در گرماگرم برگزاري جايزه قيصر با بيوك ملكي، مديرعامل دفتر شعر جوان و دبير جايزه شعر قيصر امينپور گپ و گفتي داشتيم و او با وجود همه مشغلههايش پاسخگوي ما شد.
آيا قيصر امينپور شاعر كودكان و نوجوانان است يا او شاعري است كه مضامين شعرهاي بزرگسالان را به زبان كودكانه ميسرود؟
قيصر شعر كودكانه ندارد. مرز شعر كودك و نوجوان كاملا مشخص است و اينها دو مقوله جداگانهاند. شعرهاي قيصر نوجوانانه است. اين بحث تا به حال چندينبار در بعضي از سخنرانيها و اظهارنظرها مطرح شده و نظرهاي موافق و مخالفي هم داشته است كه به نظر من يك بحث حاشيهاي است و خيلي دقيق و كارشناسانه نيست. براي اهل فن، تفاوت كارهاي قيصر در اين دو زمينه كاملا مشخص است. شعرهاي نوجوانانه قيصر، نوجوانانه است با مضامين و زبان حال و هواي نوجوانانه و عاري از پيچيدگيهايي كه شعر را سمت شعر بزرگسال سوق ميدهد. او اگر از صنايع و عناصر شعري در اين زمينه استفاده ميكند كه استادانه هم آنها را به كار ميگيرد، كاملا مخاطب خود را ميشناسد و اين شناخت هم حاصل سالهاي سال كار با بچهها و براي بچههاست:
چشمهها در زمزمه
رودها در شستوشو
موجها در همهمه
جويها در جستوجو
باغ در حال قيام
كوه در حال ركوع
آفتاب و ماهتاب
در غروب و در طلوع
*
سنگ، پيشاني به خاك
ابر، سر بر آسمان
مثل گنبد خم شده
قامت رنگينكمان...
واقعا مضمون اين شعر بزرگسالانه است؟ يا اين شعر كه يكي از زيباترين شعرهاي نوجوانانه قيصر است:
غنچه با دل گرفته گفت:
«زندگي،
لب ز خنده بستن است
گوشهاي درون خود نشستن است.»
گل به خنده گفت:
«زندگي شكفتن است
با زبان سبز، راز گفتن است.»
گفتوگوي غنچه و گل از درون باغچه
باز هم به گوش ميرسد...
تو چه فكر ميكني؟
راستي كدام يك درست گفتهاند؟
من كه فكر ميكنم
گل به راز زندگي اشاره كرده است
هرچه باشد او گل است
گل يكي دو پيرهن
بيشتر ز غنچه پاره كرده است
اينها نمونههايي از شعرهاي نوجوانانه قيصر است. اگر اين مضامين، مضامين شعر بزرگسال است و اگر ما اين شعرها را بزرگسالانه بدانيم، نه شعر بزرگسالانه را چنان كه بايد ميشناسيم، نه شعر نوجوانانه را. از طرفي ديگر شايد يكي از به ظاهر سادهترين شعرهاي بزرگسال قيصر اين شعر باشد:
«خدا روستا را
بشر شهر را
ولي شاعران آرمانشهر را
آفريدند
كه در خواب هم
خواب آن را نديدند
واقعا نوجوانان مفهوم اين شعر ساده را درك ميكنند؟ مفهوم لايههاي شعر را ميفهمند؟ به نظر من اگر اين شعر را براي بزرگسالان هم بخوانيم همه متوجه حرف اصلي آن نخواهند شد. يا غزل بسيار زيبايي كه با اين مطلع شروع ميشود:
ناگهان ديدم سرم آتش گرفت
سوختم، خاكسترم آتش گرفت
اين شعر را من در يك جمع بيستنفره از شاعران خواندم. جز يكي دو نفر، باقي متوجه تلميح شعر كه اشارهاي است به آيهاي از قرآن و حضرت زكريا در آن آيه ميگويد «از پيري سرم شعلهور شد»، نشدند.
آيا شعر گفتن براي كودكان و نيز فعاليت در نشريات ويژه نوجوانان، تاثيري بر اشعار بزرگسالانه او گذاشته بود يا اين دو گونه، در شعرهاي او كاملا مجزا بود؟
اتفاقا قيصر از معدود كساني است كه هم شعر بزرگسال گفته و هم شعر نوجوانانه و در هر دو زمينه هم كارهايش در اوج بوده. شعرهاي نوجوانانه قيصر علاوه بر اينكه در زمان خودش از بهترين نمونههاي اين شعر نوع بوده خود او هم يكي از تاثيرگذارترين شاعران اين عرصه بوده است و اگر امروز ما به شعرهاي نوجوانانه درخشاني برميخوريم، حتي در شعرهاي شاعران جوان، نقش او را نميتوانيم انكار كنيم.
لطفا از اهميت جايزه شعر قيصر هم بفرماييد. با توجه به اينكه جايزههاي شعر ديگري هم براي حمايت از شاعران جوان برگزار ميشود، ضرورت برگزاري جايزه شعر قيصر چيست؟
درباره ضرورت برگزاري جايزه شعر قيصر بايد بگويم كه يكي از وظايف مهم دفتر شعر جوان، كشف استعدادهاي جوان، جوانان شاعر و حمايت از آنهاست.
در مورد اول همانطور كه از ابتداي شكلگيري دفتر شعر جوان هم بوده، اين دفتر با فراخوان از شاعران جوان عضو ميگيرد و به مدت يك سال نشستها و جلسههايي را براي اعضاي تهراني برگزار ميكند. همچنين از طريق گروه تلگرامي هم با اعضاي شهرستاني خود ارتباط دارد.
در مورد دوم هم دفتر تا به حال چند دوره كتاب سال شعر جوان به همت آقاي عبدالملكيان برگزار كرده كه پس از آغاز به كار خود در دوره جديد (بعد از چندسال تعطيلي)، مجددا اين فعاليت از سر گرفته شده است.
فكر ميكنم كه اهميت اين جايزهها براي همه مشخص باشد و كمترين اهميتش هم توجه به آثار شاعران جوان است و اينكه اين آثار ديده شوند. به خصوص در اين زمان كه متاسفانه مردم ما كمي از شعر و كتاب فاصله گرفتهاند. همانطور كه گفتم جايزه شعر قيصر قبلا هم برگزار ميشده و اينكه جايزههاي شعر ديگري هم براي جوانان برگزار ميشود، نه تنها منافاتي با اين ندارد، بسيار هم خوب است چون نظرهاي متفاوتي مطرح ميشوند و مشكلي نيست كه در يك سال چند جايزه برگزار شود؛ البته با اين نگرش كه هدف متوليانش ارتقاي شعر و گسترش آن در جامعه باشد و انحصاري نباشد.
در جايزه قيصر امينپور دوستان ما تلاش ميكنند كه به همه نحلههاي شعري توجه داشته باشند. بحث شعر در قالبهاي كهن و قالبهاي نوين مطرح نيست. حتي در داوري اين جايزه، امسال به شعر محاوره هم بها داده شده و صرف اينكه شعر محاورهاي است اين مجموعهها ناديده گرفته نشدهاند.