: آيا كسي كه نه بر اساس احساس مسووليت اجتماعي كه بر اساس پاسخ به نداي درون و صرفا به خاطرلذت كنشگر ميشود يا كسي كه براي رسيدن به قدرت وثروت يا منزلت كنشگر ميشود از دايره كنشگري مدنظر ما خارج است؟
محمد داوري نيز در بخش ديگري پرسشهايي را اينگونه مطرح كرد كه: نگاهي گذرا به فعاليتهاي كنشگران صنفي نشان ميدهد عدهاي بر اين رويكرد پاي ميفشارند كه هر گونه كنشگري فرهنگيان بايد در قالب تشكلها صورت گيرد. حال پرسش اين است كه آيا اين انتظار با واقعيتهاي موجود سازگار است؟ برخي هم بر اين باورند كه حركت در قالب تشكلهاي صنفي، معلمان را در مسيرهاي پيچيده جريانهاي سياسي قرار ميدهد و بيشتر ابزاري خواهند شد براي اهداف سياسي جريانها لذا بهتر است معلمان فقط با پرچم معلمي كنشگري كنند؛ اين رويكرد به نظر شما چقدر مبتني بر واقعيت است و چرا؟
تنوع و تكثر درانگيزههاي كنشگري
هاشمي سنجاني در بخش ديگري از اين ميزگرد گفت: من سه ريشه در انگيزه كنشگري ميبينم يكي لذت دروني، ديگري كسب قدرت و ثروت و سومي ضرورت شرايط، اينكه معلمان چراكنشگري به سبك ما را انتخاب نكردهاند محتاج كار تحقيقي است چون كنشگري علاوه بر ريشههاي لازم به كود، آب، نور خورشيد و عوامل تقويتكننده هم محتاج است آنان كه كنشگري حتي از نوع بيخطرش را برنميگزينند يك طرف داستانند و آنها كه انتخاب ميكنند و چرايي عدم موفقيتشان يك مساله مهمتر است يك كنشگري موثر بايد سه مرحله را طي كند. نخست تعريف مطلوب، دوم تعريف وضع موجود و سوم طراحي مسير؛ مراحل وابزار لازم براي رسيدن از وضع موجود به مطلوب را هم بايد مد نظر داشته باشد.
مرد هم گفت: در خصوص تشكلها و به شكل مشخصتر تشكلپذيري معلمان بايد به ريشههاي فرهنگي و اجتماعي هم توجه كرد ما در تشكلها و گروههاي بيخطر و تخصصي هم مشكلات عديدهاي داريم در گروههاي درسي حتي در سطح كشور مثلا انجمن رياضي چقدر در كار گروهي و رسيدن به اهداف موفق عمل كردهاند؟!
مهين اربابي يكي ديگر از اعضاي اين تشكل معلمي هم اينگونه ابراز نظر كرد: كنشگرى در سيستم ما تعريف نشده و جايگاه ندارد.
كنشگري نتيجه گرا و كنشگري فرآيند محور
داوري هم در يك بخش ديگر گفت: كنشگري از منظري ميتواند به كنشگري نتيجه گرا و كنشگري فرآيند محورتقسيم شود كه وقتي افراد كنشگري را به عنوان يك پديده مدني مورد توجه قرار ندهند و بهدنبال نتايج زود بازده ومنفعت فردي و گروهي آني باشند نميتوانند كمكي به مدنيت كه لازمه تداوم و تعميق كنشگري است، كنند.
خسروي مهر يكي از معلمان فعال در اين ميز گرد مجازي هم ابراز كرد كه: خود كلمه كنشگري از نظر ساختاري بيانكننده پيام و كلام دوستان نيست در جامعه ما هيچ حزب و جناح و تشكلي نتوانسته يك ساختار درستي چه از نظر شكلي و چه از نظر محتوايي پيدا كنند. به نظر من بايد زمينهها و عوامل آن را بررسي كرد حال اگر بخواهيم درمورد آموزش و پرورش هم بحث كنيم، ميبينيم كه تشكلهاي مختلفي وجود دارند با توجه به سابقه زماني شان، باز نتوانستند چه در راهبرد يك جريان فكري موفق باشند و چه در ساختار شكلي يك تشكل تاثيرگذار، متاسفانه تشكلها مترصد اين فرصت هستند كه مهرهچيني كنند حتي در پرورش مهرهها هم هيچ برنامهاي ندارند.
علي رضايي، فرهنگي فعال صنفي از خراسان شمالي هم در اين ميز گرد گفت: وقتي جسمي در حالت سكون است دليلش اين است كه يا به جسم نيرويي وارد نميشود يا برآيند نيروها صفر است. در جا زدن فعالان صنفي و نتيجه خوب نگرفتن هم دليلش مانند دليل همين قانون است كه احتمالا نيروهاي فعال صنفي آنقدرنيستند.
ضعف تجربي و فرهنگي در عرصه كنشگري مدني
هاشمي در بخشي با اشاره به نظرات ساير اعضاي حاضر در ميزگرد گفت: شايد يكي از عوامل عدم استقبال از فعاليتهاي جمعي در قالب تشكلها همين عدم موفقيت اين فعاليتها در طول تاريخمان است و شايد هم عدم باور به قول وقرار يا پذيرش قانونمندي است درجامعه ما ضعف شديد دارد.
محبوبه صبور، معلم شاغل در تهران هم اينگونه ابراز نظر كرد: هر تفكر، تشكل، گروه يا حزبي نياز به يك خروجي مطلوب دارد كه براي افراد و جامعه نتيجه دلخواه را در بر داشته باشد نميتوان وارد كنشي شد و از عواقب مثبت و منفي آن خود را مبرا دانست . حتي تحليل يك مساله و انجمن علمي نيز ميتواند نتايج مهم و تاثير برانگيزي در بر داشته باشد. آنچه مهم است تا وقتيكه خروجي مطلوب براي فرهنگيان مشاهده نشود اين تشكلها فراگير نميشوند و نقش رسانهها را هم در اين زمينه فراموش نكنيم. در ضمن ميتوان با برنامهريزي درست از انحراف اهداف معلمان به سمت مسائل سياسي جلوگيري كرد و تا حد زيادي مبتني بر واقعيت است.
تضادهاي كنشگري معلمان
داوري در بخش ديگري چنين ابراز نظر كرد: در كنشگري فرهنگيان يك واقعيتهاي متضاد و قابل تاملي وجود دارد. از سويي ميبينيم در ايام انتخابات و تبليغات انتخاباتي به ويژه در شهرستانها فرهنگيان بيشتر از ساير اصناف فعال هستند. از طرفي وقتي دعوت به عضويت در تشكلها ميشوند خيلي استقبال نميكنند. در مدارس و زنگهاي تفريح اكثر معلمان معترض هستند ولي وقتي گفته ميشود به تشكلها بپيونديد و مطالبات خود را پيگيري كنيد استقبال نميكنند يا در برخي فراخوانهاي اعتراضي شركت ميكنند ولي به فراخوان يك تشكل براي مجمع عمومي پاسخ نميدهند، حال به نظر شما جامعه معلمان داراي چه ويژگيهايي است كه اينگونه عمل ميكند؟
گودرزي در پاسخ به اين پرسش داوري گفت: شايد مورد چهارم هم اين است كه باور نداريم كه اجراي شايدهاي سه گانه فوق، نياز به صدايي رسا، به نام رسانههاي آزاد دارد همه اين شايدها در ما هنوز به باور و نياز تبديل نشده است. اربابي هم در همين زمينه گفت: اين فقط مشكل جامعه معلمى نيست .
كساني كه فعاليت فردي دارند نيز كنشگر هستند
ابوالفضل رحيمي شاد يكي از فرهنگيان فعال رسانهاي در اين ميزگرد گفت: اگرچه كنشگري صنفي در صورت گروهي و جمعي نبودن قطعا نتيجه بخش نخواهد بود اما برحسب شرايط و ويژگيهاي فردي اين نوع كنشها ميتواند توسط افرادي كه به هر دليل در تشكيلات قرار نميگيرند نيز صورت گيرد و چه بسا منتقداني آگاه كه قيد و بندهاي ضروري تشكيلاتي ميتواند مانع نقادي آزاد آنها شود و چنين افرادي نيز قطعا در زمره كنشگران صنفي قرار ميگيرند اگرچه هويت تشكيلاتي ندارند.
خسروي مهر هم در بخش ديگري از نظارت خود گفت: عدم موفقيت در طول تاريخ ريشه در روانشناختي كه در طول تاريخ نهادينه شده است، دارد و تا حد زيادي به نوع مديريت تشكل بر ميگردد.