خشنودي تركيه
از سند سياسي حماس
محمدعلي دستمالي
انتشار سند سياسي جديد حماس، از بسياري جهات مورد توجه تحليلگران قرار گرفته است. شايد يكي از ابعاد مهم اين موضوع، تحليل دقيق روابط جديد حماس با تركيه و قطر باشد. ميدانيم كه در چند سال اخير، جنبش حماس، بيش از آن اندازهاي كه از سوريه و ايران دور شده، به قطر و تركيه نزديك شده است. خالد مشعل بارها در كنگرههاي حزب عدالت و توسعه در آنكارا و قونيه، حضور پيدا كرده و دوحه را به قرارگاه سياسي خود بدل كرده است. اين موضوع، موجب برخي گلايهها شده و بسياري از تحليلگران داخلي ما را به سوي تحليلهاي مبتني بر ضرورت بيمحلي كردن به اين چهره سياسي فلسطيني سوق داده است. برخيها فكر ميكنند كه خالد مشعل اساسا در حماس كارهاي نيست و جنبش حماس چندتكه است و بايد با آن تكهاي كه به ايران نزديكتر است، رابطه برقرار كرد و عدهاي نيز فكر ميكنند بايد كل حماس را به خاطر پشت كردن به سوريه و ايران، تنبيه كرد. فارغ از اينكه اين ديدگاهها تا چه اندازه مبتني بر واقعيات صحنه و منافع و مصالح سياسي ومنطقهاي ايران است، بايد به اين مساله توجه كرد كه اگر قرار باشد در هر پروندهاي از تمام رفقا و متفقين، انتظار تبعيت و پيروي نعل به نعل و كامل داشته باشيم، چنين چيزي، نهايتا منجر به فراهم آوردن زمينه براي پيشرفت رقبا خواهد شد. سوال اينجاست، در معادلات جديد، تركيه چه رويكردي نسبت به سند جديد حماس دارد و اين جنبش فلسطيني، در مسير جديد خود، تا چه اندازه به سياستهاي منطقهاي و فرامنطقهاي تركيه نزديك خواهد بود؟ طي روزهاي اخير، رجب طيب اردوغان و بنعلي يلدرم، رييسجمهور و نخستوزير تركيه و همچنين مولود چاوش اوغلو، وزير امورخارجه اين كشور و همچنين ابراهيم كالن، سخنگوي بيشفعال اردوغان، در اين مورد اظهارنظر رسمي نكردهاند و تنها موضعگيري رسمي، مربوط به سخنگوي دولت است. نوعمان كورتولموش، معاون نخستوزير و سخنگوي دولت تركيه كه خود به عنوان يكي از شاگردان قديمي اربكان، در مورد مسائل مرتبط با فلسطين و اخوانالمسلمين، صاحب نظر است در اين مورد گفت: «تنها راهحل ممكن، اين است كه دو دولت اسراييلي و فلسطيني ايجاد شود. البته دولت فلسطين، قطعا بايد آزاد و حاكم باشد. اين نظر ما است و البته سند حماس را به طور كامل مطالعه و بررسي نكردهايم و بعدا نظر مبسوط و مفصل ارايه خواهيم داد.» اوفوك اولوتاش، مسوول سياست خارجي «بنياد مطالعات سياسي، اجتماعي و اقتصادي» (SETA) بر اين باور است كه حماس نزد مردم غزه، به مراتب از گروه فتح، محبوبتر است و پس از انتشار اين سند با استفاده از روابط خارجي خود تلاش خواهد كرد به يك بازيگر بينالمللي جدي تبديل شود و به همين خاطر اسراييل تلاش خواهد كرد تا مشروعيت حماس را زير سوال ببرد.» عاكف امره از تحليلگران روزنامه ينيشفق نزديك به آكپارتي مينويسد: «آشكار است كه حماس به خاطر مشكلات اقتصادي و محاصره تحميل شده بر غزه، ناچار است روابط خود را با مصر، بهبود ببخشد. اما رژيم كودتاگر سيسي، روابط خاصي با اسراييل دارد و چنين چيزي همواره تهديد عليه حماس خواهد بود.» دكتر بورا بيرقدار از تحليلگران حوزه فلسطين ميگويد: «ترديدي نيست كه حماس صرفا به خاطر امكان فعاليت بدون مانع در مصر، در سند سياسي جديد خود؛ نامي از اخوانالمسلمين به ميان نياورده است.» تا اينجاي كار، ميتوان به وضوح درك كرد كه تركيه نهتنها از تصميمات جديد حماس ناخشنود نيست، بلكه قاعدتا، براي رسيدن به چنين ايستگاهي، مرتبا به خالد مشعل و ديگر چهرههاي فلسطيني، مشورت داده است. آنچه از آن، در برخي رسانههاي ما با تعبير و عنوان فشار تركيه و قطر بر حماس، ياد ميشود، چيزي نيست جز هماهنگي منطقهاي براي رسيدن به تصميمات جديدي كه در آن، تركيه و قطر، نقش مهمي دارند و اردوغان اميدوار است تا در پرتو اين تصميمات، جايگاه بهتري در ميان كشورهاي عربي پيداكند. از ياد نبريم كه رايزني تركيه در اين پرونده حساس، براي آنكارا، اعتبار و كارت ديپلماتيك به دنبال ميآورد و باعث ميشود كه اروپا و امريكا به اين باور برسند كه تركيه در حل پروندههاي پيچيده خاورميانه، يك متفق قابل و توانمند است. اگرچه به درست يا غلط، خيليها اصرار ميكنند كه اردوغان را به عنوان يك رهبر اسلامي اخوانالمسلميني جا بيندازند اما واقعيت امر اين است كه اردوغان، در كسوت يك سياستمدار عملگرا؛ درست در همان شرايطي كه در تمام سخنرانيهايش از محمد مرسي و ميدان ربيعه ياد ميكند، هرجا لازم ببيند، به حماس توصيه ميكند به گونهاي پيش برود كه به خاطر حمايت از جريان اخوان، با دستاندازهاي بزرگ، روبهرو نشود. اگر به خاطر داشته باشيم پيش از آنكه دور جديد عاديسازي روابط تركيه و اسراييل آغاز شود، اردوغان حتي قبل از نهاييشدن مذاكره با طرف اسراييلي، لازم ديد در گفتوگوهاي جداگانهاي با محمود عباس و خالد مشعل، آنان را اقناع كند كه پايان دادن به تنش بين تركيه و اسراييل، به نفع جريانات فلسطيني نيز هست و در گام نخست، وعده داده شده كه تركيه بخش مهمي از مشكلات انرژي و زيرساختهاي تاسيساتي و شهري غزه را حل كند. ذكر اين نكته هم ضرورت دارد كه انتشار سند جديد حماس پيش از ديدار محمود عباس با دونالد ترامپ و همچنين پيش از سفر قريبالوقوع اردوغان به امريكا، مجموعا فضايي پديد ميآورد كه در آن، امكان تنفس و نشو و نما براي اين جنبش فلسطيني، بيش از پيش فراهم شود و در اين ميان، تركيه نيز در معادلات سياسي خاورميانه و در حوزههاي رقابتي مهمي همچون سوريه، عراق و فلسطين، از كارتهايي بهره ميگيرد كه در آن، بيشترين ميزان سرمايهگذاري و تضمين پيروزي، روي اصل عملگرايي و مصلحتانديشي است، به عبارتي ديگر، اردوغان تلاش ميكند در سفر به امريكا و در ديدار با ترامپ، قدرت نفوذ سياسي و ديپلماسي كشورش را در قدوقوارهاي به نمايش بگذارد كه توان مديريت و اثرگذاري بر بخشي از پروندههاي مهم را دارد. حال بايد ديد در ماههاي پيش رو، تيم اردوغان، براي بهرهگرفتن از پتانسيلهاي اين موضوع، چه تاكتيكهايي براي ارتقاي روابط با اسراييل و كسب حمايت حماس برميگزينند.