تاملي در باب رجل و رجاله
خليل خليليپور
كارشناس ارشد حقوق
سالها پيش، در هنگامه انتخابات رياستجمهوري، خانم طالقاني آمادگياش را براي تصدي اين مسووليت، اعلام كرد كه با طرح مساله در شوراي نگهبان قانون اساسي در پيوند با رعايت شرطي از شرايط احراز پست رياستجمهوري كه بر اساس آن، رييسجمهور با انشاي رجل سياسي در قانون اساسي نگاشته شده و با همان شكل و صورت ظاهري هم مورد ثبت و تصويب قرارگرفته بود، رجل را به معني - مرد - از لحاظ جنسيت تفسير و در نتيجه از پيگيري خواسته خانم نامبرده، جلوگيري به عمل آمد.
در اين روزها، شاهد تكرار تحولات تاريخي كاربريهايي هستيم كه به حكم به حساب آوردن نيمي از باشندگان داراي ارزش آفرينندگي و پروردگاري، شأن و نقشي كه در زندگي مادي و معنوي ما دارند، از جانب يكي از همانهايي كه ذيصلاح در تفسير عبارات و اعتبارات مذهبي ما هستند، يعني آيتالله شيخ محمد يزدي، براي استفسار واژه رجل، هستيم.
با گراميداشت نفس اين خواسته مبارك، اين بنده كه كولهباري حاصل از تجربه سه چهارم سده عمر را بر دوش ميكشم و اينك به عنوان يك حقوقدان و بنابر آنچه در خورجين آموزشيام، در محضر اساتيد بزرگواري چون استاد دكتر محمدرضا جاويد و ديگران در دانشكده حقوق، ذخيره كردهام و در همين راستا نيز مقيد به ابراز رسالت حقوقي در ارايه تز و دكترين حقوقي هستم و واژگاني را نيز با كاربريهاي ويژه ارايه كردهام، واژه «رجل» را كه در موقع انشاي قانون و نگارش آن، مغفول در نظرگيري معني مجرد، مورد تفسير و تاويل قرار گرفته است، در خور آن ميبينم كه از فرهنگ لغوي به ترمينولوژي حقوقي نقل مكان داده شود و در آنجا براي جبران اين تغافل غيرعمد، با استفاده از منطق خلف و با در نظرگرفتن مفهوم «رجاله» كه (ه) تانيث آن، خبر از بيوصفي رجليت ميدهد - نه جنسيت - واژه رجل را به معناي توانمندي در بروز استعدادهاي رفع مشكلات باشگاههاي بشري، به حساب بياورند و صرف نظر از جنسيت زن و مرد، در حوزه سياست به خط تمييز رجال و رجاله، تفسير را به مدد حل مشكل اين تغافل فرابخوانند. چراكه كاربرد عنوان «رجاله» نشان بيلياقتي و ناتواني در انجام امور محوله به هردو جنس مذكر و مونث است و لذا اگر بانوان گرامي باشنده در ميهن، داراي توانايي انجام امور اساسي محوله به خويش باشند، رواست كه از آنها به رجال - به مفهوم توانمند - تعبير شود.