• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4395 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۱ تير

دو نكته تاريخي

محسن آزموده

چندي پيش در ميان جمعي از دوستان فرهيخته بعد از مطالعه بخش‎هايي از تاريخ مشروطه احمد كسروي، بحث به مقايسه انقلاب‎هاي معاصر در ايران كشيده شد. سنجش وقايع تاريخي با يكديگر، خواه اين رويدادها مربوط به يك جامعه و جغرافيا باشند، مثل مقايسه كودتاي سوم اسفند 1299 با كودتاي 28 مرداد 1332 و خواه اين رويدادها مربوط به دو جاي متفاوت باشند، مثل مقايسه انقلاب اكتبر روسيه در سال 1917 ميلادي با انقلاب فرانسه در سال 1789 ميلادي، امري رايج و آشنا براي علاقه‎مندان و پژوهشگران تاريخ است، همچنان‌كه مقايسه شخصيت‌هاي تاريخي (اعم از آدم‎هاي شاخص يا گروه‌ها) امري شايع است. شيوع اين امر، اما به هيچ عنوان
به معناي بدون اشكال بودن آن نيست، يعني چنين نيست كه هرگونه مقايسه‎اي ميان وقايع و شخصيت‎هاي تاريخي، به لحاظ استدلالي مجاز و روا باشد، به‌خصوص كه برخي معتقدند اصولا امور تاريخي، به‌دليل اينكه در زماني تكرارناپذير رخ مي‎دهند، با يكديگر سنجش‎ناپذير هستند، زيرا
هر كدام در شرايط و زمينه‎اي يكه و در نتيجه متفاوت با ديگري، پديد مي‌آيند، بنابراين بايد هدف و از آن مهم‎تر معيار اين سنجش و مقايسه تاريخي روشن شود.

گاهي اين سنجش، به هدف ارزش‌گذاري ميان امور تاريخي و ترجيح يكي بر ديگري صورت مي‎گيرد. در اين حالت آشكار است كه اين ارزش‌گذاري اگر بخواهد اخلاقي باشد، بايد مستند به شواهد كثير و از منظري كاملا بي‎طرفانه صورت بگيرد، ضمن اينكه بايد كارگزاري آن وقايع تاريخي، اهداف و انگيزه‎هاي آن كارگزاري و پيامدها و عواقب آنها را درنظر آورد، شرايطي كه تقريبا مقايسه اخلاقي ميان امور تاريخي را اگر نگوييم محال، لااقل بسيار دشوار مي‎كند، اما اگر اين مقايسه به هدف شناخت بيشتر هر يك از طرفين مقايسه و فهم عميق‎تر علت و عوامل چگونگي آن واقعه صورت بگيرد، يعني كاري كه معمولا پژوهشگران تاريخ مي‎كنند، آنگاه مقايسه تاريخي نه فقط امري مفيد، بلكه ضروري و جزو لاينفك هرگونه تحليل تاريخي است.

يك شكل ديگر مقايسه امور تاريخي، سنجش ميان آنها با نظر به اهداف مطرح شده از سوي كارگزاران تاريخي و بررسي علل و عواملي است كه مثلا تحقق حداكثري اهداف در يك رويداد تاريخي را ممكن و در ديگري غيرممكن كرده. روشن است كه در اين مقايسه به هيچ عنوان به جست‌وجوي «قاتل بروسلي» و آوار كردن همه مشكلات بر سر يك يا چند فرد يا گروه خاص نيستيم، بلكه صرفا مي‎خواهيم «نشان دهيم» كه چرا دو روند تاريخي، مثلا دو انقلاب، با وجود آنكه كارگزاران‎شان لااقل در حرف، از اهدافي مشابه سخن مي‎گويند، به دو نتيجه متفاوت انجاميده‎اند.

اما نكته مهم‎تر به‌زعم نگارنده، كنار گذاشتن اين مفروض رايج و بسيار تكرار شده است كه هدف از بررسي تاريخ، درس گرفتن از آن براي تكرار نكردن اشتباهات گذشتگان از يكسو و تكرار اقدامات خوب آنهاست. اين آشناترين و شناخته‎شده‎ترين پاسخي است كه همواره براي پرسش «چرا بايد تاريخ بخوانيم؟» يا «فايده تاريخ چيست؟» بيان شده است: عبرت از گذشتگان. برخي هم با استناد به همين باور رايج، بارها اين حكم جذاب اما ناسنجيده را تكرار مي‎كنند كه «آنان كه تاريخ خود را نمي‎دانند، مجبور به تكرار آن هستند!» اما به باور نگارنده، دقيقا برخلاف اين ادعاي رايج، مهم‎ترين نكته‎اي كه مطالعه انتقادي تاريخ بر ما آشكار مي‎سازد اين است كه مطالعه تاريخ به هيچ عنوان عبرت‌آموز نيست. روشن‎ترين گواه اين ادعا نيز خود تاريخ است. آدميان با وجود عمر هزارساله‎شان، كماكان دچار شرور عمدي يا سهوي مي‎شوند، با يكديگر جنگ مي‎كنند، دست به جنايت مي‎زنند و به اقداماتي از سر «بي‎عقلي» دست مي‎زنند تا جايي كه برخي مورخان، تاريخ بشر را «تاريخ بي‎خردي» خوانده‎اند. اين سخن البته منافي آن نيست كه ما از بررسي انباشت تجربه بشري يعني تاريخ، هيچ بهره‎اي نمي‎بريم. قطعا اين آگاهي در تصميمات امروز ما براي آينده دخيل است. اما بايد در نظر داشت كه درنهايت اقدام به عمل در انسان، صرفا از سر آگاهي و براساس باورها نيست و به اعتقاد بسياري از متفكران اتفاقا خواست‌ها و اميال انسان، در اتخاذ تصميمات او نقش كليدي‎تري ايفا مي‎كنند و ثانيا اينكه نتيجه اين تصميم‎گيري، هر اندازه هم كه با مداقه در گذشته همراه باشد، به دليل خصلت تكرارناپذير زمان و پيش‎بيني‎ناپذير بودن آن و نقش عوامل و علل محاسبه ‎نشده، يكسان نيست.

كوتاه سخن آنكه اولا در مقايسه ميان امور تاريخي بايد بسيار محتاط بود و از در غلتيدن به ارزش‌گذاري اخلاقي يا دخيل كردن ترجيحات امروزي در اين سنجشگري بايد پرهيز كرد و ثانيا درنظر داشت كه تاريخ الزاما عبرت‎آموز نيست، اگرچه درسي به مراتب مهم‎تر به ما مي‎آموزد، اينكه يك واقعه يا رويداد چرا و چگونه رخ داد و از آن مهم‎تر اينكه ما چگونه ما شديم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون