بازي خطرناك عربستان با ساكنان روستاي عواميه
رياض از شيعيان انتقام ميگيرد
يسرا بخاخ | روستاي عواميه در منطقه قطيف در استان شرقي عربستان اين روزها به ميدان جنگ نيروهاي امنيتي عربستان تبديل شده است، قطيف كه اكثريت ساكنان آن را شيعيان تشكيل ميدهند در رسانههاي عربستان به منطقهاي كه كنترل امنيتي آن از دست خارج شده تعبير ميشود و رسانههاي سعودي پا را فراتر گذاشته ادعا ميكنند شيعيان عواميه نهتنها امنيت اين منطقه را بر هم زده بلكه براي مقابله با نيروهاي امنيتي آرپيجي هم در اختيار دارند كه با استفاده از آن در برابر پليس عربستان، خسارهايي را وارد كردهاند. عربستان دو هفته پيش اعلام كرد كه عملياتي براي ويراني منطقه المسوره كه 300 سال قدمت دارد را با ادعاي بازسازي مجدد آن آغاز كرده است، رياض مدعي شده بود كه قديمي بودن اين منطقه براي ساكنان آن خطري ايجاد كرده و تروريستها از اين منطقه براي اجراي عمليات عليه دولت عربستان، قاچاق مواد مخدر و... استفاده ميكنند به همين دليل است كه لودرهاي دولت با پوشش نظامي شديد وارد اين منطقه شده است زيرا انتظار درگيري نظامي در مسوره وجود داشته است. اما گزارشهايي كه از اين منطقه منتشر ميشود حاكي از انتقام رياض از شيعيان عربستان به ويژه مخالفان حكومت اين كشور است. عربستان از همه ابزارهاي خود براي سركوب شيعيان اين منطقه استفاده كرده و تصاوير كشتهها و زخميهاي يورش آلسعود و حجم ويراني كه در اين منطقه ايجاد شده نشان ميدهد نيروي هوايي عربستان هم در اين حمله چند عمليات اجرا كرده است. پايگاه خبري الرأياليوم مينويسد كه روايت دولت چندان صادقانه به نظر نميرسد و محلههاي روستاي عواميه بدون استثنا گرفتار سركوب شديد نيروهاي امنيتي شدهاند كه از هر وسيلهاي براي حمله به غيرنظاميان ابايي ندارد. آمار دقيقي از شمار كشته و زخميهاي اين عمليات هم منتشر نشده است و رسانههاي عربي ترجيح دادهاند به جاي گزارش واقعي اين حمله همهجانبه به مردم عواميه ضمن بايكوت خبري اين حادثه به انتقال روايت دولت عربستان اكتفا كنند. ميتوان از اين عمليات آن هم در آستانه سفر دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا كه آشكارا براي اجماع عربي- سني عليه ايران به رياض سفر ميكند نتيجه گرفت كه سعوديها ميخواهند با ايجاد درگيري نظامي در منطقه شيعهنشين اين كشور اين مساله را القا كنند كه رياض گرفتار تروريسمي شده كه ايران مروج آن است و ادعا ميكند كه ايران شيعيان اين منطقه را تسليح كرده تا از عمليات نوسازي در يك منطقه مسكوني عملياتي «تروريستي» براي مقابله با دولت ايجاد كند و به تبع آن ادعا كند كه اين ايران است كه امنيت و ثبات عربستان را هدف قرار داده تا قبله مسلمانان جهان را تسخير كند به همين دليل رياض وظيفه خود براي حفظ امنيت كشور را انجام ميدهد. عواميه شيعهنشين همواره نقطهضعف حكومت آلسعود در عربستان بوده است و حمله امنيتي به اين منطقه با اين هدف صورت گرفته تا كنترل آن از دست عربستان خارج نشود اما گزارشهايي كه در شبكههاي اجتماعي منتشر شده حاكي از آن است كه ادامه اين عمليات به سود عربستان نيست. با وجود اتهامهاي عربستان عليه ايران و تهديد آشكار محمد بن سلمان وزير دفاع عربستان كه تهران را تهديد كرده بود كه نبرد را به خاك ايران ميكشاند، ايران به تشديد تنش با عربستان روي نخواهد آورد زيرا در سطح سياست خارجه در حال حاضر بر موضوعات مهمتري مانند پرونده سوريه و عراق تمركز كرده است و به دنبال ايجاد تنش در سطح بينالملل نيست بنابر اين اتهامات رياض عليه ايران مبني بر مسلح كردن شيعيان و ايجاد درگيري نظامي در خاك عربستان از سوي ايران توجيهپذير نيست. راياليوم نوشته كه با توجه به اينكه قرار است نشست ترامپ با اعراب تحت عنوان «نشست قاطعيت» در عربستان برگزار شود و رياض از فرط خوشحالي از برگزاري اين نشست براي مقابله با آنچه اقدامات تروريستي ايران خوانده ميشود كم مانده شيريني هم پخش كند، اين مساله مطرح ميشود كه آستانه تحمل ايران در برابر اتهامات مكرر رياض چقدر است. به نظر ميرسد غايت اهداف رياض از اين حمله بار ديگر مظلومنمايي و استفاده از سفر ترامپ به منطقه براي جدي نشان دادن خطر ايران عليه عربستان است، اگر رياض همانگونه كه ادعا ميكند براي قدمت بالاي ساختمانهاي منطقه مسوره در قطيف و حفظ جان شهروندان دست به اين عمليات زده چرا در طول 80 سال عمر دولت آلسعود چنين تدبيري اجرا نكرده بود چرا همزمان با سفر ترامپ به منطقه و در راستاي اهداف ايرانهراسي خود دست به اين عمليات زده است؟ سعوديها همواره با متهم كردن ايران به اقدام عليه امنيت ملي اين كشور خود را در جايگاه قرباني نشان داده و با اين ادعا كه قرباني اقدامات ايران است دشمني خود را با تهران توجيه ميكند. اما در اين ميان به نظر ميرسد جرياني در حال سوءاستفاده از عربستان است و اين كشور را به ورطه گرفتار شدن در فتنهاي قوميتي و مذهبي كه جهان اسلام تنها بازنده آن خواهد بود ميكشاند حتي اگر عربستان فكر كند كه با توان مالياش توان شنا كردن در باتلاق را دارد. اما شوراي روابط خارجه در گزارشي درباره آينده عربستان نوشته كه تخمين زدن آنچه قرار است بر سر عربستان بيايد به ويژه بعد از اعتراضات شيعيان اين كشور در سال 2011 به يكي از موضوعات مورد توجه كارشناسان مسائل خاورميانه تبديل شده است. بر اساس اين گزارش با وجود اينكه به نظر ميرسد در عربستان با وجود مشكلات اقتصادي و جنگ فرسايشي يمن ثبات حاكم است اما در نهايت مساله سقوط رژيم حاكم در اين كشور فقط به زمان بستگي دارد يعني در نهايت يا اين كشور بيمار ميشود و هرگز نميميرد يا اينكه تظاهر ميكند ثبات و آرامش در كشور حكمفرماست. بر اساس اين گزارش آلسعود در نهايت ممكن است با تشديد اعتراضات داخلي يا با افزايش اختلافات در بدنه خاندان پادشاهي از هم بپاشد، گرچه سازمان همكاري و توسعه اقتصادي عربستان را كشوري داراي ثبات نسبي از لحاظ سياسي ارزيابي كرده است اما دولتهاي زيادي وجود داشتند كه با وجود ثبات ظاهري از هم گسستند. به عنوان مثال پيش از بهار عربي كشورهايي مانند مصر، تونس، ليبي و سوريه كشورهاي بيثباتي خوانده نميشدند با اين وجود در پي وقوع بهار عربي اين كشورها گرفتار جنگها و درگيريهاي خشونتآميزي شد. بر اساس اين گزارش حكومتهاي استبدادي ممكن است در سه حالت از ميان برداشته شوند، عصيان مدني، كودتا يا تهديد خارجي، گزينه سوم در خصوص عربستان صادق نيست به نظر ميرسد مساله كودتا هم در ميان نباشد و آخرين تلاش براي كودتا در اين كشور به 50 سال قبل باز ميگردد با اين وجود رياض با خطر درگيري در داخل خاندان آلسعود براي تصاحب قدرت مواجه است. افزايش مسووليتهاي محمد بن سلمان شاهزاده 31 ساله عربستان كه در جواني مسووليتهاي بزرگ نظامي و اقتصادي كشور را در دست گرفته احتمال ايجاد تقابل و نارضايتي در خاندان حاكم را افزايش داده است. اين در حالي است كه گمانهها درباره احتمال ارتقاي درجه او و تبديل شدن به شاه آينده عربستان به ايجاد شكافهاي بيشتر در داخل بدنه حكومت منجر ميشود و حتي ممكن است افرادي در داخل دربار به مقاومت با انتخاب محمد بن سلمان به عنوان پادشاه اين كشور دست بزنند. افزايش چالشهاي اقتصادي به ويژه پروژه شاهزاده جوان براي اجراي اقتصاد رياضتي در عربستان حجم خشمعمومي از رژيم آلسعود را افزايش ميدهد. شايد دليل قاطعي مبني بر وجود اشارهها و احتمالاتي در خصوص فروپاشي رژيمآلسعود طي دو سال آتي وجود نداشته باشد اما اجراي پروژه اصلاحات اقتصادي محمد بن سلمان اگر با شكست روبهرو شود و حجم نارضايتي در كشور نسبت به خاندان آلسعود افزايش پيدا كند، ميتوان پيشبيني كرد كه عربستان نميتواند در برابر آن ايستادگي كند.