معلم خلاق، مطبوعات را به مدرسه آورد
زنگ روزنامه خواني
معلم دبيرستان باقريه در خيابان فداييان اسلام مشهد در كلاس درسش خلاقيت به خرج داده است. امير موغاري، دبير درس تفكر و سبك زندگي است اما به كلاس درسش رنگ و بوي روزنامه و مطبوعات داده است. او با استفاده از اخبار روزنامهها به دانشآموزانش مطالب درسي را ياد ميدهد. هر دانشآموزي يك تيتر انتخاب ميكند. يكي تيتر مربوط به اعتياد را از لابهلاي روزنامهها بيرون ميكشد، ديگري حذف يارانهها و دانشآموز ديگري گراني بنزين را. هركسي به زعم خودش مهمترين مبحثي كه به درس تفكر و سبك زندگي مربوط است را در روزنامه انتخاب ميكند و حالا نوبت بحث و گفتوگو درباره موضوعات مختلف مطرح شده در روزنامه است. آموزش معلم در اين كلاس با مباحثه درباره مطالب روزنامه انجام ميشود. موغاري اين ايده را تازه شروع كرده اما ميخواهد آن را در همه مدارس مشهد، استان و كشور گسترش دهد. ايدهاي كه رسانه كاغذي را زنده ميكند و درس زندگي را لابهلاي صفحات روزنامه به دانشآموزان ياد ميدهد. روزنامه كاغذي با هزينه كمي كه دارد، براي همه مدارس قابل خريد است و همين نكته اين ايده را براي همه مدارس تمام نقاط كشور قابل استفاده ميكند. در روزهايي كه اينترنت و فناوري و تلفنهاي هوشمند، بيشتر وقت دانشآموزان و نوجوانان را گرفته است، ديدن دانشآموزاني كه در كلاس درس روزنامههاي كاغذي را ورق ميزنند، اخبار و گزارشهاي روز را مرور ميكنند، درباره مطالب روزنامه بحث و تبادل نظر ميكنند و... خبر خوبي است و روزنه اميدي است كه شايد مطبوعاتي كه اين روزها تحت تاثير تلفنهاي هوشمند قرار گرفته، جاني دوباره بگيرد و جاي درست خودش را در خانوادهها و ميان جوانان پيدا كند. اين آموزگار درباره ايدهاش به روزنامه خراسان گفت: «مدت زيادي بود كه به اين فكر ميكردم براي جذابتر شدن كلاسهاي «تفكر و زندگي» و ورود دانشآموزان به عرصه مشاركتهاي جمعي، طرحي ارايه كنم. به همين دليل، طرح تدريس كتاب درسي تفكر و زندگي بر اساس مطالعه روزنامهها را به مسوولان مدرسه ارايه كردم و بعد از موافقت، مطالعه روزنامه در كلاسهاي دبيرستانهايي كه در آن مشغول به تدريس بودم اجرايي شد.»او ادامه داد: «حالا بچهها هر جلسهاي كه با من درس دارند، روزنامههاي مختلف از جمله روزنامه خراسان را با خود به كلاس ميآورند و من به 300 دانشآموز با اين روش درس ميدهم. مثلا اگر بخواهم درباره موضوع اعتياد به مواد مخدر كه در قالب يك درس در كتاب آمده، تدريس كنم از بچهها ميخواهم خبرهاي مربوط به مواد مخدر را از روزنامهها پيدا كنند و بخوانند و روي متن خبر، درس را ارايه ميكنم.» به گفته موغاري، شايد بعضي از اخبار مناسب سن نوجوانان نباشد و آنها نتوانند آن را درك كنند به همين دليل براي فهم دقيقتر موضوع، آن خبر را به زبان ساده براي دانشآموزان توضيح ميدهم و بعد در قالب يك جمع صميمي آن موضوع را بررسي ميكنيم.
يك جلسه از كلاس
معلم طبق روال هميشه كلاس را اداره كرد. دانشآموزان يكي يكي تيترهايي را كه انتخاب كرده بودند، خواندند. يكي از دانشآموزان كه در رديف دوم نشسته تيتري درباره طلاق و آمار مربوط به آن خواند و درباره متن خبر به همكلاسيهايش توضيح ميداد. بعد از آن نوبت معلم بود كه درباره آسيبهاي طلاق در جامعه و بنيان خانواده توضيحاتي ارايه كند. تيتر بعدي مربوط به خبري درباره گراني بنزين بود و همان روال قبل دوباره تكرار شد. هيجان خواندن خبر و تحليلهاي دانشآموزان درباره اخبار، ديدني و جذاب است. آنچنان با هيجان صحبت ميكردند كه گاهي كار به بحث و مخالفت با نظرهاي يكديگر كشيده ميشد. اتفاقي كه تقويت روحيه مباحثه و نقدپذيري ثمره آن است. يك نفر از سياست ميگفت، ديگري از ورزش، اقتصاد، آسيبهاي اجتماعي و... چند نفر از دانشآموزان كه موضوع يارانهها را دريكي از روزنامهها خوانده بودند، حرفهايي را درباره اين موضوع مطرح كردند. دقايقي بعد بحث از تيتر روزنامهها به سمت شغل روزنامهنگاري رفت. دانشآموزان به اين سوال كه به نظر شما يك خبرنگار خوب چه خبرنگاري است؟ پاسخهاي مختلفي دادند. يكي از دانشآموزان گفت: «به نظر من روزنامهنگار، كسي است كه دايم خودش را درگير حادثهها ميكند و درباره مسائل روز تحقيق ميكند تا كار انجام دهد و جامعه اصلاح شود، وضع زندگي مردم بهتر شود، آدمها احساس خوشبختي كنند.» يكي ديگر از دانشآموزان هم گفت: «به نظر من خبرنگارها كنجكاو هستند و با كنجكاوي زياد، چيزهايي را كه شايد خيلي از آدمها نبينند، ميبينند و درباره آن، خبر و گزارشمينويسند.» اما صحبت دانشآموز ديگر در نوع خود جالب بود. او در صحبتهاي خود به يكي از اصول كار روزنامهنگاري اشاره كرد؛ اصلي كه بر پيگيري سوژهها تاكيد دارد. او گفت: «بعد از زلزله كرمانشاه چند وقتي روزنامهها هر روز درباره كمكهاي مردم به زلزلهزدگان مطلب مينوشتند اما به نظر من الان روزنامهها مردم كرمانشاه را فراموش كردهاند؛ آنها هنوز در چادر زندگي ميكنند و مشكلات زيادي دارند.» ساعت كلاس به پايان رسيد و بچهها خود را براي ادامه درسهاي آن روز آماده كردند.