حسين مرعشي:
دولت تندروها
ديگر تكرار نميشود
خبرهاي رد صلاحيت روحاني براي منصرف كردن او از كانديداتوري بود
حسين مرعشي معتقد است روحاني بايد دو نكته مهم را در دور دوم رياستجمهورياش رعايت كند، او همچنين برخي اصلاحات در سيستم مديريتي كشور را مورد توجه قرار ميدهد و ميگويد كه كشور نياز به برداشتن گامهاي بلندي در اقتصاد دارد كه بايد براي آن در مديريت كشور اصلاحاتي شود. مرعشي عملكرد روحاني در اقتصاد را خوب ارزيابي ميكند اما اذعان ميكند كه اين عملكرد براي مردم به خوبي باز نشده است. او شانس بازگشت جريان تندرو را كم ميداند اما تاكيد دارد كه شوراي نگهبان اجازه ندهد كه عرصه انتخابات به عرصه بازي بچهها تبديل شود. چكيده اظهارات مرعشي در گفتوگو با جماران به اين شرح است:
درست است كه عملكرد روحاني نميتواند كارهاي انجام شده را به خوبي نشان دهد اما همين كه به جاي تورمهاي خيلي بالا، تورم هشتدرصدي را تجربه ميكنيم به نظر عملكرد قابل قبولي باشد.
دولت دو كار مهم كرده است. يكي توافق بينالمللي بود كه توليد و صادرات نفت ايران به خاطر آن افزايش يافت و ما از 2 و نيم ميليون بشكه توليد نفت به 4 ميليون بشكه رسيديم و صادرات هم از 1 ميليون به 2 و نيم ميليون بشكه رسيد. بخش مهمي از رشد اقتصاد ايران هم ناشي از اين رشد صادرات بود كه كار كوچكي نبود. گام دوم پس گرفتن بازار نفت ايران بود. اين در حالي بود كه بازار با مازاد عرضه مواجه بود.
اقتصاد ايران الان آماده يك جهش است. اين وضع كلي ما است و البته همانطور كه گفتم نيازهاي ما خيلي زياد است.
توصيه ما به روحاني اين است كه ايشان با اين تجربهاي كه كسب كرده است بايد چند كار مهم را انجام دهد. نخستين و مهمترين آن اين است كه روحاني بايد حتما حمايت رهبري از دولت را بيش از پيش داشته باشد. چون در مذاكرات هستهاي موفق شد اين كار را بكند اما در بخشهاي ديگر اين موفقيت كمتر بود.
بدون پشتيباني رهبر معظم انقلاب كارهاي مهم در اقتصاد ايران نميتواند انجام شود. اين بايد يكي از سياستهاي راهبردي دولت روحاني باشد. كشمكش و ناهماهنگي براي اقتصاد سم مهلك است. بزرگان ما بايد متحد و باهم باشند تا اقتصاد ايران بتواند تصميمات بزرگ بگيرد.
آقاي روحاني بايد در همه رشتههاي مديريت و مديريت و اجتماعي و فرهنگي بايد بهترينهاي ايران را بهكار بگيرد. بدون استفاده از اين ظرفيتها و بهترينهاي ايران با به صحنه بياورد بدن استفاده از منابع تجربه آموخته كشور نميشود به جنگ مشكلات رفت. با آدمهاي مياني و متوسط و با جسارت پايين نميشود به سراغ مشكلات رفت.
پرونده آقاي بابك زنجاني را ببينيد دو ميليارد و 700 ميليون دلار از پول مملكت در حسابهاي زنجاني رفته و معلوم نيست اين پول كجاست... حل اين مشكل خيلي پيچيده نيست اين آقا هماكنون در زندان در دسترس است و يك جاي كار اشكال دارد كه نتوانستهايم اين پول را پس بگيريم. من نميخواهم كسي را متهم كنم اما يك جاي كار مشكل دارد. شما ببينيد فساد از موضوعات مهم اقتصاد ايران شده است. هيچ جامعهاي وقتي فساد در آن هست رشد در آن اتفاق نميافتد.
منطقا نبايد رييسجمهور مستقر را رد صلاحيت كنند چون بالاخره ايشان رييسجمهور است و رييسجمهور بوده و تصميماتي گرفته و مذاكراتي با كشورهاي مختلف داشته است و اسنادي را امضا كرده است و همه تصميمات قبلياش با ردصلاحيت احتمالي سست ميشود، چون بعد از انتخابات ايشان 4 ماه رييسجمهور است و اين تصميم پرهزينهاي است.
برداشت من اين است كه اين بحثها علامتهاي نه چندان دقيق براي منصرف كردن روحاني از كانديداتوري بود و البته برخي اشخاص تلاش شخصي كردند كه اين اتفاق بيفتد. اما اين تصميمي نيست كه شوراي نگهبان هم بتواند به تنهايي بگيرد و با توجه به شناختي كه از مسائل سياسي ايران دارم، فكر نميكنم نظام چنين هزينه سنگيني را تحمل كند كه برخي به خاطر مخالفتشان با روحاني اين هزينه را به نظام تحميل كنند. اين كار خيلي سادهاي نيست.
به قدرت رسيدن جريان احمدينژاد تبي بود كه كشور بايد ميكرد بالاخره ما يك حكومت به تندروها بدهكار بوديم كه آن را داديم و ديگر تكرار نميشود.
اميدوارم از گذشته درس گرفته شود و ميدان بازي بزرگان، به ميدان بازيهاي بچهگانه تبديل نشود.