فرق قائل شويم
علي شكوهي
يكي از نمايندگان مجلس ششم كه در حوادث سال 88 بازداشت و بعد از 5 سال از زندان آزاد شد، خاطرهاي را تعريف ميكرد كه شنيدني است. به گفته او، در جريان بازجويي، دوستان بازجو اصرار داشتند كه ما خود را خطاكار بدانيم و ضمن اعتراف به اين امر، براي تصحيح رفتار سياسي خود اقدام كنيم. در حين صحبت، بازجوي محترم تصريح كرد كه شما در مجلس ششم در مواردي تندروي كرديد و خوب است به اين امر اعتراف كنيد. به گفته اين چهره سياسي قرار شد مدتي بررسي كنم و اگر من هم به همين نتيجه رسيدم كه كار ما تندروي بود و آقايان كارشان هيچ اشكالي نداشت، به اين امر اعتراف كنم اما بعد از چند روز در جلسه بازجويي به آقايان مطلبي را گفتم كه انتظارش را نداشتند. تاكيد كردم كه در تحصن مجلس ششم ما از سوي برخي از دوستانمان (مانند آقايان خاتمي و موسوي و كروبي و...) مورد نقد بوديم كه چرا تندروي ميكنيم. سوال من اين است كه شما با اين آقايان منتقد تندروي امثال ما، چگونه برخورد كرديد كه بنده باور كنم مشكل از شما نيست و از ما است؟
اين خاطره را گفتم تا يك نتيجه مهم را مطرح كنم. حكومت نبايد با همه نيروهاي سياسي يكسان برخورد كند. يك نظام سياسي كارآمد سعي ميكند ميان نيروهاي مخالف و منتقد و خودي تمايز قائل شود و با هر كدام برخورد متناسب با خودش را داشته باشد. طبعا برخورد با يك جريان مسلح برانداز بايد متفاوت با جريان مخالف قانوني باشد. با يكي بايد برخورد متقابل نظامي داشت و با ديگري بايد مطابق قانون عمل كرد و حقوق قانوني آن را به رسميت شناخت. به يكي بايد اجازه نداد كمترين تشكيلات و سازماني را تاسيس كنند و براي ديگري بايد حق تشكيل حزب و برپايي تجمعات و انتشار انتقاد را به رسميت شناخت و از آن حمايت قانوني كرد. اگر با جريانهاي سياسي منتقد ولي وفادار به نظام همان برخوردي شود كه با جريانهاي برانداز ميشود، معلوم ميشود كه ما هم مشكل داريم.