• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3830 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۴ خرداد

قلندران طريقت

جواد طوسي

اين «سيدعلي آقاي ميرفتاح» ما مدتي است كه يك هفته‌نامه خوب و سر و شكل دار به اسم «كرگدن» در مي‌آورد كه واقعا خواندني است.
متعجبم كه چرا تا حالا ذكر خيري از اين نشريه در مطبوعات و رسانه‌ها نشده و به شكل غريب و مرموزي سعي شده درباره‌اش سكوت اختيار شود. اميدوارم اين سوءتفاهم‌ پيش نيايد كه چون در بعضي شماره‌هاي آن اباطيلي از بنده چاپ مي‌شود، دارم بازارگرمي مي‌كنم. اتفاقا هر دو طرف قضيه دلخوري‌هاي خودمان را از هم داريم. علي آقا و ياران و همكارانش به لحاظ بدقولي نگارنده و دقيقه نود رساندن مطلب دست‌نويس و حقير سراپا تقصير نيز به نوعي ديگر... اما با اين همه به دل نمي‌‌گيرم و روحيه قلندري را بر  غرور و منيت و طاقچه بالا گذاشتن و ژورناليست بازي متفرعنانه ترجيح مي‌دهيم.
«كرگدن» همان طور كه بر پيشاني‌اش نوشته شده، بيشتر به فرهنگ و هنر و اجتماع مي‌پردازد و كمي هم به سياست... در پرداختن به اينگونه مباحث و مسائل روز جامعه، نگاهي منصفانه و به دور از جناح‌بندي‌ها و  جهت‌گيري‌هاي متداول دارد. نگاه و سليقه‌ و سمت و سوي سيدعلي ميرفتاح به عنوان سردبير و جانشين مديرمسوول به تدريج و به طور خودجوش و بي‌آنكه به برخوردهاي تند و  تيز سلبي و تحميلي و رفتار مستبدانه تبديل شود در كليت مجله جا افتاده و نويسندگان و همكارانش قلق كار دست‌شان آمده كه چگونه بايد چارچوب‌ها و اولويت‌ها را در نظر بگيرند و تا كي جلو بروند و جسارت به خرج دهند و كجا ترمز را بكشند، با اين پيش فرضيه و نشانه‌ها مي‌توان گفت كه «كرگدن» سعي مي‌كند در مسير تعادل و توازن حركت كند نه اهل فيل هوا كردن و جار و جنجال و تندروي الكي است و نه مي‌خواهد محتاط و دست به عصا و اخته باشد. در قاموس روشنفكرانه «كرگدن» سنت، مذهب، عرفان، ريشه‌ها و مفاخر ادبي، فرهنگي/ هنري و قهرمانان و قربانيان و شوربختان سياست در كنار جامعه پارادوكسيكال اين زمانه با همه بازيگران و سياهي‌لشگرها در سياست‌بازان و نسل‌هاي جورواجورش، موضوعيت دارد. به تعبير واضح‌تر كرگدني‌ها مي‌خواهند بدون آنكه از هول حليم توي ديگ بيفتند، نسبت به واژگان و مباحث توي بورسي مثل روشنفكري، عقلانيت، اخلاق، لذت، روزمّرگي، جواني و فرهنگ و... تعريفي واقع‌بينانه و منطقي و نگاهي زمانه‌شناسانه (نه انتزاعي) داشته باشند. «كرگدن» مي‌گويد مي‌توان با حفظ ريشه‌ها و هويت اصيل بومي و اقليمي و اينجايي و شناخت بهتر و عميق‌تر بزرگان ادب و فرهنگ و عبرت از تاريخ بي‌نقاب و سراسر حادثه، با مدرنيته نيز به درستي و هوشمندانه روبه‌رو شد و در برابرش گارد نگرفت و به دركي نوين، از روزگار معاصر و وضعيت ناهمگونش رسيد. شايد بتوان گفت كرگدن آداب زندگي و تحمل‌ناپذيري و به هرز نرفتن در اين زمانه غريب را از سر صدق و دوستي پيشنهاد مي‌دهد و در دريچه‌اي كه حلقه رندان «كرگدن» به روي خوانندگان خود مي‌گشايند مي‌توان از سعدي و حافظ و مولانا و شمس تبريزي به ايرج ميرزا و نيما و اخوان و شاملو و نمونه‌هاي متاخر شعر سپيد رسيد. مي‌توان ديكتاتورهاي عجين شده با تاريخ را بهتر و متفاوت‌تر و انعطاف‌پذيرتر شناخت، مي‌توان در كنار جلال‌آل‌احمد و صادق هدايت و قاسم هاشمي‌نژاد و بهرام صادقي با داستايفسكي و رومن گاري و آگاتا كريستي و ريموند كارور و... محشور شد. همانقدر كه تاكوفسكي و برگمان و فلسفه در «كرگدن» زمينه بحث دارد،  وسترن و فيلم نوآر و فانتزي و تارانتينو و هيچكاك و سينماي عامه‌پسند نيز جايگاه مستقل و ابعاد اجتماعي و تاريخي خودشان را دارند.
در «كرگدن»، تكثرگرايي به شكلي منضبط (نه متظاهرانه و عنان گسيخته) بار معنايي پيدا مي‌كند و به يك فهم عميق و روشن‌بينانه مبدل مي‌شود. پرچمدار «كرگدن» و ياران جوان و خوش‌ذوقش فضايي امن و مناسب براي حضور و همدلي نسل‌هاي مختلف فراهم كرده‌اند تا نفسي تازه بر گستره فرهنگ و هنر و تاريخ و... دميده شود. دم‌شان گرم. اما اين نكته را هم براي خالي نبودن عريضه يادآور شويم كه كاتبين «كرگدن» فرهنگ‌سازاني هستند كه نبايد بي‌اجر و مزد باشند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون