• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4158 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۱ مرداد

برخيز و اول بكش(16)

دنياي سرّي متولد مي‌شود- مستعربين شكل مي‌گيرد

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

تنها عملياتي كه موفق بود توسط دو واحد نخبه حگانه- كه هر‌دوي آنها متعلق به پالماخ (Palmach)، تنها واحد مجهز و آموزش‌ديده شبه‌نظامي، بودند- به اجرا درآمد. يكي از اين واحدها پاليام (Palyam)، كمپاني نيروي دريايي و ديگري «عرب پلاتون»، واحد مخفي كماندويي كه اعضاي آن به شكل عرب‌ها تغيير چهره مي‌دادند.

به پاليام، كمپاني دريايي، دستور داده شده بود كه به محض آنكه بريتانيايي‌ها خارج شدند بندر حيفا، مهم‌ترين بندر دريايي فلسطين را بگيرند. وظيفه آنها هم اين بود كه حتي‌الامكان سلاح و تجهيزات برجاي‌مانده بريتانيايي‌ها را بدزدند و مانع انجام چنين كاري از سوي عرب‌ها بشوند.

آبراهام‌دار، يكي از افراد پاليام، به خاطر مي‌آورد كه، «ما روي گيرندگان يا خريداران سلاح‌هاي عرب در حيفا و شمال متمركز بوديم. دنبال آنها مي‌گشتيم و آنها را مي‌كشتيم.»

دار، كه زبان انگليسي را مثل خود انگليسي‌ها حرف مي‌زد، و دو نفر ديگر از افراد پاليام، نقش سربازان انگليسي را كه مي‌خواستند گيربكس‌هاي دزديده‌شده را در قبال مقدار معتنابهي پول به فلسطيني‌ها بفروشند، بازي كردند. قرار ملاقاتي در يك آسياب متروكه در حاشيه يك دهكده عربي براي رد و بدل كردن پول گذاشتند. زماني كه فلسطيني‌ها رسيدند سه يهودي كه لباس نظامي انگليسي‌ها را پوشيده بودند در محل ملاقات بودند. چهار نفر ديگر كه در همان نزديكي‌ها پنهان شده بودند منتظر علامت بودند تا خودشان را روي عرب‌ها بيندازند و آنها را با لوله‌هاي فلزي بكشند.‌ دار گفت، «ما ترسيده بوديم كه صداي گلوله همسايگان را بيدار كند و به همين خاطر تصميم به عمليات خاموش گرفتيم.»

عرب پلاتون نيز زماني بنا نهاده شد كه حگانه متوجه شد كه به هسته‌اي از مبارزان آموزش‌ديده نيازمند است كه بتوانند در عمق خطوط ارتش دشمن عمليات بكنند، اطلاعات جمع‌آوري كنند، خرابكاري كنند و ماموريت‌هاي كشتن فرد مورد هدف را هم به اجرا درآورند. آموزش اين افراد- كه اكثر آنها مهاجران سـرزمــيـن‌هاي عرب بودند- شامل تاكتيك‌هاي كماندويي و انفجار و نيز مطالعات شديد اسلام و سنت‌هاي عرب بود. نام مستعار آنها «مستعربين» بود، نامي كه جوامع يهودي در برخي از كشورهاي عرب بر خود گذاشته بودند، آنها اعمال دين يهود را برجاي مي‌آوردند اما در همه زمينه‌هاي ديگر- لباس، زبان، عرف و سنت اجتماعي و غيره- مشابه عرب‌ها بودند .

همكاري ميان اين دو واحد روي ترور شيخ نيمر الخطيب، رييس سازمان‌هاي اسلامي فلسطين، يكي از اهداف اوليه عمليات استارلينگ به خاطر نفوذ قابل‌توجهش بر افراد كف خيابان‌هاي فلسطين، جواب داد. افراد مستعربين مي‌توانستند بدون هيچ گونه مانعي چه از طرف بريتانيايي‌ها و چه از طرف عرب‌ها، حركت كنند. آنها در فوريه سال 1948 و در زماني كه الخطيب از سفر دمشق بر مي‌گشت با خودرويي پر از مهمات در كمين او نشستند. او به‌شدت مجروح شد، فلسطين را ترك كرد و خودش را از هر نقش فعال سياسي كنار كشيد.

آبزاهام‌دار چند روز بعد از يكي از كارگران بندري‌اش شنيد كه يك گروه از عرب‌ها در كافه‌اي از نقشه‌شان كه يك خودرويي پر از مواد منفجره را در يك منطقه شلوغ يهودي‌نشين حيفا منفجر كنند، صحبت مي‌كردند. آمبولانس بريتانيايي كه آنها براي اين هدف آماده كرده بودند در يك گاراژي در جاده نظاره، در بخش عرب‌نشين شهر حيفا آماده است. مستعربين بمبي را در يك كاميون تعبيه كردند و به سمت منطقه عرب‌نشين رفتند، آنها خودشان را به شكل كارگراني درآوردند كه نشتي يك لوله را تعمير مي‌كنند و كاميون را كنار ديوار گاراژ پارك كردند. مردي كه داخل گاراژ بود به زبان عربي بر سر آنها فرياد كشيد، «اينجا چه مي‌كنيد؟»

يكي از مستعربين به عربي جواب داد «همين الان تمام مي‌شود، ما داريم آب مي‌خوريم و بايد اين نشتي را برطرف كنيم» و چند ليچار بامزه هم گفت. آنها به سمت خودرويي كه منتظرشان بود رفتند و چند دقيقه بعد بمب آنها منفجر شد و بمبي را كه در داخل آمبولانس هم بود، منفجر كرد و پنج فلسطيني را كه در آنجا كار مي‌كردند، كشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون