ديگر آبي در بساطمان نيست
3- مجموع اين اتفاقات، به قول گزارش مركز پژوهشهاي مجلس، مسوولان كشور را به سمت راهكارهاي سختافزاري برده است. فقط به اين نكته توجه كنيد كه تعداد سدهاي كشور در ابتداي پيروزي انقلاب، 19 مورد بوده و در بهمن 1392 گفته شده كه اين ميزان به 358 رسيده و در حال حاضر 647 سد در سراسر كشور در حال بهرهبرداري است و اين در حالي است كه نزديك به همين رقم نيز، سد در دست مطالعه يا عمليات اجرايي در كشور وجود دارد. همين وضعيت باعث شده كه در حوضه آبخوان درياچه اروميه، 72 سد وجود داشته باشد كه اين موضوع تاثير مستقيمي روي خشك شدن آب اين درياچه در سالهاي اخير داشته است.
4- از سوي ديگر مسوولان در سالهاي اخير به سمت انتقال آب از نقاط مختلف كشور به نقاط كم آبتر افتادند كه خود اين موضوع باعث بحران در سرچشمهها شده است. در سال 1394، 5 مورد از اين دست، در سرشاخههاي به خصوص در حوضههاي آبي زاگرس يعني به طور مثال از سرشاخههاي دز يا از كوهرنگ اجرايي شده و در چهارچوب آن نزديك به يك ميليارد و دويست ميليون متر مكعب آب در كشور جابهجا ميشود و اين در حالي است كه گفته شده بايد تا افق سال اين پروژهها به 20 مورد و حجم آب منتقل شده به 4 ميليارد متر مكعب برسد. اين در حالي است كه مثلا مثلا پروژه انتقال آب زايندهرود باعث محروميت نسبي دو استان چهارمحال و بختياري و نيز اصفهان از آب اين رودخانه شده و حيات رودي كه از مركز شهر اصفهان عبور ميكرد و يكي از جاذبههاي اين شهر بود را منقطع كرده است. اين موضوع همچنين پيامدهاي امنيتي داشته كه در چهارچوب اعتراضات كشاورزان شرق استان اصفهان قابل مشاهده است.
5- با اين حال اقدامات نرمافزاري در اين زمينه بسيار غيرمفيد بوده است. به طور مثال، قانوني كه در سال 1389 در مجلس شوراي اسلامي با عنوان تعيين تكليف چاههاي فاقد پروانه بهرهبرداري تصويب شد قانوني بود كه به عقيده بسياري از كارشناسان، تخلفات پيشين در حوزه برداشت از منابع آب زيرزميني را مجاز دانست و تعداد چاههاي آب زيرزميني را ظرف 3 سال، از 60 هزار مورد به 80 هزار مورد رساند. از سوي ديگر كشور در حال حاضر به طور جدي پروژه ديپلماسي آب را پيگيري نميكند كه در صورت ادامه وضعيت بايد تنش بر سر آب با همسايگان را بپذيرد. در حال حاضر تنش با افغانستان بر سر هامون مهمترين مثال براي اين موضوع است و از آن طرف نبايد وضعيت ما با تركيه را ناديده گرفت. تركيهاي كه با پروژه GAP خود علاوه بر تغيير اقليم در عراق، باعث خشك شدن تالاب هورالعظيم شده كه منبع اصلي ريزگردهايي است كه به چشم مردم استان خوزستان ميرود.
در چنين وضعيتي است كه به طور قطع ميتوان از بحران آب در كشور سخن گفت. مهاجرت به دليل بحران آب در كشور آغاز شده است و اين زنگ خطري است براي همه، از شهروند گرفته تا مسوول كه فكري به حال اين وضعيت كنند. منابع ما محدود هستند و متاسفانه به سمت محدوديت شيب دارند و مصارف هم بالاست و بيشتر هم ميشود. در اين ميان مديريت منابع آب چه در سطح داخلي و چه در سطح خارجي مناسب نيست. در چنين وضعيت بغرنجي به نظر بايد هر چه در دستور كارمان است را زمين بگذاريم و به آب فكر كنيم.
در تهيه اين گزارش از اين منابع استفاده شده است:
1- گزارش شماره 14846 مركز پژوهشهاي مجلس/ 2- گزارش اصلاح الگوي مصرف مركز آمار؛ جلد 2 / 3- مقاله انتقال آب بين حوضهاي، چالش بالادست پر آبترين رودخانه ايران نوشته تورج فتحي