كجايي خورشيد خندان؟
علي مولوي
روزنامهنگار و نويسنده حوزه كودك و نوجوان
اگر در اين سالها گذرمان به خيابان جمهوري و سينما سعدي افتاده باشد، «خورشيد خندان»ي را ديدهايم كه سالهاست خبري از او نيست. اين خورشيد خندان را كه «رضا كيانيان» طراحي كرده بود، در گذشته نشانهاي براي سينماهاي مخصوص فيلمهاي كودكان و نوجوانان بود. آن روزها كودكان و نوجوانان ايران اگر بهخاطر كمبودها، خيلي چيزها نداشتند، اما سينما داشتند و سينماگران هم در سالهاي پاياني جنگ و پس از آن به سينماي كودك و نوجوان بيشتر اهميت ميدادند و ميخواستند روحيه اين مخاطبان را عوض كنند. تا آنجا كه يادم است يكبار «كامبوزيا پرتوي» كارگردان فيلم «گلنار» از آن سالها ميگفت «در گلنار تلاش كردم فيلمي رنگارنگ و موزيكال براي بچههاي جنگ بسازم؛ بچههايي كه كودكي خود را در جنگ ايران و عراق گذراندند و جنگ روي زندگي و نگاه اين بچهها تاثير زيادي گذاشته بود.» اما حالا ديگر خبري از آن خورشيد خندان و آن هياهوهاي دلپذير نيست و در سالهاي اخير نهادهاي مختلف، بيشتر در تلاشند تا كودكان و نوجوانان به كتاب و كتابخواني علاقهمند شوند و آمار كتابخواني در نسل آينده بالاتر برود.
به همين دليل كمتر مسوول و نهادي در دو دهه اخير به فكر ترويج سينما رفتن در بين كودكان و نوجوانان بوده؛ در شرايطي كه در بسياري از كشورها، اهميت اين موضوع هم به همان اندازه، هم براي كودكان و نوجوانان و هم براي صنعت سينما مورد توجه است. بگذريم كه بخشي جدي از صنعت سينماي جهان به توليد فيلمها و انيميشنهاي مخصوص اين گروه سني اختصاص دارد و آنها خوب بلدند هرچيزي را به انيميشن تبديل كنند، خوب بلدند كتابهاي اين حوزه را به پرده سينماها بياورند و البته خوب بلدند با ابرقهرمانها گيشهها را تسخير كنند. در بسياري از كشورها از جمله آلمان، ايتاليا، لهستان و فرانسه، كه جشنوارههاي سينمايي فيلمهاي كودك و نوجوان دارند، نمايش فيلمهاي مناسب و جذاب براي نوجوانها اهميت بسيار زيادي دارد و در سينماها و شبكههاي تلويزيوني، بستههاي مخصوصي براي اين مخاطبان در نظر گرفته ميشود. بهعبارتي آنها معتقدند همانطور كه در ورزش، نياز است از سنين پايه، كودكان و نوجوانان به رشتههاي مختلف ورزشي علاقهمند شوند تا در آينده در مسابقههاي جهاني و المپيك براي كشورشان افتخار كسب كنند، در سينما هم اين نياز احساس ميشود. درواقع سينماگران فردا كه قرار است صنعت سينما را بچرخانند و در جشنوارههاي جهاني بدرخشند، كودكان و نوجواناني هستند كه امروز به سينما ميروند و از تماشاي فيلمهاي جذاب و هيجانانگيزي كه برايشان ساخته ميشود، لذت ميبرند. همانطور كه بسياري از فيلمسازان امروز ايران، بهخاطر تماشاي فيلمهاي كودك و نوجوان ايراني مثل «خانه دوست كجاست؟»، «گلنار»، «گربه آوازهخوان»، «پاتال و آرزوهاي كوچك»، «مدرسه موشها» يا فيلمهاي خارجي «ونسان و من»، «نسخه سحرآميز»، «داستان بيپايان» و... در سينماهاي مخصوص كودكان و نوجوانان به سينما علاقهمند شدند. حالا خيلي از آنها وقتي كه از جلوي سينما سعدي رد ميشوند و ميبينند هنوز نشان خورشيد خندان اين سينما سر جايش است، دلگير ميشوند كه كودكان و نوجوانان امروز جز در خانههايشان و در مقابل تلويزيون و كامپيوترشان نميتوانند فيلمهاي مناسب خودشان را تماشا كنند. واقعيت اين است كه سينماي كودك و نوجوان ما به اكران نياز دارد. اكران هم به فيلم نياز دارد تا خوراكش تامين باشد و درد سينماي كودك و نوجـوان همينجاست؛ اكران. فيلمهاي بسياري كه بنياد سينمايي فارابي، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان و نهادهاي ديگر در اين سالها تهيه كردهاند، در آرشيو خاك ميخورند و هيچ كودك و نوجواني آنها را نميبيند. البته اين نكته نيز قابل تامل است كه صرف برقراري چرخه عرضه و تقاضا، ساخت و اكران، سينما رفتن و تماشاي فيلم، همه نيازهاي اين حوزه برطرف نميشود. در بسياري از شهرهاي بزرگ دنيا از جمله ميامي امريكا، سالنهاي سينماي مخصوص كودكان و نوجوانان ساخته ميشود، سالنهايي كه صندليهاي مناسب قد كودكان دارد و كودكان مجبور نيستند از پشت سر تعداد زيادي بزرگسال، پرده سينما را تماشا كنند. ضمن اينكه در بيرون از سالن سينما، فضاي بازي در كنار عروسكها و مجسمههايي از شخصيتهاي فيلم، مسابقه، وسايل نقاشي و تفريح كودكان هم فراهم است تا كودكان در كنار خانوادههايشان، يك روز كاملا خاطرهانگيز را تجربه كنند؛ تجربهاي كه از آن به عنوان «لذت سينما» ياد ميشود. همان لذتي كه باعث ميشود در اين كشورها، سينماي كودك و نوجوان اهميت بسيار زيادي داشته باشد و هميشه به توليد و نمايش فيلمهاي كودك و نوجوان اهميت بسيار زيادي داده ميشود.