چراقطر توانست ، «ايران» نه
نبودنِ سرمايه و سرمايهگذار راه را براي مديريتهاي پيشرفته، تكنولوژي نو و امكان دستيابي به بازارهاي تازه ميبندد. فوتبال ايران در اين روزها محصولات نو براي بازار ندارد و توليداتش كه ميتواند بازيكنان باشند، بازاري براي خريداران نيست. حتي هوادارانش كه روزي بزرگترين پشتوانه براي تحتتاثير قراردادن كنفدراسيون فوتبال آسيا بود، حالا تبديل به چالشي بزرگ براي فوتبال ايران شده است. هواداراني كه با هر بازي، محروميت تازهاي را به فوتبال ايران تحميل ميكنند. از همه اينها كه بگذريم، تعامل بينالمللي مديران فوتبال ايران در پايينترين سطح است. بسياري از مديران فوتبال ايران زبان انگليسي نميدانند يا حداقل توان برقراري ارتباط با همتايانشان ندارند. امروزه نياز جدي است كه با دنيا رابطه گسترده و معقول برقرار كرد. نميشود با روابط محدود و بسته، تحرك بالا در تصميمسازيها و تصميمگيريهاي كلان را تجربه كرد. برخي هنوز ميپرسند چرا؟ «چرا قطر توانست، ما نتوانستيم؟» پاسخ ساده است. اگر امروز قطر ميتواند خواستهاش را مقابل تندرويهاي عربستان و امارات به AFC تحميل كند و سنت غلط بازي در كشور ثالث را لغو كند، براي آن است كه آنها با برنامهريزي مناسب بخش مهم از درآمدهاي AFC را تامين ميكنند و تبديل به يكي از بزرگترين اسپانسرهاي كنفدراسيون فوتبال آسيا شدهاند. قطريها حتي يكي از اسپانسرهاي اصلي فيفا هم هستند و اين همكاري تا پايان جامجهاني 2022 ادامه خواهد داشت. در فوتبال نميتوان بهدليل ناتواني و بياطلاعي دور ايستاد و به كنفدراسيون فوتبال آسيا و فيفا دستور داد. نميتوان در درون كشور شعار داد و از حل مناقشاتي گفت كه مصرف داخلي دارد اما اميد به اقبال و شانس در پروندههايي نظير بازي در كشور ثالث داشت. امروز بيشتر از هر روز ديگري ورزش كشور نياز به دانش مديريت و تكنولوژي روز دارد. اينكه اتكا ميشود به تعداد حضور در جامجهاني، ميزان قهرماني باشگاهها، تعداد تماشاگران در هر بازي، مدالهاي دريافت شده و نشانهاي مديريت توسط فدراسيون، ادعايي است كه تنها خودمان را گول ميزنيم و نه دنيا را. زماني ميتوان در زمينه توسعه ورزش و فوتبال ادعا كرد كه فوتبال و ورزش همپاي كشور بهلحاظ شاخصهاي اقتصادي در رديف اول كشورهاي درحال توسعه يا توسعهيافته باشد وگرنه ما در پروندههاي بينالمللي ورزش بازنده بوديم. بازندهايم چون حتي رييس سابق فدراسيون فوتبال ايران كه از قضا نايبرييس AFC است با ما صداقت ندارد و بعد از جلسه به «ما» گفت كه قانون لغو بازي در زمين كشور ثالث شامل باشگاهها و تيمملي ايران هم ميشود اما خودش در رايگيري فقط به بازي رفت و برگشت براي قطر، عربستان و امارات راي داد. از اين مديريت چه انتظاري داريد؟