بتي كه شكسته شد
مرتضي ميرحسيني
جنگ چالدران: به تاريخ قمري امروز مصادف است با جنگ مشهور چالدران ميان دو پادشاهي صفوي و عثماني. جنگي كه سال 920 هجري روي داد اما از چند سال پيش از آن قطعي و حتي شايد در فضاي آكنده از نگراني و بياعتمادي ميان دو همسايه اجتنابناپذير شده بود. بدگمانيهاي اوليهاي كه ميان آنها وجود داشت در گذر از حوادث بعدي ابتدا به اختلاف و سپس به دشمني تبديل شد و رجزخواني و پيامهاي تهديدآميزي هم كه مدام ميانشان رد و بدل ميشد، اين خصومت را شديدتر كرد. دربار عثماني برخي آشوبهاي داخلي خود را از چشم صفويان و هواداران پرشور آنها ميديد و تداوم و گسترش احتمالي اين ناآراميها را خطري جدي براي خود تلقي ميكرد. از اينرو آنها پيشدستي كردند و بعد از سركوب خونين پيروان صفويه در آناتولي، به جنگ با خود اين پادشاهي برخاستند. چنانكه ميدانيد رويارويي در چالدران با پيروزي عثمانيها و شكست و عقبنشيني سپاه شاه اسماعيل به پايان رسيد. ايرانيان آن روز دليرانه جنگيدند و حتي تا آستانه پيروزي هم پيش رفتند، اما برتري عددي و تسليحاتي با عثمانيها بود و شاه اسماعيل و مشاورانش راهي براي مقابله با آتش سنگين توپخانههاي دشمن پيشبيني نكرده بودند. نتيجه نبرد چالدران تفاوت چنداني در مرزهاي دو دولت ايجاد نكرد، اما براي طرف ايراني چند پيامد مهم و ماندگار داشت. مهمترين آنها اين بود كه خرافه شكستناپذيري شاه اسماعيل بياعتبار شد و بتي كه پيروانش از او ساخته بودند، فروشكست. البته قداستي كه آنها برايش قائل بودند تقريبا دستنخورده به جاي خود باقي ماند، اما آن نيمهخداي بيمنازع از آسمان به زمين افتاد و شكل انساني به خود گرفت. همچنين صفويان بعد از اين شكست به حزم و احتياط روي آوردند و سياست تهاجمي خود را نسبت به همسايه غربي تغيير دادند. هر چند خصومت و بياعتمادي متقابل همچنان باقي ماند و دربار ايران را به اتحاد با دشمنان ديگر عثمانيها، يعني دولتهاي اروپايي سوق داد.
همچنين تولد امريگو وسپوچي، دريانورد ايتاليايي كه تقريبا همزمان با كريستف كلمب و مانند او با حمايت مالي پادشاهي اسپانيا آبهاي پهناور غربي را درنورديد و به قارهاي در آن سوي اقيانوس اطلس رسيد كه بعدها به نام خود او امريكا خوانده شد (1454)؛ انتشار «ثروت ملل» مشهورترين نوشته آدام اسميت؛ وي در اين كتاب، روشهاي مبتني بر انحصار در تجارت قديم را به نقد كشيد و از ضرورت كاهش محدوديتها براي رسيدن به «سير طبيعي توليد و تبادل» سخن گفت (1776)؛ انفجار معدني در شمال فرانسه به مرگ هزار و شصت نفر انجاميد. اين فاجعه بزرگترين حادثه معدن در تاريخ اروپا و ـ بعد از فاجعه بنژي چين با بيش از هزار و پانصد كشته ـ دومين در جهان محسوب ميشود (1906)؛ تولد يوري گاگارين فضانورد روس و نخستين فضانورد جهان؛ وي اولين كسي است كه يك دور كامل مدار زمين را پيمود و به نوعي آغازگر سفرهاي فضايي شد (1934)؛ رونمايي از نخستين عروسك باربي، اسباببازي به ظاهر سادهاي كه خيلي زود به نمادي براي يك سبك خاص از زندگي تبديل شد (1959) .