نامه هنرمندان به رييسجمهور در واكنش به اظهارات علي معلم
گستاخي و پردهدري
پذيرفته نيست
علي مطلبزاده
با ادامه اظهارات نامتعارف علي معلمدامغاني، رييس فرهنگستان هنر خطاب به هنرمندان در طول دو ماه گذشته اهالي هنرهاي تجسمي اينبار ترجيح دادند تا در نامهاي سرگشاده به رييسجمهور خواستار رسيدگي به اين موضوع شوند تا شايد پرونده پرحاشيه 500 تابلوي بانك پاسارگاد كه به امانت در فرهنگستان هنر نگهداري ميشود با تدبير رييسجمهور ختم به خير شود. اين پروندهاي است كه با انتشار نامه علي معلم دامغاني، در يازدهم مرداد امسال باز شد تا رييس فرهنگستان هنر در وبسايت اين مجموعه مدعي شود 500 تابلوي بدون شناسنامه و سند از موزه بانك پاسارگاد (شركت پارس آريان) به خزانه فرهنگستان تحميل شده است. درخواست تعيين تكليف براي اين تابلوها از سوي علي معلم بعدها با واكنش تعدادي از هنرمنداني روبهرو شد كه آثارشان در اين مجموعه حاضر بود يا در جريان خريد اين آثار توسط موزه بانك پاسارگاد قرار داشتند. آيدين آغداشلو، نصرالله افجهاي، عليرضا سميعآذر، ليلي گلستان، حسين پاكدل و پرويز تناولي چهرههايي بودند كه در گفتوگوهايي جداگانه نسبت به ادعاي علي معلم واكنش نشان دادند و او هم در پاسخ به اين واكنشها از ادبيات نامتعارفي استفاده كرد كه در نامه سرگشاده اهالي هنرهاي تجسمي به نمونههايي از آن اشاره شده است. بعدها نوبت به واكنش به چنين ادبياتي در فضاي مجازي رسيد و در نهايت كار تا جايي بالا گرفت كه سيدعباس صالحي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در نخستين نشست خبري خود به اين موضوع واكنش نشان داد. وزير ارشاد در اين نشست تاكيدش را بر حفظ ساحت هنرمندان گذاشت و درباره حرفهاي علي معلم خطاب به اين چهرهها گفت: «توصيه اين است كساني كه وارد حيطه حريم خصوصي هنرمندان ميشوند با ادبيات متناسب با هنر صحبت كنند. بايد از مسائلي كه ميتواند اين تصوير را پديد بياورد كه حريم خصوصي افراد رعايت نشده، پرهيز كرد.» حالا 500 هنرمند و فعال حوزه هنرهاي تجسمي در نامهاي سرگشاده خطاب به رييسجمهور از او براي حل اين مشكل كمك خواستند: «جناب آقاي دكتر حسن روحاني، رياست محترم جمهوري و رييس شوراي عالي انقلاب فرهنگي، اين روزها جامعه هنري در بهت و حيرت توهينها و تهمتهاي نارواي رياست محترم فرهنگستان هنر به چهرههاي شاخص جامعه هنري است. صبحي نيست كه ايشان در گفتوگو با رسانههاي مختلف، هنرمندان، گالريداران، مجموعهداران هنري را با الفاظ سخيف و ركيك مورد حمله قرار ندهد و انواع اتهامات و افتراهاي بدون سند و مدرك را در ادبياتي دون شأن يك مقام فرهنگي به كار نبندند. غريب است كه ايشان اين فحاشيها و تهمتها را روي سربرگ فرهنگستان هنر مرقوم نموده و آن را روي وب سايت رسمي اين نهاد منتشر ميكند كه هماكنون هم قابل مشاهده است. ايشان در پاسخ به اظهارنظر مودبانه هنرمندان، آنان را بارها فاسد خوانده، بزرگي از هنر ايران را مالخر ميخواند و به استاد بزرگوار ديگري مينويسد «فضولي نكن». همچنين بيتوجه به جايگاه والاي فرهنگستان هنر به رسانهها ميگويد: «اينجا همه فاسدند... هنرمند فاسد است... گالريدار براي فساد گالري ايجاد كرده است... هنرمندان شريك دزدند...» و عبارتي از اين دست كه موجب آزردگي خاطر هنرمندان و هنردوستان شده است. ما امضاكنندگان اين نامه سرگشاده، بدينوسيله اعتراض شديد خود را به اين بياخلاقي آشكار رياست يك نهاد مهم فرهنگي اعلام و تقاضاي رسيدگي بدان را داريم. فرهنگستان هنر بايد مظهر اخلاق، اعتماد و آرامش بخشي به جامعه هنري باشد و اين حجم از گستاخي و پردهدري به هر بهانهاي كه باشد، از نظر اخلاقي پذيرفته نيست. لذا از آن مقام كه پيوسته حامي اهل فرهنگ و هنر بودهايد، تقاضا داريم نسبت به رسيدگي و اصلاح اين امر دستورات لازم را صادر فرماييد.»