ميتوان غول نبود اما بزرگ بود
نيوشا طبيبي
۱- اسپانيا كشوري است كه اقتصادي چندان شكوفا و پررونق ندارد. جزو غولهاي اروپايي محسوب نميشود. شايد سطح رفاه و شرايط شهروندانش قابل مقايسه با آلمان و اتريش و سوييس نباشد، اما مردم اين كشور مردمي آرام و سرخوش هستند. خلق و خوي مهربانتري نسبت به اروپاييهاي ديگر دارند؛ البته سهلگيري و خوي صلحطلب آنها و تاثيري كه تمدن شرقي بر فرهنگ اين مردم داشته آنها را از ديسيپلين خشك اروپايي به دور كرده و آنها را به ملتي نرمخو با خصوصيات شرقي- غربي مبدل كرده است. اما در اين نرمخويي و خوشاخلاقي آنها دو عنصر مهم نقش دارد: اول خدمات درماني گسترده و رايگان و باكيفيت براي تمامي اتباع اسپانيايي، دوم نظام آموزشي رايگان دولتي با سطح بسيار خوب كيفي و علمي.
دولت اين دو وظيفه خود را در قبال مردم به خوبي به جا آورده است. شكي نيست كه هر سيستم كم و كاستيهايي دارد، اما همين دو خدمت حكومتي به شهروندان در كنار برنامههاي ديگري چون بيمههاي پوشش ايام بيكاري و تامين مسكن ارزان و... مردم را از حداقل امور آسوده خاطر ميكند. اجراي برنامههايي براي رونقبخشي به اقتصاد گردشگري، چرخ زندگي مردم را ميچرخاند و ايجاد اشتغال ميكند. غالب مردم ثروتمند نيستند اما اطمينان خاطر از حداقل معيشت آنها را شاد و اميدوار ميكند.
۲- فرمايش رياست محترم جمهوري در خصوص واگذاري نظام آموزشي و خريد آن از بخش خصوصي به طمع صرفهجويي در بودجه سخن هولانگيز و نااميدكنندهاي است كه نسبتي با تدبير و اميد ندارد. بخش خصوصي طبيعتا به دنبال كسب سود از فعاليتهاي خود است و به غير از اين شيوه راه ديگري براي ادامه حيات ندارد؛ البته كه همين ويژگي سبب چرخش اقتصاد و سرمايهگذاري و ايجاد مشاغل ميشود. اما در نظام آموزشي بخش خصوصي با تقليل دادن كيفيت، حاشيه سود خود را به ضرر دانشآموزان (مردم) بيشتر خواهد كرد تا با سطح تعيين شده از سوي دولت خدمات را بفروشد. تامين تحصيلات رايگان از وظايف ذاتي حاكميت است كه در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به تصريح آمده. فروگذاشتن اين اصل مهم قانون و فراموش كردن هدف بسيار مهم برقراري عدالت آموزشي، به هيچ بهانهاي پذيرفتني نيست و موجب نارضايتي و نا اميدي و يأس در جامعه خواهد شد.
گسترش آموزش رايگان و منصفانه و باكيفيت بايد از اهم وظايف دولت باشد نه آنكه به بهانه تنگي درآمد و تحريم، از پروژه مهم و آيندهساز تربيت و آموزش فرزندان ايران دست شست. شايد بتوان به جاي كاستن از بودجه آموزش، تخصيص ارز و بودجه به واردات كالاهاي لوكس و خودروهاي چيني بدكيفيت را منع كرد. نظام آموزشي آيندهسازان ايران را تربيت ميكند، نگاه بودجهاي و لحظهاي به اين امر مهم ناديده گرفتن فرداي كشور است.
۳- اصلاح مديريت و مبارزه با مافياي آموزشي و موسسات سودجوي كنكور و از اين دست سوداگراني كه سالهاست با سلامت رواني جامعه و فرزندان ملت براي خود ثروت اندوخته و امپراتوري برپا كردهاند در كنار گسترش آموزش تضمين شده و رايگان دولتي براي همه شهروندان ميتواند به نقطه اميد بزرگي در زندگي جمعي ايرانيان مبدل شود. در اين دوره كه از هر سو مورد هجوم و فشار تبليغاتي و تحريم هستيم، عقب راندن ملت و سخن گفتن از خريد خدمات آموزشي چه سودي دارد؟ براي آينده و آموزش فرزندان ايران اگر هزار برابر هزينه كنيم به خطا نرفتهايم.