عقد اخوتي در كار نيست
به موازات آن پشتيباني مردمي از حكومت نيز افزايش پيدا خواهد كرد. كافي است نگاهي به حكومتهاي منطقه بيندازيم؛ خواهيم ديد خلأ اين مشروعيت در آنها مشاهده ميشود و از آنجايي كه اين خلأ وجود دارد حكومتها تلاش ميكنند اين فقدان را جبران كنند. از همين رو با وارد ساختن هزينههاي بسيار به كشور و مردم حاضر ميشوند هزينههايي را به كشورهاي ديگر مانند امريكا بپردازند و نهايتا با تحقير اين كشورها روبرو ميشوند؛ موضوعي كه يكي از عواقب فقدان مشروعيت است. در كنار همه اين مباحث اين سوال نيز مطرح ميشود كه مسووليت دولتها در قبال مردم چيست؟ پاسخ اين سوال را بايد در قانون جست و جو كرد. اگر حكومتي قانون را رعايت كند و منافع ملي را در چارچوب قانونمندي پيگيري كند حتما رضايتمندي مردم را نيز به همراه خواهد داشت. حال اگر در اين ميان دشمنان خارجي فشاري هم بياورند آن را مردم درك ميكنند و حكومت ميتواند با اتكا به اين حمايت فشارها را پشت سر بگذارد. در اين ميان شايد بد نباشد گريزي هم به صحبتهاي سيدحسن خميني بزنيم؛ او در سخناني گفته بود:« زيربناي يك جامعه احساس رضايت مردم است. بايد قواعد رفتار انسانها و علل سقوط و ثبوت را به دست بياوريم تا در زندگي رعايت كنيم؛ والا هيچ تضميني وجود ندارد كه ما بمانيم و ديگران بروند. اگر قواعد را رعايت نكنيد، عرصه را از شما ميگيرند.» اين يك واقعيتي است كه بايد همواره به آن توجه داشته باشيم چرا كه مردم در هيچ كشوري با هيچ دولت و حكومتي عقد اخوت نبستهاند. مردم حكومتها و دولتها را انتخاب ميكنند چراكه تصور ميكنند مطالبات آنها را پيگيري ميكنند اما وقتي حكومت يا افراد پاسخگو نباشند، طبيعي است دير يا زود آنها را كنار ميزنند و از همين رو است كه امام خميني(ره) فرمودند پايه مشروعيت نظام مردم هستند.