انتصاب جان بولتون توافق هستهاي با ايران را به خطر انداخت
سدتندروها در مقابل برجام
سارا معصومي
دود سياه از كاخ سفيد بلند ميشود. دونالد ترامپ، چهل و پنجمين رييسجمهور ايالات متحده كه با شعار «نه به مداخله و هزينه نظامي در ساير كشورها» به ميدان آمد. يك سال و اندي پس از آغاز دوره نخست رياستجمهورياش شمشيرها را تيز كرده است. چهرههاي نسبتا ميانه رو در راست و چپ رييسجمهور جاي خود را به تندروهايي دادهاند كه جنگ را نخستين راهحل هر معمايي ميدانند. اخراج ركس تيلرسون، وزير خارجه و معرفي مايك پمپئو به عنوان جانشين وي با دومين مهره كه نشان دادن راه خروج به ژنرال مك مستر و انتصاب جان بولتون به عنوان مشاور امنيت ملي بود ادامه پيدا كرد. جدا از اخراج و انتصابهاي فوري تعداد كساني كه مايل هستند در كابينه جنگ دونالد ترامپ باقي بمانند نيز هر روز كمتر از ديروز ميشود. جابهجايي مهرههاي كليدي در كابينه تنها يك سال پس از حضور در كاخ سفيد عملا جهان را با امريكايي غيرقابل پيشبيني كه حتي براي چند ماه نيز روي يك ريل ثابت حركت نميكند، روبهرو كرده است. چهرههايي كه به دستور ترامپ بارسفر بستهاند از تمايل بيشتري براي تعامل با متحدان اروپايي و مدارا با رقباي فرامنطقهاي برخوردار بودهاند و امروز جاي خود را به چهرههايي دادهاند كه در طول عمر كاري خود به توسل به قوه قهريه و توان نظامي ايالات متحده معتاد شدهاند. تحريم و تشديد فشار بر كشورها هرچند ابزاري كهنه در جعبه اسباب روساي جمهور ايالات متحده در طول تاريخ بوده اما دونالد ترامپ بيآنكه اندك مجالي براي ديپلماسي قائل باشد تمام توان خود را روي اين ابزارها متمركز كرده است. تيلرسون و مك مستر در فاصله زماني كمتر از يك ماه از كابينه ترامپ بيرون رانده شدند و دقيقا در نخستين ساعات اخراج و معرفي جانشينهاي آنها نام ايران به عنوان بيشترين كشوري كه از اين رفت و آمدها متاثر خواهد شد، به گوش رسيد. با معرفي ايرانستيز معروف جان بولتون به عنوان مشاور امنيت ملي دونالد ترامپ بسياري تحليلگران فاتحه باقي ماندن امريكا در برجام را خوانده و گوشها را براي شنيدن خبرهاي جديدتر درباره تشديد تحريمهاي ايران تيز كردند. جان بولتون از جمله سياستمداراني در تاريخ سياسي معاصر امريكا است كه به كمتر از تغيير نظام در ايران رضايت نميدهد و آنچنان درباره اوضاع داخلي در ايران گرفتار توهمهاي رنگارنگ و تحليلهاي به دور از واقعيت است كه براي برآورده كردن آرزوي خود دست به دامان گروهك منافقين شده است.
در چنين شرايطي قريبالوقوعترين حادثه، زيرپاگذاشته شدن توافق هستهاي با ايران از سوي دونالد ترامپ در تاريخ 12 ماه مه است. روزي كه در آن رييسجمهور امريكا بايد تعليق اجراي تحريمهاي هستهاي ايران طبق برجام را تمديد كند و اگر از چنين تمديدي سرباز بزند تحريمهاي هستهاي ايران به شكل خودكار بازخواهند گشت و لذا امريكا را بايد خارج شده از توافق هستهاي با ايران دانست. يك ماه و يك هفته مانده به چنان روز موعودي همه در حال گفتوگو با هم هستند. تروييكاي اروپايي (فرانسه، بريتانيا، آلمان) با امريكا در حال چانهزني و چكشكاري شروط رييسجمهور براي باقي ماندن در توافق هستهاي هستند و ايران نيز با اروپاييها در حال جدال براي حفظ توافق هستهاي به شكل مورد توافق و موجود است. دونالد ترامپ به عنوان رييسجمهوري كه عاشق اولتيماتوم دادن است اينبار نيز با انتصابهاي خود نفسها را در سينه حبس كرده تا روز دوازدهم ماه مه از راه برسد و مشخص شود كه آيا شخص رييسجمهور امريكا براي تمديد تعليق اجراي تحريمهاي هستهاي ايران دست به قلم خواهد شد يا خير؟ معرفي جان بولتون به عنوان مشاور امنيت ملي امريكا اين حقيقت را بر همگان مجسم كرده كه امريكا قرار نيست در ادامه مسير برجام همراه كشورهاي اروپايي و روسيه و چين گام بردارد اما اصليترين نگراني اعضاي غيرامريكايي برجام اين است كه خروج قريبالوقوع امريكا از برجام از چه پتانسيلي براي فروبردن منطقه خاورميانه در تنشي جديد برخوردار است. در چشم جان بولتون امريكا به گروگان توافق هستهاي با ايران، تبديل شده است و يك بار وي در ماه آگوست سال 2017 در سخناني تند و تيز ادعا كرده بود كه ترامپ بايد هرچه سريعتر امريكا را از شر اين توافق نجات بدهد. در آن بازه زماني تمام چهرههاي معتدل موجود در كاخ سفيد تلاش ميكردند جان بولتون را از رييسجمهور دور نگاه دارند تا وي با افكار جنگطلبانه خود ذهن ترامپ را به سمت تخريب برجام نبرد.