ليست آثار گنجينه را بايد باور كرد
غلامرضا نامي
چند سالي است كه شائبههايي درباره آثار موجود در گنجينه موزه هنرهاي معاصر مطرح شده و مسبب اصلي اين ماجراها جرياني در خارج از كشور است. اما در روزهاي گذشته ليستي از آثار موزه هنرهاي معاصر منتشر شده كه اين اقدام در نوع خود قابل ستايش است. ليستي كه از آثار گنجينه موزه هنرهاي معاصر، توسط محمدعلي زارع منتشر شده را بايد قبول كرد و به اين ليست اعتماد داشت چرا كه ايشان مسووليت موزه را دارد. مگر اينكه كسي خلاف آنچه در اين ليست هست را ثابت كند. به نظرم اين ليست اعلام شده چيزي نيست كه شبههاي داشته باشد و خلافش ثابت شود. با خبر هستم كه قرار است با انجمنهاي مختلف حوزه تجسمي هم جلسه بگذارند و ليست آثار را بررسي كنند كه در آن صورت اطمينان بيشتري درباره ليست منتشر شده حاصل ميشود. در موزه هنرهاي معاصر چيزي بدون دليل و سند خارج نميشود كه برنگردد. لذا ليستي كه اعلام شده ميتواند منطقي باشد. ليست ديگري هم وجود ندارد، مگر اينكه كس ديگري بيايد و بگويد كه من ليست ديگري دارم. سالهاي سال است كه انبار موزه هنرهاي معاصر براساس اعتماد نگهداري شده و هر كسي كه مسووليت گنجينه را پذيرفته، كليد را گرفته و قبول كرده كه آثار موزه دست نخورده است. كسي هم در اين جابهجاييها شمارشي نكرده است. تا 15 سال پيش اعتماد همگاني نسبت به نگهداري آثار موزه هنرهاي معاصر وجود داشت. اما به دليل شبهههايي كه عدهاي در خارج از كشور ايجاد كردند، نگرانيهايي پديد آمد. به طور طبيعي امكان حضور همه افراد در آرشيو موزه هنرهاي معاصر وجود ندارد و نميتوان همه را به آنجا برد تا آثار را ببينند. اما رييس موزه ميتواند نمايندگان مجلس، خبرنگاران يا مسوولان انجمنهاي مختلف هنرهاي تجسمي را دعوت كند تا از آثار موجود در گنجينه موزه هنرهاي معاصر ديدن كنند. اما با اين حال جرياني كه كمر به تخريب هنرهاي تجسمي در ايران بسته، هرگز واقعيتها را نميپذيرد و باز هم به همين روندِ شايعهسازيهايشان ادامه ميدهند. ميگويند اثر پيكاسو از موزه خارج شده و ديگر برنگشته، در حالي كه اثر پيكاسو سرجايش هست. يا اينكه مطرح ميكنند، فلان اثر به خارج از موزه رفته و كپي آن به موزه برگشته است. در دنياي هنر هيچگاه دزدي يك اثر و كپي آن، مخفي نميماند چرا كه از هر اثر ارزشمند در حوزه هنرهاي معاصر تنها يك نسخه وجود دارد. فرض كنيد اثر جكسون پولاك در موزه هنرهاي معاصر نگهداري ميشود، اگر اصل اين اثر در جاي ديگري باشد، بلافاصله دزدي يا كپيبودن آنچه ما در اختيار داريم مشخص ميشود. الان چند سال است كه جريانهايي در خارج از كشور به هنرهاي تجسمي در ايران هجوم آوردهاند و شايعههاي بسياري را ايجاد كردهاند. هدف اين جريان ضعيف كردن هنر و به طور ويژه، تضعيف هنرهاي تجسمي در ايران است. اوايل انقلاب همهچيز براساس اعتماد پيش ميرفته و همه يكرنگ بودهاند. در سالهاي بعد از انقلاب تاكنون، موزه هنرهاي معاصر شايد حدود 20 رييس مختلف را به خود ديده است. در اين سالها اعتماد وجود داشت و نيازي به انتشار ليست آثار نبود. مسووليت انبار آثار هم به طور اخص بر عهده جمعدار اموال بوده است. جمعدارها هم كه تغيير ميكردهاند به هم اعتماد داشتهاند. در اين سالهاي بعد از انقلاب تنها سه جمعدار اموال در موزه تغيير كرده است. جمعدار مسوول است و اگر اثري از موزه خارج شود، او بايد آن را تاييد كند، كارشناسان و رييس موزه هم بايد امضا كنند. گاهي حتي براي خروج يك اثر از موزه، وزير فرهنگ و ارشاد هم بايد امضا كند. در اين سالها هم همه اين نظارتها بوده است. با اين همه بايد تاكيد كنم كه با وجود انتشار ليست آثار گنجينه هنرهاي معاصر، باز هم برخيها به فضاسازيها و ايجاد شائبههايشان ادامه خواهند داد. ذهن كه مسموم شده باشد به اين سادگي درست نميشود. اگر براي شما شُبهه ايجاد كنند، به روز بودن هوا هم شك ميكنيد. برخي از هنرمندان هم مقصر نيستند و ذهنشان از جاي ديگري درگير شده است. در اين دوره تمام اسناد و فاكتورها را بررسي و الان هم ليستش را اعلام كردهاند. تمام اسناد و فاكتورهاي آثار در موزه هست. در اين ميان يكي دو تا اثرِ خريداري شده اسنادش در اختيار ما نيست و در اختيار سفارتخانههاي ما در خارج است و به ما نميدهند. به جز اينها هيچ چيز ديگري وجود ندارد كه دربارهاش خلافي انجام شده باشد. ما برخي از شاهكارهاي هنر جهان را در موزه هنرهاي معاصر داريم. برخي از اين آثار مانند كارهاي «پيكاسو» و «جكسون پولاك» رشد كلي از نظر جايگاه و قيمت در جهان داشتهاند و برخي آثار مانند كارهاي «وازارلي» هم به صورت جهاني افت كردهاند و قيمتشان بالا نرفته است. ما بهترين اثر «گوگن» و «جكسون پولاك» را داريم. يكي از كارهاي خوبِ «پيكاسو» را داريم. بيش از هفتاد درصد آثار خارجي موزه، ارزش قيمتشان در سطح بسيار بالايي است. مثلا كار «جكسون پولاك» طبق فاكتور موجود به قيمت حدود 630 هزار دلار خريداري شده است اما همين اثر الان 400 ميليون دلار قيمت دارد. در اين ميان آثاري از هنر ايران در موزه هست كه آثاري موزهاي نيستند. آثار موزهاي بايد تاثيرگذار بوده باشند و چيزي براي بيننده هنرهاي تجسمي داشته باشند. تعداد زيادي از آثار ايراني كه در موزه بود، ويژگي موزهاي بودن را نداشتند. علاوه بر اين تعداد آثاري كه در گنجينه نگهداري ميشد زياد بود و انبار موزه ظرفيت نگهداري همه اين آثار را نداشت. به همين دليل در سالهاي گذشته 512 اثر از آثار ايراني موجود در موزه به آرشيو 2 مركز تجسمي منتقل شدند كه بعدها ماجراي آن دزدي جمعدار اموال پيش آمد و در نهايت هم جمعدار اموال را دستگير كردند. آن ماجرا هم تاييدي بود بر اين نكته كه امكان دزدي آثار هنري بسيار اندك است. در ميان آثاري در موزه هست، برخي از آثار به صورت هديه از طرف هنرمندان در اختيار موزه قرار گرفته كه موزه نبايد اين آثار را ميپذيرفت. الان در موزه تعدادي اثر ضعيف هست كه بايد كارشناسان بيايند و آثار را پالايش كنند. براي اينكه آثار در وضعيت بهتري نگهداري شوند، ميتوان انبارها را به دو يا سه بخش تقسيم كرد، چرا كه در وضعيت كنوني به برخي از آثار ارزشمند آسيب ميرسد. از هنردوستان خواهش ميكنم به واقعيتها توجه كنند و به جوسازيهاي موجود توجه نكنند. هر كسي هم سوال دارد برود و سوالش را مطرح كند. به شايعهها توجه نكنند. اين شايعهها فقط فضاي تجسمي را مسموم ميكند. به جرات ميتوان گفت نود و پنج درصد از شايعههايي كه ايجاد ميشود دروغ محض است. برخي از مسائل مانند اين نكته كه فلان اثر در ونيز آسيب ديده، درست است كه اين مساله هم راه دارد و ميتوان آن را حل كرد. به هر حال مرمت آثار هم جزيي از كار هنرهاي تجسمي است. اثر رافائل هم آسيب ميبيند و مرمتش ميكنند. در نهايت بايد گفت مديران انجمنهاي تجسمي به همراه برخي از سرويسهاي خبري رسانهها به ويژه صداوسيما بايد از آثار گنجينه موزه هنرهاي معاصر بازديد كنند.