• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3888 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲ شهريور

سخنراني پل استر در نمايشگاه كتاب ادينبورگ

شفافيت نثر كافكا هميشه با ما است

بهار سرلك

پل استر، نويسنده امريكايي يكي از مهمانان دعوت‌شده به نمايشگاه كتاب ادينبورگ در اسكاتلند بود. او در نشستي كه در اين نمايشگاه برگزار شد، سخنراني خود را با خواندن نخستين صفحات تازه‌ترين كتابش «4 3 2 1» كه يكي از نامزدهاي فهرست اوليه جايزه بوكر است، آغاز كرد. اين نويسنده امريكايي 70 ساله با نورا چسلر، ديگر نويسنده امريكايي به صحبت نشست و داستان‌هايي درباره حرفه نويسندگي‌اش گفت. آستر بزرگ‌شده خانه‌اي است كه در آن كتابي نبود و آستر 9 ساله براي حل اين مشكل به كتابخانه عمومي پناه مي‌برد و با كتاب‌هاي رابرت لويي استيونسن و ادگار آلن پو به خانه بازمي‌گردد. 
از همان نوجواني مي‌دانست زندگي نويسنده با كشمكش‌هايي همراه است. پدر دلنگرانش به او توصيه مي‌كرد در دانشگاه مشغول تدريس شود و با سرودن شعر تفريح كند. حتي استر در جلسه مصاحبه دكترا هم حاضر شد اما خوشبختانه استاد باهوشش متوجه تبحر او در نويسندگي شده بود و به او گفت اين رشته را رها كند. 
استر در اين نشست گفت چگونه كتاب‌ها با ايجاد يكدلي آن هم با دعوت خواننده به همخانه شدن با ديگري، خواننده را تحت تاثير قرار مي‌دهند. سابق بر اين، رمان‌ها ما را به همدردي با خدايان اسطوره‌اي و پادشاهان دعوت مي‌كردند اما حالا رمان‌ها فقط درباره مردم عادي مي‌گويند. اين شيوه داستان‌سرايي دموكراسي فعال يا مساوات‌خواهي است كه گويي استر روي صحنه و هم روي صفحه كتاب از آن برخوردار است. رمان‌هاي او از پيچيدگي‌هاي وجودي انسان و مبارزه براي فهميدن، بقا و درك معنا در زندگي حرف مي‌زنند. 
يكي از مهم‌ترين جنبه‌هاي ادبيات داستاني بزرگ را «صدا» مي‌دانند؛ نويسنده، خواننده را با لحني يكدست مستقيما مورد خطاب قرار مي‌دهد. لذتي كه خواننده از «شنيدن» اين صدا دريافت مي‌كند چيزي است كه باعث مي‌شود آنها بارها و بارها به نويسنده اين «صدا» بازگردند. چيرگي پل استر در داشتن چنين «صدايي» همان دليل تعيين‌كننده براي جذابيت نثر او است. او اين صدا را به محاوره امريكايي كه شبيه به صداي خودش است، مي‌نويسد و از اين نثر موزيكال، شخصيت‌هاي او پديدار مي‌شوند. گويي تلاشي براي خلق اين صدا نكرده است اما در حقيقت استر از چندين آرايه ادبي بهره برده است. 
از طرفي نثر شفاف استر تكان‌دهنده است. او مكالمه‌اي را با ادموند جابز  به خاطر مي‌آورد كه در آن اين شاعر بر اينكه ابداعات نحوي به اندازه شفافيت، دردسرساز نيستند، پافشاري مي‌كند. استر به كافكا، نويسنده‌اي كه او را به خاطر ادبيات شفافش مي‌شناسيم، اشاره مي‌كند و مي‌گويد «اين نويسنده هميشه با ما هست.» شكي نيست در آينده از استر با همين جمله ياد كنيم. 
شانس، مولفه ديگري است كه اغلب آن را محور رمان‌هاي استر مي‌دانند. در رمان «شهر شيشه‌اي» شخصيت اصلي داستان، دنيل كويين، را به جاي پل استر به اشتباه مي‌گيرند؛ اتفاقي كه كويين را در دنياي شك و گمان پيش مي‌برد. طي نشست ادينبورگ، چسلر به جاي شانس به همزماني اشاره مي‌كند اما استر هر دوي اين برچسب‌ها را رد مي‌كند. او به سادگي اين مولفه را اتفاق نامنتظره‌‌اي كه براي همه روي مي‌دهد، توصيف مي‌كند. او معتقد است كسي كه اين موضوع را در رمان‌هاي او متوجه نشده باشد، «كاركرد حقيقت» را درك نكرده است. سوالي كه ذهن استر را به خود مشغول كرده است اين است كه چرا خواننده‌اي كه رمان‌هاي زيادي خوانده، با پايان يافتن كتابي ايده‌هاي محدود خود از روايت را بر آنچه خوانده تعميم مي‌دهد. اين خواننده با اين باور كه اتفاقات شانسي موضوعي قابل توجه هستند، دركي از ادبيات دارند، بنابراين در رويكرد استر به آنها دچار سوءتفاهم مي‌شوند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون