كودتاي امريكايي 28 مرداد
و اسناد تازه
علي شكوهي
در چند روز گذشته (25خرداد) وزارت امور خارجه آمریکا مجموعه کاملي از اسناد مربوط به روابط ایران و آمریکا در دهه ۱۹۵۰ و رویدادهای مربوط به کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت دکتر محمد مصدق را منتشر کرد. گفته ميشود بسیاری از اسناد و اطلاعات مهم مربوط به این رویدادها قبلا و به تدریج توسط برخی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا منتشر شده بود که مهمترین آنها اسنادی بود که در سال ۲۰۱۳ توسط سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) از طبقهبندی محرمانه خارج و در دسترس عموم قرار گرفت. ظاهرا اين مجموعه اسناد جدید در قالب یک کتاب بيش از هزارصفحهاي منتشر شده و در آن جزييات بيشتري از حوادث مرتبط با كودتاي آمريكا و انگليس عليه دكتر مصدق آمده است. گفته شده جلد جدیدی که روز 25 خرداد منتشر شد در واقع مکمل مجموعه اسنادی است که در سال 1989 منتشر شده بودند. در اين باره چند نكته را بايد مورد توجه قرار داد:
اول- اسناد و مداركي كه از سوي كشورهايي مانند آمريكا و انگليس مطابق برنامه و قانون خودشان منتشر ميشود، يكي از مهمترين منابعي هستند كه براي گذشته نزديك به خودمان بايد مورد بررسي و دقتنظر قرار دهيم و از دل آن اسناد، رويكردهاي استعماري و سازوكارهاي سلطهگري و ابزارهاي مداخله بيگانگان را شناسايي كنيم. طبعا بازخواني حوادث تاريخ معاصر از منظر اين اسناد، اقدام مهمي است كه قطعا بايد صورت بگيرد و چه بسا برخي قضاوتهاي ما را درباره افراد و شخصيتها و ماهيت رخدادهاي مهم تاريخ ايران دستخوش تغيير كند يا به آنها عمق بيشتري ببخشد.
دوم- در عين حال بايد خود اين اسناد را در پيوند با ديگر اسناد و مدارك منتشره و منابع داخلي خودمان مورد ارزيابي قرار دهيم و تصور نكنيم كه هر چه در اين اسناد هست، عين حقيقت است و به تمامي محتواي آنها ميشود اعتماد كرد. طبعا در درون نظام سياسي و دستگاه ديپلماسي آمريكا نيز مانند همه كشورها، اختلافات تحليلي و سياسي وجود داشته و دارد و چه بسا در اسناد رسمي آنان هم اطلاعات غلط و غيرواقعي وجود داشته باشد. حتي ممكن است برخي از اين اسناد با هدف ايجاد اختلاف ميان سياستمداران و محققان ما توليد و در كنار بقيه اسناد آن زمان منتشر شده باشد. اعتبارسنجي اين اسناد كار محققان عميقي است كه همه منابع آن زمان را ديدهاند و قدرت مقايسه و سنجش دارند و ميتوانند نسبت به محتواي كلي و جزيي اين اسناد نظر كارشناسانه بدهند. بنابراين با ترجمه كردن دلبخواه و گزينشي يك سند يا چند صفحه از اين كتاب و اسناد تازه منتشرشده، نميتوان مدعي شد كه به تاريخ وفادار بوده و مستند سخن گفتهايم.
سوم- در اولين واكنش ايجاد شده در اين باره ميتوان شاهد بود كه برخي از افراد با ديدن احتمالا يك عكس و سند مدعي شدهاند كه مرحوم آيتالله كاشاني در كودتا نقش داشت و بنابراين بايد نام خيابانها و اماكني كه در تهران و شهرستانها به نام ايشان هست، تغيير كند. در جريان مقابل هم طبعا كساني هستند كه اساسا مصدق را مهره انگليس ميخوانند و او را همسو با سياستهاي بيگانگان معرفي ميكنند و چه بسا از دل اسناد تازه منتشر شده از سوي آمريكا هم بتوانند برگههايي را در تاييد نظر خود بيابند. دوگانه «مصدق – كاشاني» از جمله مباحثي است كه انتظار ميرود در اين روزها دوباره احيا شود و شد. هرگونه قضاوت شتابزده در اين باره خلاف رويه پژوهشگري است بلكه بايد با جامعانديشي و بررسي همه اسناد و تطبيق آن با واقعيتها به قضاوت نشست و آنگاه بدون ملاحظه نظرات خود را مطرح كرد.
چهارم- نكته جالب اين است كه فرزندان مرحوم كاشاني و جريان فكري مظفر بقايي بر اين باورند كه اساسا كودتايي عليه مصدق رخ نداده است بلكه برنامه خود مصدق بود كه در 28مرداد 32 با آن روش از قدرت كنار برود. اكنون نيز دكتر محمود كاشاني همين سخن را در قبال اسناد آمريكاييها مطرح كرده و مدعي است در اين اسناد، مدركي وجود ندارد كه مويد كودتا عليه مصدق باشد. اين درحالي است كه تاكنون تعداد زيادي كتاب و پژوهش در اين زمينه منتشر شده و خود آمريكاييان هم بارها از كودتا سخن گفتهاند و در مقطعي از اين بابت از ايران عذرخواهي هم كردهاند.
پنجم- به جا است هر چه زودتر مركز و نهادي مسووليت ترجمه اين كتاب و اسناد آن را تقبل كند و ترجمه دقيق آن را در اختيار محققان داخلي قرار دهد.
پينوشت: اين يادداشت روز گذشته در صفحه اول روزنامه منتشر شد. اما پس از رسيدن خبر حمله موشكي ايران عليه داعش در چاپ دوم حذف شد و حالا دوباره در صفحه آخر منتشر ميشود.