درباره كتاب «خاطرات روزنامهنگار»
60 سال روزنامهنگاري آقاي كمونيست
مجيد گلبابايي
انور خامهاي، نويسنده، پژوهشگر، فعال سياسي و آخرين بازمانده گروه «53 نفر» كه در سالهاي ابتدايي تشكيل «حزب توده ايران» از رهبران آن بود، در سن 102 سالگي درگذشت. سابقه مبارزاتي وي در گروه 53 نفر، تحمل زندان رضاخاني، همگامي با حزب توده و سرانجام انشعاب از اين حزب، او را به يك چهره آشنا در عرصه سياست تبديل كرد. او كه 21 سال سن داشت به همراه ساير همفكرانش در سال 1316 در زندان قصر رضاشاه محبوس شد. در مهر 1320 مشمول قانون عفو عمومي قرار گرفت و از زندان آزاد شد. وي در دي ماه 1326 به همراه خليل ملكي، جلال آلاحمد، فريدون توللي و تني چند از اعضاي حزب توده، از اين حزب انشعاب كرد و مجله «انديشه نو» را با همفكران خود تاسيس كرد.
با آغاز جنبش مليشدن صنعت نفت و همزمان با گشايش در فضاي سياسي و مطبوعاتي، روزنامه «جهان ما» و «حجار» را انتشار داد و بعد «جمعيت رهايي كار و انديشه» را تاسيس كرد. وي پس از كودتاي 28 مرداد نيز به علت حمايت از دكتر مصدق و نهضت ملي شدن نفت دوباره راهي زندان شد. تمام گروههاي سياسي براي او احترام قائل بودند و از او به عنوان يكي از اولين نخبههاي ايراني صاحبنظر در حوزههاي مختلف مثل اقتصاد و ادبيات و سياست ياد كردهاند. از او بيش از 20 جلد كتاب و دهها مقاله باقي مانده است. كتابهايي همچون «تجديدنظرطلبي از ماركس تا مائو» به زبان فرانسه چاپ پاريس، سه جلد «خاطرات سياسي» شامل «پنجاه نفر و سه نفر، فرصت بزرگ از دست رفته، از انشعاب تا كودتا»، «فرهنگ سياست و تحول اجتماعي» و «خاطرات روزنامهنگار» باقي مانده است.
كتاب «خاطرات روزنامهنگار» در واقع آخرين اثر مكتوب وي به شمار ميرود. ويرايشكننده كتاب خاطرات شفاهي انور خامهاي به نكاتي دست يافته است كه گفته ميشود حتي در «خاطرات سياسي» و كتابهاي ديگر او نيامده است و براين اساس از او خواسته است يادبودهاي از قلم افتاده را قلمي كند. وقتي گفتوگوها آغاز ميشود خامهاي مطالب را بسط داده و به شرح خاطرات شصت سال روزنامهنگاري خود، چگونگي تحصيل در دانشگاههاي آلمان و سوييس، تدريس در دانشگاه بلژيكي كنگو و بازگشت به ايران و ادامه كار روزنامهنگاري نيز پرداخته است. يادبودهاي عبرتآميزي كه بدون شك خواننده نكتهسنج ميتواند از خلال آن، آنچه كه در كتابهاي تاريخنگاران معاصر درباره وضع مطبوعات از جنبش مشروطيت تاكنون نيافته است، بيابد و برخي دانستههاي تاريخي خود را تصحيح و تكميل كند. ويرايشكننده در مسير اين خاطرات تلاش كرده است حالت طبيعي سخنان خامهاي محفوظ بماند و خود وي نيز به هنگام بازخواني آن، اگرچه برخي افزودنيهاي را افزوده يا برخي عبارتهاي زايد را حذف كردند ولي نخواسته و نپسنديده كه حالت گفتوگوي موجود در اين اثر به نثر ادبيانه و رسمي تنزل يابد.
انور خامهاي با دستخط شخصياش اين كتاب را چنين معرفي كرده است: «پس از انتشار خاطرات سياسيام كه بهطور گسترده و در چاپهاي متعدد منتشر شد، بسياري از خوانندگان آن ميپرسيدند: «اين خاطرات تا كودتاي 28 مرداد بيشتر نيست. پس از آن چه كرديد و چرا دنباله خاطرات خود را در اختيار مردم نميگذاريد؟!» كتابي كه در دست داريد پاسخي به اين پرسش و زندگينامه من است تا امروز. اما چون در اين مرحله كار عمدهام روزنامهنگاري بوده و سرگذشت پدرم، يكي از بنيانگذاران مطبوعات در ايران، نيز همراه آن است، ميتوان آن را تاريخچهاي از روزنامهنگاري در ايران شمرد. روزنامهنگاران چه نقشي در تاريخ دارند، چه خطرهايي را به جان ميخرند و با چه مشكلاتي و مصائبي روبهرويند؟.»
وي در بخش پاياني كتاب با عنوان «روزنامهنگاري تفنني» به ذكر خاطراتي از فعاليتهاي مطبوعاتي خود پس از پيروزي انقلاب، كه در قالب انتشار مقاله و مصاحبه در روزنامهها و مجلاتي همچون «آيندگان، نگين، آدينه، دنياي سخن، كلك، جامعه سالم و ايران فردا» شكل گرفت، اشاره داشته است. كتاب شامل پنج بخش «خانواده روزنامهنگار»، «كودكي و جواني روزنامهنگار»، «روزنامهنگاري حرفهاي و غير حزبي»، «تحصيل علوم روزنامهنگاري» و «روزنامهنگاري تفنني» است. پايان بخش اين كتاب تصاويري از انور خامهاي از دوران كودكي تاكنون است.