انتقال قدرت بيننسلي
علي شكوهي
دكتر روحاني در ديدار با جوانان، نكاتي را مطرح كرد كه جملگي مهم و قابل تاملند اما در اين مختصر بر آنم تا درباره يكي از محورهاي اظهارات ايشان نكاتي را مطرح كنم.
دكتر روحاني در جمع جوانان گفت: همه مسوولان امروز كشور دهههاي پاياني زندگي شان را ميگذرانند و دهههاي آينده در اختيار شما جوانان است لذا بايد زمينه پيشرفت نسل جوان را فراهم كنيم.
رييسجمهوري با بيان اينكه تكيه بر گذشته نميتواند ما را در دنياي رقابتها پيش براند، گفت: تفكر آموزشي گذشته، تفكر بر مبناي صنعت گذشته، تفكر بر مبناي سياستها و انديشههاي گذشته نميتواند در دنياي رقابتي امروز ما را در منطقه و جهان پيشتاز قرار دهد.
رييسجمهور افزود: بايد افكار نسل جوانمان را بپذيريم و به رسميت بشناسيم و بر مبناي تفكر نسل جوان كه آينده متعلق به آنهاست، آينده كشور را طراحي و برنامهريزي كنيم.
روحاني اظهار داشت: تصميم ما بر اين است در دولت دوازدهم در بخش مشاورتها، دستياريها و در وزارتخانههاي مختلف از نسل جوان استفاده كنيم. اين موضوع را در دولت تصويب كرديم كه 2 هزار نفر از جوانان نخبه را در وزارتخانهها و دستگاههاي مختلف جذب كنيم.
چند نكته در اين اظهارات قابل ذكر است:
1- شكاف بيننسلي يكي از دغدغههاي جدي در جوامع مشابه ايران است. نسل جديد تنها تفاوت سني با نسل قبلي ندارد بلكه از جهات مختلف، متفاوت است. بخشي از آنان دستگاه ارزشي پدران خود را نميپذيرند و الگوها و قهرمانان متفاوتي دارند. آنان در انتخاب سبك زندگي با روشي متفاوت دست به گزينش ميزنند و زيست شخصي و اجتماعي ديگري را مطلوب ميدانند. اين تفاوتها بخش طبيعي و جاري در همه جوامع است يعني هميشه بايد انتظار داشت كه بين نسل جديد با پدران و مادران آنان اختلاف دستگاه فكري و ارزشي ايجاد شود.
2- در كشور ما شكاف بيننسلي يك نشانه ديگر هم دارد و آن تفاوت نگرشي است كه نسبت به دين و انقلاب و ارزشهاي دفاع مقدس در نسل جديد ايجاد شده است. مدعي نيستيم كه تمامي يك نسل از گذشته خودش ميبرد و قضاوتي متفاوت در قياس به نسل قبل دارد ولي نميتوان انكار كرد كه بخش بزرگي از نسل جديد جامعه ما درباره دين همان نظري را ندارد كه نسل ما داشتند. آنان همان رابطه عاطفي و عميق نسبت به اصل انقلاب را ندارند كه نسل ما داشت. در قبال ارزشهاي دفاع مقدس هم چهبسا نظرات متفاوتي ايجاد شده باشد و همان حس همراهي نسل قبل در اين نسل ديده نشود. در واقع علاوه بر شكاف طبيعي ميان نسلها، در ايران كنوني بايد از پديده ديگري هم سخن گفت يعني از ناكامي نسل قديم در انتقال دستگاه فكري خود به نسل جديد و ايجاد نوعي انقطاع فرهنگي كه نمونههاي آن را در حوزههاي مختلف ميتوان نشان داد.
3- در كنار اين ابعاد نسبتا طبيعي در شكافي كه ميان دو نسل يا چند نسل جامعه ما ممكن است ايجاد شده باشد، يك بعد ديگري هم بايد مورد توجه باشد و آن انتقال قدرت بيننسلي است كه در هر جامعه انقلابي به يك مساله جدي تبديل ميشود. در غالب كشورهاي انقلابي، سرنوشت كشور و مردم به وضعيت نسل اول انقلاب گره ميخورد يعني يكي از دغدغههاي مهم اين است كه آيا نسل بعدي به اندازه نسل قبلي به انقلاب و تداوم حيات آن پايبند است؟ آيا ميتوان با اطمينان به پايبندي نسل جديد به انقلاب، قدرت را به آنان سپرد و اميد داشت كه آنان مسير انقلاب را تغيير ندهند؟ آيا اساسا اين نسل توانايي لازم براي اداره كشور را دارد و ميتواند براي رشد و توسعه و اداره كشور قابليت از خودش نشان بدهد؟
4- نسل قديم تجربه عيني و عملي فراواني را فراهم كرده است و شكست و پيروزي زيادي را در كارنامه خود دارد. در عين حال دلبستگي زياد به آن تجارب ميتواند نقطه منفي به حساب بيايد زيرا نوعي مقاومت در مقابل هر تغيير ضروري و مفيد را هم موجب ميشود. گذشتگان دستاوردهاي خود در حيطههاي مختلف را ارزان به دست نياوردند و به همين دليل هم آن را آسان از دست نميدهند و در نتيجه در مقابل هرگونه تغييري مقاومت ميكنند. نسل جديد برخلاف نسل قبل است و اساسا هيچ علقه عاطفي نسبت به داشتههاي نسل قبل ندارد و به آساني از ضرورت تغيير سخن ميگويد و اين چيزي است كه خيلي مورد قبول نسل قبل نيست. يافتن راهكاري كه تجربه نسل قبل و دستاوردهاي مهم گذشتگان را با نوگرايي و تحولخواهي نسل جديد پيوند بزند، بسيار مهم است.
5- دكتر روحاني تاكيد كرده است كه با ماندن در گذشته و با تكيه بر انديشهها و راهكارهاي متعلق به گذشته نميتوان در دنياي رقابتي جديد موفق بود. اين سخن قطعا به معناي نفي داشتههاي قبلي نيست ولي مقدس تلقي كردن فهم خودمان از دين و سياست و اجتماع قطعا در تقابل با نيازهاي نو شونده دايمي قرار ميگيرد و گرهگشا نيست. در عين حال بايد به نسل جديد و جوان جامعه هم آموخت كه هر آنچه نو است لزوما بهترين نيست و در نزد گذشتگان هم تجارب و انديشه و تفكرات و مباني قابل دفاع فراوان هست كه بايد به سراغ آنها رفت. بايد هر دو نسل گذشته و جديد جامعه باور كنند كه در كنار هم تكميل خواهند شد و نواقص خود را از ميان برخواهند داشت.
6- از جمله وعدههاي دكتر روحاني اين است كه حدود 2000 نفر از نخبگان جوان را در قالب مشاور يا دستيار در درون وزارتخانهها به كار خواهد گرفت. اين كار شايد بهترين روشي باشد كه انتقال قدرت بيننسلي را در جامعه انقلابي ما ممكن و ميسر ميكند. درست يا نادرست ما از احزاب سياسي قوي برخوردار نيستيم كه در آن كادرهاي جوان حزبي در كنار افراد باتجربه بياموزند. نظام حكومتي بايد اين نقيصه را با همين راهكارها جبران كند.