نگاهي به بازي فولاد
داريوش يزداني
درك خوب بازيكنان فولاد و مربي فهيم اين تيم از يكديگر شرايطي را فراهم كرده تا فولاد بدون توجه به از دست دادن چند بازيكن كليدي به لطف تكيه بر آكادمي خود نه تنها همچنان در جمع مدعيان ليگ برتر باقي بماند بلكه رفتار تاكتيكي تيم فولاد نيز مثال زدني است و در رقابتهاي آسيايي هر چند كم تجربهاند اما با تكيه بر سيستم محوري در حال پيشرفت هستند. بازيكنان السد در اين ديدار نشان دادند كه از تجربه خوبي برخوردارند و موفق شدند با تنوع در نوع بازيشان هم خود را از زير فشار دقايق اوليه مسابقه خارج كنند هم شرايط بازي را تا انتها كنترل كنند.
شكست تاكتيكي در نيمه اول
فشار و پرس منطقه Dبسيار خوب بازيكنان فولاد بازيكنان السد را ناخواسته مجبور به اشتباهات فراواني كرد و پس از تصاحب توپ گردش سريع توپ فولاد را تيم برتر ميدان و پيروز تاكتيكي مسابقه نشان ميداد و اگر فولاديها جسارت و نفرات بيشتري در يك سوم هجومي خود داشتند قطعا نيمه اول به خصوص در 15 دقيقه ابتدايي به گل ميرسيدند. تغيير رفتار تاكتيكي تيم السد و آوردن خلفان به كانال شماره سه و صاحب توپ كردن وي ميان دو هافبك دفاعي و حضور اسدالله و ياسر يحيي در كانالهاي دو و چهار و شناخت و بازي تركيبي بواسطه مالكيت توپ و استفاده از كانالهاي يك و پنج آرام آرام بازي را به تعادل كشاند اما مالكيت توپ بيشتر در اختيار السد بود و به واسطه مالكيت توپ تنها بازي را كنترل كردند و نهايتا پيروز تاكتيكي نيمه اول بودند. تنها ايراد نيمه اول تيم فولاد ارسال يك سانتر درون محوطه جريمه از جناحين بود كه با توجه به سيستم ١-٤-١-٤ اين تيم نياز بيشتري به ارسال از جناحين يا كات بك از جناحين جهت خلق موقعيت گلزني داشت و دو هافبك كناري اين تيم بيش از اندازه اسير سيستم بودند در حالي كه براي رسيدن به گل و پيروزي بايد آرايش تيمي را بر هم زد و پس از، از دست دادن توپ سريعا به آرايش اصلي بازگشت.
نيمه دوم
هيچ يك از دو تيم حتي با تعويضهايشان تغيير رويه ندادند و بيشتر چشم به اشتباهات احتمالي يكديگر داشتند و بازي در تمام دقايق با تكيه بر رفتار تاكتيكيشان دنبال شد كه بياحتياطي و اخراج بازيكن فولاد اين تيم را به حداقل امتياز قانع كرد و اجازه تغيير سيستم را - كه در مسابقات ليگ برتر بارها از سوي فولاد شاهد بوديم - به آقاي اسكوچيچ نداد.
راهكار فولاد:
با توجه به سرعت خوب بازيكنان فولاد در خط حمله و توانمندي تكنيكي آنها به خصوص شريفات جهت رسيدن به گل زماني كه توپ در منطقه مخالف است نيازمند دوندگي مورب جهت ايجاد شكاف در خط دفاعي حريف بودند چون با دويدن مورب معمولا ميتوانيم در نقطه كور مدافعين حركت كنيم و با يك توپ عمقي ميتوانيم به راحتي خلق موقعيت كنيم كه بازيكنان فولاد بيشتر دويدن هاي خطي در دستور كارشان بود.
كاپيتان:
معمولا كاپيتان تيم نقش رهبري و ايجاد ارتباط موثر بين تمام عوامل برگزاركننده مسابقه و تيم تحت رهبري خود را دارد و كاپيتان فولاد در اين ديدار نشان داد كه نه تنها توان رهبري تيم را ندارد بلكه در ايجاد ارتباط با داور مسابقه نيز مشكل دارد و در صحنه اخراج به همراه ديگر هم تيميهايش فرياد زدن سر داور را گره گشا ميپنداشتند و تنها چاگو بود كه سعي در ايجاد ارتباط منطقي با داور داشت و به نظر ميرسيد كه به زبان انگليسي نيز تسلط دارد. در چنين سطحي بايد بهترين انتخابها براي تيم لحاظ شود و انتخاب كاپيتان يكي از مهمترين انتخابها در چنين سطحي است.
نكته جالب و آموزنده ديدار:
با توجه به اينكه تيم فولاد پرس منطقه D را دستور كار داشت و در كل جريان بازي حريف را تحت فشار قرار ميداد اما تيم السد بدون توجه به اين موضوع بازيسازي از خط دفاعي را درطول مسابقه بهخوبي اجرا كرد و نشان داد كه مالكيت توپ كه يكي از ضعفهاي بزرگ فوتبال ما است چقدر ميتواند گرهگشا باشد و چگونه اين تيم را نجات داد! در اين مسابقه حتي يكبار هم دروازهبان السد اقدام به بازي مستقيم با مهاجمشان نكرد و بيشتر اوقات بازي را با خط دفاعشان شروع كرد.