• 1404 پنج‌شنبه 19 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4242 -
  • 1397 چهارشنبه 7 آذر

ادامه از صفحه اول

قابليت اجرايي گذرگاه ويژه مالي

 

5- گذرگاه ويژه مالي از هر سامانه ارتباطات مالي از جمله «جامعه ارتباطات بين‌بانكي جهاني» (موسوم به سوييفت SWIFT) مستقل باشد تا چنانچه اين سامانه‌ها به هر دليل و بهانه‌اي از خدمات‌رساني به ايران استنكاف ورزيدند، خللي در انجام وظايف آن پيش نيايد.

6- هزينه مبادلات (transaction costs) مراودات فيمابين از حد متعارف بيشتر نباشد.

7- استانداردهاي مرتبط با كليه موارد موضوع ماموريت ذاتي شركت‌هاي واسط با دقت هر چه تمام رعايت شوند.

8- به هر تراكنشي كه از مسير گذرگاه ويژه مالي انجام مي‌شود، با رويكرد و نگاهي فرآيندي برخورد و نگريسته شود؛ به‌طوري‌كه صفر تا صد هر دادوستدي را شامل شود و كليه مراحل مربوط به بازاريابي، مشتري‌يابي، انتقال كالا و خدمات موضوع معاملات و تسويه مالي را دربر‌گيرد؛ به‌نحوي‌كه ديگر در هر معامله‌اي بدهكار و بستانكاري باقي نماند و تسويه نهايي به عمل آيد.

گمانه‌زني پيش رو

درست است كه اصولا سياست با صبوري عجين است و سياست‌ورز را با تعجيل ميانه‌اي نيست؛ اما مي‌دانيم كه امتناع يك طرف از تعجيل نبايد به گونه‌اي باشد كه طرف ديگر آن را به مسامحه و تعلل تعبير كند. اين مساله درباره رويكرد جاري جامعه اروپايي درباره ايران صادق است. اين نهاد اروپايي از زماني كه ترامپ كشورش را از برجام خارج كرد، فرصت داشته تا زمينه‌هاي حقوقي و مالي لازم را براي دورزدن تحريم‌هاي يكجانبه امريكا عليه ايران فراهم كند. خوشبختانه هم‌اكنون زمينه حقوقي كاملا فراهم است و آنچه باقي مانده، زمينه مالي قضيه است كه همان گذرگاه ويژه مالي است. راه‌اندازي اين گذرگاه چون متضمن جهاتي تكنيكي است؛ البته قدري زمان بر است. اما اعمال اراده سياسي زمان‌بر نيست. از اين رو اسكان گذرگاه ويژه چون في‌نفسه امري تكنيكي نيست، نبايد به درازا بكشد؛ لذا اگر بيش از اين شاهد تاخير در اين كار باشيم، بايد آن را به حساب تعلل جامعه اروپايي در انجام تعهدات برجامي خود بگذاريم. شايد اين تعلل ورزي معلول اتخاذ سياست صبر و انتظار (wait and see) باشد تا اين مهم‌ترين نهاد اروپايي به اين وسيله امكان يابد تا با پايش تحولات و رويدادهاي آينده، ميزان موفقيت‌آميزبودن اجراي تحريم‌ها را بسنجد و براساس نتيجه، موضع مناسب مورد نظر را بگيرد. افزون بر اين، مي‌توان احتمال داد اروپا درصدد است تا با نگاهي فرابرجامي، همه مسائلي را كه با ايران دارد، مانند مباحث و موضوعات حقوق بشر، موشكي و حضور در منطقه، به ويژه سوريه، روي ميز بگذارد و راجع به آنها وارد مذاكره با تهران بشود و متناسب با نتايج حاصل، الگوي رفتاري نهايي خود را تنظيم كند. جامعه اروپايي محق است در امور داخلي خود هر رويكرد و سياستي را كه صلاح مي‌داند، اتخاذ كند؛ اما هر جا كه پاي مصالح و منافع ديگران در ميان است و به تعهدات آن جامعه در قبال آنها مربوط است، اين ديگرانند كه حق دارند مطالبه‌گري كنند و درصدد احقاق حقوق حقه خود برآيند. سران جامعه اروپايي حتي به اذعان خود، متعهد به برجام هستند و حداقل تا وقتي كه ايران از اين توافقنامه خارج نشده، تعهد مزبور به قوت خود باقي است و علاوه بر اين، چون باز هم به اذعان خود، حفظ برجام به دلايل امنيتي در جهت منافع اروپا است؛ لذا از اين حيث هم وام‌دار ايران هستند كه موجب تامين اين امنيت است. مضافا، آنها حتما مي‌دانند اگر در هفته‌هاي اخير توانسته‌اند صداي خود را بلند كنند و حتي با سخن گفتن از ضرورت ايجاد «ناتوي اروپايي»، از خط قرمزهاي پررنگ امريكا عبور كنند، به بركت اتخاذ موضعي مستقل از شريك بزرگ آتلانتيكي خود در قبال برجام بوده است. از سوي ديگر، برخورد شاذ امريكا با جامعه اروپايي ناظر به سخره گرفتن يورو و سازوكار موردنظر اين اصلي‌ترين نهاد اروپايي در مقابله با اعمال تحريم عليه ايران را بايد ناشي از جديت و اهميت سازوكار مزبور و نقش بالقوه اروپا در به هم زدن يكجانبه گرايي كور امريكا دانست. مخلص كلام آنكه، جامعه اروپايي با اتخاذ موضعي اختلافي با شريك بزرگ خود درخصوص مهم‌ترين توافقنامه بين‌المللي چندجانبه دهه اخير (برجام)، بر سر دوراهي سرنوشت‌سازي قرار گرفته است. يكي از اين راه‌ها داراي برون‌رفت و ديگري فاقد آن است، چرا كه «بن‌بست» است. راه نخست، راه راحتي است چراكه حرف‌درماني مي‌كند، ليكن خاصيتي بيشتر از خاصيت باد ندارد كه به هر قفلي راه مي‌يابد ولي هيچ يك را نمي‌گشايد. راه دوم، هر چند كه چندان هموار نيست، اما راهگشا است و به‌عبارتي متضمن ارزش افزوده است. اين راه مستلزم عمل است. اروپا اگر مي‌خواهد بازگشت به خويشتن كند و شوكت گذشته خود را بازيابد، لازم است از تهديدات جاري امريكا فرصت بسازد و با عبور از مشكلاتي كه به سراغش آمده، جايگاه ازدست رفته خود را بازيابد. همراهي با ايران به عنوان نيرويي متوازن‌كننده (balancer) و به قولي، پادشاه ساز (kingmaker) قطعا به اروپا كمك مي‌كند به چنين مرتبه و درجه‌اي نايل آيد. به‌علاوه، قاره سبز با انجام تعهدات برجامي خود نشان خواهد داد كه به هنجارهاي حقوقي بين‌المللي گردن مي‌نهد و به‌طوري اصولي و حرفه‌اي و به معناي واقعي، سياست‌ورزي مي‌كند.

 


تهاتر بدهي و پايه پولي

بخش ديگري نيز بدهي بانك‌ها به بانك مركزي است. اتفاقي كه در چرخه تهاتر بدهي مي‌افتد به اين صورت است كه بدهي بانك‌ها به بانك مركزي كم مي‌شود و بر بدهي دولت به بانك مركزي اضافه مي‌شود. در واقع بدهي‌ها از يك زير فصل كم مي‌شود و به زير فصل ديگر منتقل مي‌شود. اما قسمتي كه منجر به افزايش پايه پولي مي‌شود، سمت چپ ترازنامه بانك مركزي كه شامل اضافه برداشت بانك‌ها و... است. اين قسمت تغييري نمي‌كند. بنابراين با يك راهكار هم بدهي‌ها كاهش مي‌يابد و هم بانك‌ها قدرت تسهيلات‌دهي بيشتري به دست مي‌آورند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون