كيروش و برانكو در يك اقليم نگنجند
علي كربلايي
چنين اتحاد ملي غريبي را براي مدتهاي طولاني نديده بوديم. همه براي موفقيتهاي تيم ملي جيغ زدند و همه براي ناكاميهايش اشك ريختند. جشنهاي خياباني به پا شد و اغلب مردمي كه منتقد تيم ملي بودند، به اشتباه خود اذعان داشتند و از كارلوس كيروش حمايت كردند، چه حمايتي. فضاي فوقالعاده همدلي و اتحاد، زياد بهطول نينجاميد. هنوز هواپيماي تيم ملي به آسمان ايران نرسيده بود كه كارلوس كيروش از در پاسخگويي به انتقادات تلويحي برانكو درآمد.كيروش ايران را كشوري خواند كه براي برانكو و او به صورت همزمان كوچك است. البته كه اشتباه ميكند. ايران كشوري است با مساحتي 18 برابر پرتغال و 29 برابر كرواسي. اگر هر كس فقط در دايره مسووليت خودش گام بردارد و حرف بزند، اين كشور براي همه جا دارد. براي كسي قابل درك نيست كه چرا كيروش با اين ادبيات به برانكو حمله كرده و رسما خواستار خروج او از اين كشور شده است. كيروش از گرشاسبي خواسته تا برانكو در حيطه اختيارات خودش حرف بزند، از آن سو اما كسي جرات و جسارت ندارد از آقاي تاج بخواهد كيروش را مدتي ممنوعالمصاحبه كند تا اينچنين فرياد نزند. سرمربي پرتغالي تيم ملي به گرشاسبي گفته: «برانكو بود كه به اردوهاي تيم ملي در فصل لطمه زد و مخالفت و ممانعتهايي با تمرينات يك و نيم روزه تيم ملي در پِك انجام داد. او تلاش كرد تا ساختمان پك را بگيرد و در موضوع تجهيزات دخالت كرد. او صحبتهاي سمگونهاي راجع به بازيكنان داشت و با اين حرفها سمپاشي كرد. يك بار براي هميشه او را ساكت كنيد. وقتي او راجع به بازيكنان داخلي صحبت ميكند نبايد هيچوقت فراموش كند هزاران دلاري كه براي بازيكنان اوكرايني خرج كرد و يك دقيقه هم آنها بازي نكردند.» آيا واقعا اين حرفها در حيطه اختيارات كيروش است كه در مورد آن صحبت كند؟ اگر برانكو بگويد چرا خانزاده با وجود عملكرد بسيار متوسط يا حتي سطح پايين به دو جام جهاني رفته، اين حرفش مصداق دخالت در حوزه اختيارات سرمربي تيم ملي تيم ملي نيست؟
دو حالت وجود دارد. يكي اينكه، كيروش دخالتي از برانكو در روند تيم ملي ديده و سكوت كرده تا بعد از جام جهاني در مورد آن صحبت كند؛ اما با توجه به شناختي كه از اين مربي داريم، احتمال چنين امري بسيار بعيد است. اگر او چيزي ميديد قطعا در همان زمان و در هر شرايطي كه ميشد، واكنش نشان ميداد. حالت دوم اين است كه كيروش ميخواهد از موج محبوبيت عظيمي كه به سمتش گسيل شده سوءاستفاده كرده و برانكو را وادار به خروج از ايران يا حداقل واكنشي تند كند. ماجرا هر چه باشد، دال بر اين است كه ما ايرانيها مردمان بدشانسي هستيم. بدشانس و بد اقباليم كه اگر مربي بزرگي هم براي تيم ملي پيدا ميكنيم، چنين اخلاقي دارد.
در مساله دعواي برانكو و كيروش، اگر كيروش برنده شود فصلي سخت براي فوتبال ايران شروع ميشود. دخالت واضح سرمربي تيم ملي در امور باشگاهها، نقض حق استقلال باشگاهها از تيم ملي است. حرفهاي كيروش، وينفرد شفر را هم به واكنش وا داشته و او اعلام كرده كه هر دو مربي به مدتي مرخصي احتياج دارند.
بياييد نگاهي تاريخي به ماجرا داشته باشيم. اولين اختلاف در اوايل تابستان ۹۵ رخ داد، زماني كه برانكو با انتقاد شديد از اردوي تيم ملي، آن را يك اقدام از سوي كيروش براي ضربه زدن به خودش دانست. پرسپوليس چند هفته قبل قهرماني را به استقلال خوزستان واگذار كرده بود. باخت پرسپوليس به نفت تهران باعث شد تا جام از دست برانكو رها شود. همان موقع شنيده شد كه پرسپوليسيها معتقدند كادر تيم ملي به عليرضا منصوريان، سرمربي نفت تهران، كمك كرده بود تا در آن بازي پرسپوليس ببازد. برانكو چند هفته بعد اختلافاتش با كيروش را علني كرد؛ زماني كه صراحتا به حمايت كيروش از استقلال براي ضربه زدن به پرسپوليس اشاره كرد. آن اردو لغو شد و كيروش هم چند باري به برانكو تاخت. بعد از آن، ماجرا به اردوهاي تيم ملي كشيده شد. جايي كه كيروش يك اردوي خارج از برنامههاي تيم ملي تدارك ديد و برانكو عنوان كرد كه اگر تيمش قهرمان نشود تقصير سرمربي تيم ملي است. كيروش بازيكنان پرسپوليس را از اردو مرخص و بهشدت عليه برانكو صحبت كرد. او در فيسبوك به عقرب و مار هم اشاره كرد و به نوعي به مربي پرسپوليس چنين صفتهايي داد. ساختمان ايفمارك مورد بعدي مناقشات اين دو بود. مدتي سكوت بين اين دو حاكم بود. اما بعد از آن كيروش باز هم شروع كرد به حملههاي همهجانبه. در پايان بازيهاي دوستانه تيم ملي در فروردين ماه امسال سرمربي تيم ملي از آمادگي بازيكنان ليگ انتقاد كرد و گفت با اين ميزان آمادگي نميتوان حريف رونالدو شد. او خواستار اين شد كه ۴۰ روز قبل از شروع جام جهاني بازيكنان شاغل در ليگ ايران را در اختيار داشته باشد. دعوا دوباره شروع شد و برانكو صحبتهاي كيروش را رد كرد و به دفاع از بازيكنانش پرداخت. بعد از ليگ هم كه كلا خبري از تبريك قهرماني نبود و كيروش كه در همه سالهاي حضورش در فوتبال ايران به تيم قهرمان تبريك گفته بود، پرسپوليس را مستثني كرد.
حالا بعد از حرفهاي كيروش دوقطبي قديمي فوتبال ايران شروع شده است. برانكو فعلا سكوت كرده. بعيد هم هست حرفي بزند. او ميداند در چنين شرايطي سكوت كردن خودش و حملات طرفدارانش بهترين جواب براي سرمربي پرتغالي است. معلوم نيست سرنوشت اين جنگ چه خواهد شد. كيروش هنوز قراردادش را با تيم ملي امضا نكرده و احتمالا كيروش خواهان حذف برانكو براي ادامه كارش است؛ درخواستي غيرمنطقي كه اگر رسما مطرح شود، فدراسيون اصلا توان برآورده كردن آن را ندارد.
فصل داغ دعوا بعد از فصل داغ فوتبال شروع شده است. كيروش - برانكو، عجيبترين دوقطبي تاريخ فوتبال ايران است. يكي تصور ميكند ديگري ميخواهد جايگاهش را بهخطر بيندازد و ديگري تصور ميكند كه ميخواهند تيمش نتيجه نگيرد. اوضاع عجيب و غريبي است. شايد اگر اين فوتبال صاحب داشت، هيچوقت اين طور نميشد.
با داستاني فانتزي مطلب را به اتمام ميرسانيم. تصور كنيد گرت ساوتگيت بگويد اظهارات مورينيو باعث شده تا تيمش در جام جهاني نتيجهاي درخور نگيرد و حذف شود؛ وگري لينهكر هم در برنامه... اين موضوع را به نوعي تاييد كند و با تريبون دادن به ساوتگيت اجازه بدهد او به هر شكلي كه ميخواهد به مورينيو توهين كند. از آن سو خوزه مورينيو بگويد كه برنامههاي آمادهسازي تيم ملي باعث شده تا در ليگ قهرمانان اروپا نتيجه نگيرم. و ساوتگيت بگويد اتفاقا همين اصرار شما روي بازي كردن در ليگ قهرمانان باعث شده تا كار ما براي آمادهسازي مختل شود. ساوتگيت كه بر فرض بعد از مدتها از انگليس يك مدعي قهرماني ساخته است، با استفاده از محبوبيتش بگويد اگر براي يورو2020 ميخواهيد از من استفاده كنيد، بايد قيد استفاده از مورينيو را در منچستريونايتد بزنيد؛ چون اين كشور به اندازه كافي براي من و مورينيو جا ندارد. مارتين تايلر هم كه اين ميان قصد ميانجيگري دارد بيايد بگويد كه مساحت انگليس فلانقدر است و در امپراتوري بريتانيا خورشيد غروب نميكند و براي همه به اندازه كافي جا هست. هواداران ساوتگيت هم به تايلر حمله كنند. از آن طرف هواداران مورينيو به لينهكر حمله كنند كه چرا از ساوتگيت حمايت ميكني و حتما از او پول گرفتهاي. اين داستان فضاي بسيار احمقانهاي را ميسازد. اما باور كنيد الان در فوتبال ايران اوضاع از همين قرار است. هيچكس در حيطه اختيارات خودش فعاليت نميكند و اوضاع بسيار وخيم است. وقت زيادي تا جام ملتها نداريم و كيروش ميخواهد با دشمنسازيها و دشمنتراشيهايش به كار ادامه بدهد.
كيروش ايران را كشوري خواند كه براي برانكو و او به صورت همزمان كوچك است. البته كه اشتباه ميكند. ايران كشوري است با مساحتي 18 برابر پرتغال و 29 برابر كرواسي. اگر هر كس فقط در دايره مسووليت خودش گام بردارد و حرف بزند، اين كشور براي همه جا دارد. براي كسي قابل درك نيست كه چرا كيروش با اين ادبيات به برانكو حمله كرده و رسما خواستار خروج او از اين كشور شده است.