كودكان امريكايي «همه» به مدرسه ميروند
غزل لطفي
مترجم
در سالهاي بعد از انقلاب امريكا مدارس دولتي تحت حمايت دولت در اين كشور شروع به كار كردند و در سالهاي بين 1750تا1870 مدارس وابسته به كليسا نيز تاسيس شدند كه هدف اصلي اين مدارس تدريس خواندن، نوشتن و حساب بود و پس از آن مدارسي توسط هوراس مان تاسيس شد كه به جز اين دروس، تاريخ و جغرافيا را نيز آموزش ميداد. در سال 1823 نخستين مدرسه عادي توسط كشيش ساموئل تاسيس شد و در سال 1870هر ايالت امريكا داراي مدارس رايگان ابتدايي بود كه در مركز ايالت شروع به كار كرده بودند. در سال 1876 در قانون اساسي امريكا مصوبهاي به تصويب رسيد كه استفاده از پول ماليات عمومي را براي مدارس وابسته به كليساي محلي مجاز ميشمرد. در سال 1892 نظام آموزشي 12 سال متشكل از 8 سال ابتدايي و 4 سال دبيرستان شروع به كار كرد. در سال 1910، 72 درصد از كودكان در سيستم آموزشي مشغول به تحصيل بودند و در سال 1930، 100درصد كودكاني كه به سن تحصيل رسيده بودند (حتي كودكان معلول يا بيمار كه نياز به مراقبتهاي پزشكي داشتند) تحت پوشش آموزش قرار داشتند.
در سال 1946 قانون غذاي ملي در مدرسه تصويب شد كه طي اين قانون دانشآموزان از وعدههاي غذايي رايگان در مدرسه برخوردار بودند و به دانشآموزان كمدرآمد يارانه تعلق ميگرفت.
در سال 1954 دادگاه عالي براون به لغو قانون تبعيض نژادي در مدارس پرداخت و به همه كودكان از جمله كودكان سياهپوست اجازه حضور در مدارس را داد و در ابتدا با مقاومت بعضي افراد روبهرو شد كه كودكان خود را به مدارس خصوصي مذهبي ميفرستادند تا در برابر لغو قانون تبعيض نژادي مقاومت كنند.
در سال 1965 قانون ملي آموزش به تصويب رسيد و استانداردهاي اين قانون به صورت يك طرح آزمايشي شروع به كار كرد و در سال 1972 تغييرات و اصلاحاتي در طرح آموزشي امريكا اعمال شد. همچنين در سال 1975 رسيدگي به كودكان معلول نيز در دستور كار نظام آموزشي ايالت متحده امريكا قرار گرفت.
در سال 2002 قانوني به تصويب رسيد كه هيچ كودكي براي تحصيل نبايد كنار گذاشته شود كه در سال 2015 نيز باراك اوباما جهت تاييد اين قانون آن را به امضا رساند.
آموزش عالي در امريكا
در ايالت متحده امريكا وزارت آموزش وجود دارد ولي وزارتخانهاي براي كنترل دانشگاهها و آموزش عالي وجود ندارد و دانشگاهها زيرنظر دولتهاي محلي ايالات اداره ميشوند و بودجه خود را از محل مالياتهاي ايالتي تامين ميكنند در نتيجه شهرونداني كه مالياتهاي خود را به موقع پرداخت كرده باشند از امكانات آموزشي ارزانتري در ايالت خود برخوردار هستند.
در ايالات متحده هر دانشآموزي كه دوره دبيرستان را با موفقيت به پايان برساند براي تحصيلات تكميلي دو انتخاب دارد: كالج و دانشگاه كه اين دو موسسه كاملا با يكديگر تفاوت دارند.
1. كالج: كالج عموما موسسهاي است كه رشتههايي در حد كارشناسي ارايه ميدهد همچنين كالجهايي هم هستند كه رشتههايي در حد كارداني ارايه ميدهند البته اين كالجها كمكم در حال تغيير و پيشرفت هستند و رشتههاي ارايه شده خود را از كارداني به كارشناسي ارتقا دادهاند.
ولي به طور كلي رشتههاي ارايه شده توسط كالجها در سطح كارشناسي متوقف ميشوند تعدادي كالج هم در سالهاي اخير تاسيس شدهاند كه در واقع بخشي از يك دانشگاه هستند درست مانند دانشكدههاي ايراني و دانشجويان ميتوانند براي ادامه تحصيل از كارشناسي به مدارج بالاتر از امكانات همان دانشگاه استفاده كنند.
2. دانشگاه: دانشگاهاي امريكا موسسات عالي تحصيلي هستند كه رشتههاي تحصيلي و تحقيقاتي مختلفي را ارايه ميدهند. در دانشگاههاي امريكا امكانات تحقيقاتي وسيعي براي دانشجويان فراهم است. ايالاتمتحده با داشتن 5800 دانشگاه و موسسه عالي تحصيلاتي، امكان تحصيلات در سطوح مختلف علمي را براي تمامي افراد واجد شرايط فراهم كرده است. در سال 2012 ايالات متحده امريكا در ميان كشورهاي دنيا از نظر تعداد تحصيلكنندگان آموزش عالي نسبت به جمعيت، مقام چهارم را كسب كرد. ايالت متحده از جمله كشورهايي است كه سيستم دانشگاهي پيشرفتهاي
دارند.
امريكا داراي رتبه نخست در چاپ مقالات علمي است و با داشتن 160برنده جايزه نوبل بيشترين نوبليست را در دانشگاههاي خود دارد. سيستم دانشگاههاي تحقيقاتي امريكا توسط بسياري از كشورها الگوبرداري شده است كه اين موضوع نشاندهنده سطح علمي بالاي آموزش در ايالات متحده امريكا است.
منابع Wikipedia/U. s. Education