• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4058 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۱۸ فروردين

بريتانيا به غرب آسيا بازمي‌گردد

ورود گام به گام اروپا به خاورميانه

ميثم سليماني

 

 

روز پنجشنبه رسانه‌هاي داخلي بحرين اعلام كردند كه پايگاه نظامي دايمي بريتانيا در اين كشور رسما افتتاح شده است. اين نخستين پايگاه دايمي نظامي بريتانيا در خاورميانه در بيش از چهار دهه گذشته در خليج فارس محسوب مي‌شود كه به اين ترتيب به نظر مي‌رسد آنها قصد دارند حضور گسترده‌اي را در مسير اصلي حمل و نقل بين‌المللي خليج فارس و در راستاي تامين امنيت آن ايفا كنند. به گزارش آسوشيتدپرس طبق اطلاعات به دست آمده در اين پايگاه تسهيلات پشتيباني نيروي دريايي بريتانيا با حدود 500 پرسنل نيروي دريايي از جمله ملوانان، سربازان و افسران مستقر است. لازم به ذكر است كه خليج فارس يكي از مهم‌ترين مناطق براي حمل و نقل دريايي به شمار مي‌آيد كه از آنجا بطور معمول نفت خارج مي‌شود و كالا از آسيا و اروپا وارد اين منطقه مي‌شود كه تامين امنيت آن نيز از اهميت بالايي برخوردار است. مقامات بريتانيايي اعلام كردند كه از سال 1971 تا به امروز اين اولين پايگاه دايمي بريتانيا در شرق كانال سوئز محسوب مي‌شود.

استيو دينتون، فرمانده نيروي دريايي انگليس در اين باره مي‌گويد: هدف نيروي دريايي سلطنتي بريتانيا ارتقا و تضمين امنيت دريايي در منطقه است و در اين چارچوب بناست نيروهاي دريايي در راستاي مقابله با دزدان دريايي، مبارزه با تروريسم و اطمينان از تحقق يك درياي آزاد را عملياتي كنند.

گفتني است بحرين همسايه جنوبي ايران و در كنار سواحل عربستان سعودي است كه علاوه بر حضور پايگاه نظامي بريتانيا ميزبان ناوگان پنجم نيروي دريايي ايالات متحده نيز است. به گفته مقام‌هاي نيروي دريايي امريكا طي ماه‌هاي اخير احتمال درگيري ناوهاي جنگي امريكايي و نيروهاي نظامي ايران در خليج فارس افزايش يافته و اين موضوع مي‌تواند به‌شدت براي امريكايي‌ها نگران‌كننده باشد. برخي تحليلگران معتقدند كه شايد حضور نيروي دريايي بريتانيا بتواند بخشي از چالش‌هاي احتمالي ناوهاي امريكايي در منطقه را كاهش دهد تا راحت‌تر بتوانند پشتيباني كشتي‌ها را برعهده داشته باشند از همين رو در پايگاه نظامي بحرين نيز امكانات جالب توجهي براي نيروهاي نظامي بريتانيايي در نظر گرفته شده است. بريتانيا براي اولين‌بار در سال 1935 يك پايگاه در بحرين تاسيس كرد اما با حضور نظامي امريكا در منطقه پايگاه عملا برچيده شد و از سال 2014 مجدد برنامه بازسازي پايگاه قديمي بريتانيا مطرح بود كه روز پنجشنبه رسما افتتاح شد.

اما در حال حاضر سوال اصلي اينجاست كه آيا بريتانيا تنها به قصد حضور براي تامين امنيت منطقه وارد بحرين شده است يا فرانسه از سر صلح دوستي قصد دارد وارد سوريه شود؟ بريتانيا پيش و پس از جنگ جهاني اول حضور جدي به همراه فرانسه در منطقه خاورميانه داشته است و به نظر مي‌رسد هر دوي اين كشورها در مسير احياي يك فرآيند قدم بر‌مي‌دارند. طي روزهاي اخير خبرهايي منتشر شد مبني بر اينكه فرانسه تعدادي از نيروهاي خود را در سوريه مستقر كرده است هرچند كه اين موضوع از جانب فرانسوي‌ها تكذيب شد اما منابع متعددي اين موضوع را تاييد كردند. اما حتي اگر اين موضوع نيز تكذيب شود فرانسوي‌ها به خصوص در چند وقت اخير و با روي كار آمدن امانوئل ماكرون علاقه وافري را براي نقش‌آفريني در سوريه و حتي مداخلات نظامي نشان داده‌اند. اقدامي كه اگر در حمايت از كردها صورت گيرد عملا دو عضو ناتو را رودر روي هم قرار مي‌دهد. ولي نكته جالب توجه اين است كه هم بريتانيا و هم فرانسه در حال نقش آفريني در مناطقي هستند كه در پيمان سايكس-پيكو و پس از فروپاشي امپراتوري عثماني بر سر آن به توافق رسيدند.

اما در اين بين يك استدلال وجود دارد كه كشورهاي اروپايي چه به صورت فردي يا جمعي علاقه زيادي نسبت به گذشته در راستاي نقش‌آفريني در خاورميانه دارند. شايد تا حدود 10 سال پيش كسي تصور نمي‌كرد اروپا بخواهد به شكلي خارج از ناتو و چارچوب دهه 90 يا حتي در اوايل دهه اول قرن بيستم عمل كند. اما اروپايي‌ها چشم‌انداز خود را بر همين مبنا طرح‌ريزي كردند. توماس كاراسك كه اكنون در موسسه مطالعات سياسي جمهوري چك مشغول به كار است و در حوزه مطالعات امنيتي پژوهش كرده است حدود 10 سال پيش طي مقاله‌اي براي نشريه تخصصي استراتژي و دفاع نوشت: پيش بيني نيروي نظامي يكي از ابزارهاي اصلي سياست امنيت و دفاع اروپا محسوب مي‌شود اما در حال حاضر برنامه‌ريزي براي فعاليت نيروهاي اروپا محدود است. او در مقاله خود تحت عنوان اينكه آيا نيروهاي اروپايي مي‌توانند در خاورميانه مداخله كنند، مي‌نويسد: هرچند كه قابليت‌هاي محدودي در اختيار اتحاديه اروپا قرار دارد اما اقدام نظامي اتحاديه اروپا در اين منطقه نبايد رد شود. كاراسك معتقد است كه استراتژي امنيتي اروپا در سال 2003 مدعي است با توجه به اينكه اتحاديه از جمعيت قابل توجهي برخوردار است و اقتصاد پويايي نيز دارد، بطور ناگزير يك بازيگر جهاني است. در چنين شرايطي اروپا هرچند مي‌داند كه از لحاظ نظامي قابل مقايسه با امريكا نيست اما به دنبال آن است كه تبديل به يك قدرت جهاني و يك بازيگر تعيين‌كننده شود كه خارج از چارچوب ناتو در دوره جنگ سرد تعريف مي‌شود. از همين رو خاورميانه مي‌تواند به عنوان يك آزمون حياتي از بلوغ سياست و سياست امنيتي اتحاديه اروپا شناخته شود. در حال حاضر خاورميانه با چالش‌هاي عمده جدي روبه‌رو است كه اروپا نمي‌تواند آنها را ناديده بگيرد و هريك از آنها مي‌تواند بر آينده اين اتحاديه نيز تاثيرگذار باشد. بحران در كشورهاي خاورميانه از جمله سوريه رسما امنيت اروپا را با چالش مواجه كرده است. در اين بين حتي سياست‌هاي متحدان اروپا از‌جمله امريكا در خاورميانه نيز ممكن است امنيت اتحاديه را با خطر مواجه كند.

لئو واردكار، نخست‌وزير ايرلند چندي پيش در نشست سران اتحاديه اروپا عنوان كرد، ما 28 كشور اتحاديه اروپا كشورهاي كوچكي هستيم كه در مسيرهاي مختلف توسط كشورهاي بزرگ احاطه شده‌ايم و گاهي اوقات با آنها مخالف هستيم. وي افزود در حال حاضر اتحاديه اروپا توسط دشمنان و متحدان خود محاصره مي‌شود كه ديگر نمي‌تواند به آنها متكي باشد. فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا نيز در سالگرد آغاز بحران سوريه و در جمع وزراي خارجه اتحاديه اروپا گفت در حال حاضر به نظر مي‌رسد تنها اروپا و سازمان ملل است كه به راه‌حل سياسي براي سوريه معتقد است.

اكنون اتحاديه اروپا در موضوع‌هاي مختلفي همچون برجام، سوريه و فلسطين با امريكا به عنوان يك متحد دچار چالش جدي است كه اتفاق نظر چنداني در اين موضوعات ميان امريكا و اروپا وجود ندارد. همچنين دونالد ترامپ، رياست‌جمهوري ايالات متحده از پيش و پس از حضور در كاخ سفيد كشورهاي اتحاديه اروپا را ملزم به پرداخت هزينه براي حمايت از آنها كرده است. درچنين شرايطي اتحاديه اروپا اگر قصد دارد به يك بازيگر مهم بين‌المللي بدل شود مجبور است خود به تنهايي با چالش‌هاي پيش‌روي خود حتي به صورت نظامي و خارج از چارچوب ناتو با آنها برخورد كند. از همين رو اگر فضايي فراهم شود مي‌توان شاهد حضور گسترده‌تر اروپايي‌ها در منطقه بود كه مسووليت‌هايي، خود به عنوان يك بازيگر مهم بين‌المللي را برعهده بگيرد و براي تامين امنيت خود ديگر محتاج امريكا نباشد، حالا اين موضوع مي‌تواند از طريق حضور كشورهاي اروپايي از‌جمله فرانسه و بريتانيا كه توان نظامي بيشتري نسبت به ساير كشورهاي اتحاديه دارند باشد يا اينكه در آينده با تقويت نيرو‌هاي نظامي مشترك در اتحاديه اين امر محقق شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون