استمرار اشتباه و گرفتن نتايج مشابه
هادي حق شناس
براي اينكه تصميمات اخير بانك مركزي، يا واضحتر بگوييم سه سياست سپردهگذاري، انتشار اوراق ريالي برپايه ارز و همچنين پيشفروش سكه را ارزيابي كنيم بايد اين پيشفرض را واقعي بدانيم كه اقتصاد ايران بيمار است و اين بيماري بسيار پيچيده است لذا نياز به نسخه پيچيدهاي هم دارد. به طور معمول در جهان اگر اقتصادها تنها دچار ركود ميشدند با يك سياست انبساطي از ركود خارج ميشدند يا اگر اقتصادي دچار تورم ميشد با يك سياست انقباضي مشكل را حل ميكردند اما هنگامي كه اقتصادي هر دو را سالها در كنار يكديگر تجربه ميكند، طبيعي است كه با سياستهاي انبساطي يا انقباضي به درمان اين اقتصاد پرداخته شود. در سال 1395 اقتصاد ايران رشد اقتصادي دورقمي را تجربه كرد.
هنگامي كه اقتصادي چنين رشدي را تجربه ميكند طبيعي است نياز به سياست انبساطي پولي ندارد، شايد اگر بانك مركزي اندكي صبر ميكرد بازار قيمت پول را كاهش ميداد. شايد اين نقطه اول اشتباه سياست پولي در نيمه اول امسال بود كه منتج به اين شد با برخي شوكهاي ديگر، بخشي از نوسانات شاخصهاي پولي و ارزي را در دي و بهمن ماه به وجود آمد. معمولا هرگاه در بازار ارز شاهد نوسانات شديد ميشويم به سراغ بازار پول ميرويم، بازار پولي كه قبلا دستكاري شده است. به نظر ميرسد كه اين سه سياست بانك مركزي در راستاي برگرداندن نقدينگي از بازار ارز به سمت بازار پول باشد، گرچه آن شوكي كه بايد در بازار ارز ايجاد ميشد، ايجاد شده است. بهتر اين است كه بانك مركزي و سياستگذاران بازار پولي و ارزي كشور يكبار براي هميشه اين درس را بياموزند كه دخالت در بازار پول و سركوب قيمت ارز همواره اين نتيجه قطعي را به دنبال دارد كه هر سه تا چهار سال يكبار شاهد نوسان شديد بازار ارز خواهيم بود. اين واقعيتي كتماننكردني است چون هر چند سال يكبار در اقتصاد ايران شاهد اين مهم هستيم و هيچگاه نيز سياستگذاران كشور از اين مهم درس نگرفتند و همواره اين نوسانات تكرار ميشوند. اگر اين سه سياست بانك مركزي را بخواهيم ارزيابي كنيم در اين مقطع طبيعي است بگوييم ارزيابي منطقي و سياستگذاري درست است و ميتواند منتج به آرامش در بازار پول و ارز شوند.