رويا نونهالي نمايشنامه خواهرزادهاش را كارگرداني ميكند
جان بخشيدن به يك ذهن زيبا
بابك احمدي
ارديبهشت سه سال قبل خبري تلخ اهالي تئاتر را سوگوار كرد. ماهگل مهر، هنرمند جواني كه مدتي پيش از وداع ابدي با صحنه در نمايش «دايي وانيا» به كارگرداني اكبر زنجانپور به ايفاي نقش پرداخته بود، مغلوب سرطان شد. ماهگل همچنين بازي در نمايشهاي «مجلس شبيه در ذكر مصايب استاد نويد ماكان و همسرش مهندس رخشيد فرزين» به كارگرداني بهرام بيضايي «سه مرثيه هذيان» كاري از روزبه حسيني را در كارنامه داشت. اما فعل ماضي در برابر بعضي افراد سر خم ميكند. اين روزها خبر ميرسد رويا نونهالي قرار است نمايشنامهاي به قلم ماهگل مهر - خواهرزادهاش- را روي صحنه ببرد و به اين ترتيب نام و ياد هنرمند جوان بار ديگر جان گرفته است. بازيگر شناخته شده تئاتر و سينما درباره انتخاب نمايشنامه ميگويد: «با ماه گل قرار داشتيم اين نمايشنامه را اجرا كنيم و حالا هم همان كار را ميكنيم. اين اثر نمايشي درامي است كه از نزديكترين فاصله ممكن تجربه كردهام. سعي اصلي ما كه بختِ زندگي مرتبط با هنر را داريم، ديدن تصويرها و موقعيتهايي است كه دنبالمان ميكنند، احاطهمان ميكنند و رهايمان نميكنند تا وقتي كه بتوانيم بيرون از ذهن و خيال زندگيشان كنيم.»
نمايشنامه «اسطوره ميشوم» نام دارد و گويي به سرنوشت محتوم هر هنرمند صاحب ذوقي كنايه ميزند؛ نكتهاي كه در نگاه نونهالي به هنر نيز مستتر است. «فرانسوي، ايراني يا هندي و ژاپني، دنياي اثر لحني دارد كه اگر آن را بشناسي و زمزمهاش را دوست داشته باشي، ميشود با صداي بلند هم خواندش. هنر هرچه باشد، در هر دنيايي از جفرافيا رخ داده باشد و مربوط به هر تاريخي باشد، اگر پيش برود تا عمق تجربههاي اسطورهاي انسان و تقدير و سرنوشت، اراده و تقلا و تدبيرِ از آب گذشته، مثل اقيانوسي است كه كشورهاي مختلفي در كنارش ساحل دارند اما همه به يك بيكران نگاه ميكنند، چيزي كه جغرافيا دارد اما به آن محدود نميشود. » حالا قرار است شاهد تجربه جديد هنرمندي باشيم كه پيش از هرچيز در قامت بازيگر ديده شده ولي هنگام كارگرداني هم امضاي خاص خودش را پاي كار مينشاند. نمايش «تارتوف» نوشته مولير نخستين تجربه كارگرداني نونهالي بود كه با استقبال مواجه شد. كاري كه در تالار شمس موسسه اكو و با بهرهگيري از تعدادي از بازيگران نامآشناي تئاتر به صحنه رفت. تجربهاي كه كارگردان در آن خودش را به چالش كشيد و با طراحي صحنه سه سويه و شيوه اجراي موزيكال بازيگران فضاي متفاوتي را براي تماشاگر رقم زد. نونهالي نخستين تجربه كارگرداني خود را بسيار جدي گرفت و با بهرهبرداري از تجربه عوامل حرفهاي كاري ارايه داد كه از استاندارد خوبي برخوردار بود. او درباره تفاوتها و نقاط اشتراك «اسطوره ميشوم» و «تارتوف» ميگويد: «تارتوف نمايشي آهنگين بود؛ درامي كه در ادبياتش نوعي موسيقي حاضر بود كه من دوستش دارم. متن «اسطوره ميشوم» هم آهنگ و موسيقي آشنايي دارد، زباني كه از كودكي ميشنوي و در نوع فكر كردن و ديدن و شنيدنت تاثير ماندگار ميگذارد. طنز هم مثل اسطوره، كارش نوعي واكسينه كردن است، اساسا كار هنر و درام همين است، باور كردن و گذر از ناباوري و ترديد كه نميشود در حضور موثرش در زندگي ترديد كرد. » براساس اظهارات اين هنرمند، بازيگران نمايش «اسطوره ميشوم» همان چهرههاي جواني هستند كه در اجراي پاياننامه بازيگري ماهگل حاضر بودند. به اين ترتيب روزبه مهر، مرواريد مهر، پيروز مهاجري، برزو مهر، گلنار مهاجري، حميرا نونهالي به همراه رويا نونهالي مهرماه امسال در تماشاخانه ايرانشهر روي صحنه ميروند.