تالابهاي خشكيده و هواي آلوده
بستر هورالعظيم محلي شد براي انباشت رسوبات آلي كه ناشي از گياهان و جانوراني بود كه به مرور زمان تلف شده بودند و بقاياي آنها در آب ريخته شده بود، اما تا زماني كه آب در اين محل قرار داشت اين رسوبات هيچ مشكلي ايجاد نميكردند. ولي كم كم كه تالاب با مشكل كمبود آب مواجه شد با كوچكترين باد، رسوبات ايجاد شده در بستر تالاب از روي زمين جدا و در هوا معلق ميشوند كه همين مساله عاملي در ايجاد ريزگرد براي شهر اهواز است. عامل ديگر براي ايجاد ريزگرد در شهر اهواز وجود كارخانجات صنعتي در اين شهر است. به علت تحريمهاي اقتصادي كارخانهها نميتوانند از فيلتر استفاده كنند و ريزگردهاي اسيدي را به هوا ميسپارند و همين امر باعث آسيب رسيدن به سلامتي مردم ميشود. چند وقت پيش هم كه در اهواز باران آمد اينباران تبديل به باراني اسيدي شد و افراد زيادي را در شهر اهواز راهي بيمارستان كرد. چرا كه به علت وجود اين ريزگردهاي اسيدي و معدني در سطح شهر و مخلوط شدن آن با باران، اين نعمت الهي براي شهروندان تبديل به دردسر شد و مردم اهواز احساس خفگي و تنگي نفس كردند. بايد تاكيد كنم كه آلودگي هواي شهر اهواز بسيار به آلودگي شهر اراك شباهت دارد. متاسفانه بايد بگويم كه شهرهاي اهواز، اراك و تهران تبديل به زنداني شيشهاي شدهاند كه داخلش پر از غبار است و شهروندان در اين شرايط نه تنها سلامت جسمي، بلكه ديگر آرامش روحي و رواني نيز ندارند. بايد آگاه بود كه هر هكتار جنگل ميتواند هفت هزار تن غبار را جذب خود كند و اين مهمزماني براي آلودگي هواي شهر اهواز موثر واقع ميشود كه مسوولان به اين امر توجه كنند. ما ميتوانيم براي مقابله با آلودگي شهر اهواز از گياهان مقاوم در برابر خشكي اطراف اين شهر استفاده كنيم و از طرفي اگر از خشك شدن تالاب شادگان نيز جلوگيري شود، قطعا در آيندهاي نزديك اهواز نجات پيدا خواهد كرد. يكي ديگر از عواملي كه به كاهش آلودگي هوا كمك ميكند، بحث تحريمهاست كه اميدوارم با پيشرفت مذاكرات اتمي هر چه زودتر سايه تحريمها از بالاي سر كشور برداشته شود تا كارخانهها مجهز به فيلتر شوند.