• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3800 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۱۷ ارديبهشت

امروز تولد عليرضا داوودنژاد است

فيلمساز قدرناديده

احمد طالبي‌نژاد نويسنده و منتقد سينما

عليرضا داوودنژاد در سينماي ايران يك پديده است. پديده‌اي كه متاسفانه كمتر درباره ويژگي‌هاي او صحبت شده است. داوود‌نژاد در واقع از اوان جواني به عنوان فيلنامه‌نويس با همراهي جريان فيلمفارسي وارد سينماي ايران شد.
 او با فيلمنامه نوشتن براي ايرج قادري وارد عرصه سينما شد. اما عليرضا داوودنژاد در همان دوران كه براي جريان فيلمفارسي، فيلمنامه مي‌نوشت به مرور راهش را از آنها جدا كرد و خودش دست به كار شد و رو به فيلمسازي آورد. او وقتي فيلم «نازنين» را در سال ۱۳۵۴ ساخت به همه اهالي هنر و سينما نشان داد كه مي‌خواهد هويت مستقلي داشته باشد.
همچنين حالا كه از فيلم «نازنين» اسم بردم بايد بگويم كه به نظرم اين فيلم يكي از بهترين فيلم‌هاي اجتماعي است كه درباره نسل جوان است و در ايران‌ ساخته شده است.
اما فيلم «نازنين» اثر قدرناديده‌اي در سينماي ايران است و هنوز كه هنوز است درخشان‌ترين تصوير را از نسل جوان سرگردان آن دوران به تصوير كشيده است. البته داوودنژاد فيلم ديگري هم به اسم «قدغن» داشت كه آن را در سال ۱۳۵۷ساخت اما متاسفانه در هر دو نظام سياسي توقيف شد و هيچ‌وقت به اكران عمومي درنيامد. همچنين داوودنژاد بعد از انقلاب سال 1357 با فضاي حاكم بر سينماي ايران همراهي كرد و با نوشتن و ساختن فيلم «خانه عنكبوت» كه محصول سال 1362 است، تجربه‌اي جديد براي خود رقم زد.
مهم‌ترين مطلب درباره عليرضا داوودنژاد از اين قرار است كه او به طور دايم در خودش و شيوه‌هاي فيلمسازي‌اش تجديدنظر و سعي كرده است كه خودش را به روز نگه دارد. به بيان ديگر او در هيچ دوره‌اي منجمد نشده است. سال 1370 وقتي فيلم «نياز» را ساخت همه را متعجب كرد. اين فيلم در نوع خودش فيلمي خوب و ديدني بود. فيلمي درخشان كه در جشنواره‌ها هم مطرح شد و مورد توجه قرار گرفت. داوودنژاد در طول سال‌هاي فعاليت خود دايم رو به جلو حركت مي‌كند و مي‌بينم توجه‌اش به جوانان زياد شده است. جواناني كه در اين فضاي شتاب‌زده اجتماعي با سرگرداني‌هاي متفاوتي روبه‌رو مي‌شوند و دايم رنگ عوض مي‌كنند و هر روز ما، در جامعه خود طيف جديدي از جوان‌ها را مي‌بينيم. به بيان ديگر اگر تفاوت من و امثال من با پدرهاي‌مان يك نسل بوده است امروز تفاوت بچه‌هاي‌مان با ما به اندازه پنج يا 10 نسل است. نكته در اين است كه عليرضا داوودنژاد اين تحول را به خوبي ديده و در فيلم‌هايش هم به خوبي آن را مطرح كرده است.
عليرضا داوودنژاد دو دسته فيلم دارد. يك دسته فيلم‌هاي استاندارد مانند «مرهم- 1389» و فيلم آخر او «فراري- 1394» و دسته دوم هم فيلم‌هاي تجربه‌گرايانه داوودنژاد هستند كه از «مصايب شيرين - 1377» شروع مي‌شود و مي‌رسد به درخشان‌ترين و اوج كار او كه «كلاس هنرپيشگي- 1391» است. كه اين فيلم به‌شدت مهم و درخشان متاسفانه مورد توجه تماشاگران قرار نگرفت و در اكران شكست خورد.
 «كلاس هنرپيشگي» به قدري زنده است كه فكر مي‌كنيد، داوود‌نژاد در جايي از صحنه يك دوربين مخفي كرده، خانواده‌اش را در ويلاي شمال جمع كرده و از مسائل خانوادگي خودش فيلم ساخته است در حالي كه آن فيلم داستان دارد. اين فيلم آنچنان مستندنمايي‌اش درست است كه وقتي آن را تماشا مي‌كنيد از ديدنش حيرت مي‌كنيد. فكر مي‌كنم اين فيلم درسي براي بازيگران است كه چگونه بازي كنند كه اصلا كسي متوجه نشود در حال بازي هستند و همين‌طور هم براي كارگردان‌هاي جوان هم يك كلاس درس است كه چگونه مي‌شود يك فضاي شبه‌مستند در فيلم داستاني به وجود آورد و تماشاگر را به شك انداخت كه اين فيلم مستند است يا خير.
مساله در اين است كه داوودنژاد دايم دست به تجربه مي‌زند. چه كسي حاضر است با موبايل يك فيلم بسازد؟ اين كار را عليرضا داوودنژاد در فيلم «روغن مار» كه آن را در سال 1394 ساخت انجام داده است. مساله ديگري كه درباره داوود‌نژاد مطرح مي‌شود، اين است كه او از نظر تجربه‌گرايي هم فوق‌العاده درخشان عمل كرده است. وقتي كه «روغن‌مار» را تماشا مي‌كنيد، اصلا فكر نمي‌كنيد كه در حال تماشاي فيلم هستيد، بلكه احساس مي‌كنيد شاهد يك بگومگوي خانوادگي هستيد كه در عين حال اجتماعي و زنده است. يا فيلم «مرهم» كه فيلم استانداردتري نسبت به ديگر فيلم‌هاي داوودنژاد است.
به هر حال از زمان فعاليت عليرضا ‌داوودنژاد در عرصه سينما تا به امروز سال‌ها مي‌گذرد. فردي كه نقش مهمي در تحولات سينمايي كشورمان داشته است اما متاسفانه از فيلمسازان قدرناديده‌ است. او خيلي اهل جاروجنجال نيست، نسل جوان هم خيلي با او، فيلم‌هايش و تاثيرش در سينما آشنا نيست. البته صحبت‌هاي من درباره داوودنژاد به معناي مطلق‌گرايي نيست.
 او چند فيلم ناموفق هم دارد كه از آن جمله مي‌توان به «ملاقات با طوطي- 1382» اشاره كرد. البته در فيلم‌هاي دهه 80 داوودنژاد فيلم «هوو – 1384» خيلي فيلم جالبي است و روح زمانه ما در آن فيلم مطرح شده كه چگونه سرمايه، پول و ماديات براي خانواده‌ها تبديل به هوو شده است. اميدوارم فرصتي پيش آيد كه خودم درباره‌اش كتابي بنويسم. چرا كه ظرفيت تبديل شدن به كتاب را دارد. اميدوارم عليرضا داوودنژاد سال‌هاي سال زنده باشد.
تولدش مبارك

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون