• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3892 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۷ شهريور

هادي خانيكي در گفت‌وگوبا «اعتماد»:

نقش يزدي را در تاريخ معاصر تهران نمي‌توان ناديده گرفت

خاموش شدن چراغ عمر ابراهيم يزدي در دهه نهم زندگي‌اش به معناي پايان زندگي سياسي اين چهره برجسته است. اگرچه نام او در دفتر تاريخ انقلاب اسلامي بيشتر در مبارزات پيش از انقلاب اسلامي و اوايل انقلاب در دولت موقت مرحوم بازرگان به چشم مي‌خورد اما اثرگذاري او در همان دوران نيز آنقدر زياد بود كه بعضا استقرار و حاكميت نظام را مرهون اين چهره سياسي كند. در خصوص كارنامه سياسي ابراهيم يزدي با هادي خانيكي، فعال سياسي اصلاح‌طلب گفت‌وگو كرديم كه در زير آمده است:

 

مهم‌ترين نقاط عطف و نقاط ضعف زندگي و كارنامه سياسي ابراهيم يزدي از نظر شما چه بود؟

دكتر ابراهيم يزدي بي‌شك يكي از شخصيت‌هاي سياسي مسلماني است كه حضورش را در تاريخ معاصر نمي‌توان ناديد گرفت. به هر حال او از يك سو كسي بود كه در مبارزات ملي حضور داشت و ارتباط فكري و سياسي نزديكي داشت با مرحوم مهندس بازرگان، نهضت آزادي و شخصيت‌هايي كه در دهه 30 و 40 و 50 تاثيرگذار بودند. از سوي ديگر نقش او در تاسيس و شكل‌گيري انجمن اسلامي دانشجويان در امريكا و كانادا كه بسياري از چهره‌هاي مبارز و فعال در انقلاب در بين آنها بودند، بسيار مهم بود. مهم‌تر از همه ارتباط نزديكي بود كه با مرحوم امام خميني داشت و تا اين حد مورد وثوق او بود كه حتي نمايندگي ايشان را در دريافت وجوهات شرعي در امريكا به عهده داشت. خاطرم هست زماني كه مرحوم دكتر شريعتي از دنيا رفت و امام پاسخ تلگراف‌هايي كه براي تسليت دكتر شريعتي بود براي آقاي يزدي مي‌فرستاد. همين‌طور در مبارزات سياسي منطقه، ارتباطاتي با امام موسي صدر و شهيد چمران و مبارزات ملي در مصر داشت. او با چند نفر از مبارزين ايراني كه براي آموزش‌هاي نظامي زمان عبدالناصر به مصر رفته بودند و با بسياري از مبارزين نامدار مسلمان هم ارتباط داشت. اين پيش‌زمينه‌ها به گونه‌اي بود كه نقش او در زماني كه امام در نجف و پاريس بودند، بسيار تاثيرگذار بود. به اين دليل بيش از 60 سال مبارزات دكتر يزدي را بايد در قالب مبارزات مذهبي و سياسي ايران مورد مطالعه و توجه قرار داد. دكتر يزدي در مراحل تاسيس جمهوري اسلامي در ابتداي انقلاب و دولت موقت مسووليت‌هاي برجسته‌اي داشت. او ديدگاه‌هاي متفاوتي از نظر مشي و شيوه مبارزه‌هاي سياسي به خصوص بعد از انقلاب داشت. همين است كه شاهد هستيم كه در اين دوران در نظام مسووليتي نداشت اما به عنوان يك منتقد سياسي ايفاي نقش مي‌كرد. مي‌توان از اين نظر او را از طرفداران نظام جمهوري اسلامي دانست. او از كليت نظام دفاع مي‌كرد. مشي او ريشه در مشي سياسي نهضت آزادي داشت و قايل به روش‌هاي گام به گام بود. همين امر به تدريج او را به مشي اصلاحات نزديك كرد. اگرچه محدوديت‌هايي برايش فراهم مي‌شد اما او را جزو منتقدان روش‌هاي راديكال مي‌توان تلقي كرد.

زندگي سياسي او را بعد از دهه 50 چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا اثرگذاري او در سياست كاهش پيدا كرد؟

زماني كه در جريان انقلاب در امريكا و خاورميانه و پاريس در نزد امام بود، نقش ايشان پررنگ‌تر است. در مجلس اول و بعد از آن نقش ايشان را بايد در قالب سياستمداري منتقد بررسي كرد كه سعي مي‌كند انتقاداتش را از طريق قانوني پيش ببرد. در اين زمان نقش او بيشتر در قالب مشي كلي نهضت آزادي بود.

دكتر يزدي همانند بسياري از همفكرانش، اگرچه جزو چهره‌هاي انقلابي برجسته ايران در دهه 50 شمسي بود اما در دوران پس از انقلاب، سياستمداري اصلاح‌طلب قلمداد مي‌شد. مبناي اصلاح‌طلبي يزدي چه بود؟ علاقه‌اش به نظام سياسي برآمده از انقلاب اسلامي بود يا عبور كلي‌اش از انقلابي‌گري؟

به نظر من تفاوت مبنايي بين روش‌هاي اصلاح‌طلبانه و روش‌هاي انقلابي وجود ندارد و داراي تقابل با هم نيستند. اينطور نيست كه اصلاحات در برابر انقلاب قرار بگيرد. اتفاقا تبار اصلاح‌طلبان و اصلاح‌طلبي به دوران انقلاب و گفتمان انقلاب باز مي‌گردد. اصلاح‌طلبان كساني هستند كه در برابر رژيم شاه و سلطه امريكا مبارزه مي‌كردند و عمدتا از مبارزه هم دفاع مي‌كردند. آقاي يزدي هم در دوران انقلاب به اين جريان كلي تعلق داشت، هر چند كه در دوران انقلاب مشي و سياست گام به گام كه مرحوم بازرگان داشت عينا همان سياستي نبود كه جريان خط امامي دنبال مي‌كرد. در دوران انقلاب هم تفاوت مشي آنها را مي‌توان ديد. در عين حال نوعي پيوستگي و تعلق خاطر در عين تفاوت‌ها وجود دارد. به خصوص براي افرادي مثل دكتر يزدي كه ارتباط نزديكي با امام داشتند. اساسا آقاي دكتر يزدي يك سياستمدار راديكال و انقلابي به لحاظ مشي نبود ولي با همه جريان‌هاي انقلابي و حتي گروه‌هايي كه مبارزه مسلحانه داشتند، ارتباط داشت. بعضا رابطه نزديكي هم بود. با افرادي كه در فلسطين مبارزه مي‌كردند هم ارتباط داشت. وقتي جنبش اصلاحاتي شكل گرفت از آنجا كه جنبشي بود كه تمركز بر حاكميت قانون اساسي داشت و تقويت پايه‌هاي دموكراتيك را در دستور كار قرار داده بود و بر آزادي دموكراتيك تاكيد داشت، ديدگاه آقاي يزدي از اين جهت به ديدگاه اصلاح‌طلبان نزديك‌تر مي‌شد. در نظر داشته باشيم كه جريان اصلاحات جريان متنوعي است كه اصلش بر قبول جمهوري اسلامي، قانون اساسي و راي مردم است، در طيف اصلاح‌طلبان تفكر دكتر يزدي هم قرار مي‌گيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون